سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر از دریچه نقد/ 5

روایتی صادقانه از جریان دوپارگی حزبی منافقین

«سیانور» آخرین فیلم بهروز شعیبی است که در جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این فیلم به بخشی مهم از تاریخ انقلاب و موضوع مجاهدین خلق می‌پردازد.
کد خبر: ۶۹۶۰۴
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۱ - 08February 2016

روایتی صادقانه از جریان دوپارگی حزبی منافقین

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس: رسول حسنی ـ در طول تاریخ صد ساله سینمای ایران ژانر «سیاسی» از قدر نادیده ترین گونههای فیلم است که تاکنون به آن توجهی نشده است. ما دورانی را سپری میکنیم که به شدت به قراری این دیالوگ نیازمندیم. دیالوگی که بتوانیم با دنیایی وسیعتر از حدود مرزی و فکری ایران، با همه جهان تعامل داشته باشیم.

37 سال بعد از پیروزی انقلاب، خوشبختانه و متاسفانه شاهد فیلمی ارزشمند و مهم در جشنواره 34 هستیم که عدم حضورش به شدت حس میشد.

بهروز شعیبی امسال با فیلم «سیانور» به جشنواره فجر آمده است تا یکی از نادرترین فیلمهای همه این سالها را ارائه کند. این عبارت خوشبختانه و متاسفانه که اشاره شد از این جهت بود که «سیانور» فیلم ارزشمندی است و متاسفانه از این جهت که چرا به این سمت نرفتهایم.

«سیانور» تعلق حزبی ندارد، حتی در جهت تقبیح «حزب مجاهدین خلق» هم نیست، بلکه کاملا بیطرفانه آنچه را که بر این حزب رفته، بازگو کرده است.

شاید هرکس دیگری بود با افتادن به دام نمادگرایی یا از «حزب مجاهدین خلق» دشمنی قدار میساخت که مخاطب پس بزند یا به سمتی میرفت که چهره این حزب را تطهیر کند. بهروز شعیبی راه سوم را برگزید. او مشی بیطرفانهای را در پیش گرفته است و نشان داد کاملا به آنچه میخواسته بگوید تسلط دارد. نکته مثبت فیلم، یکی همین است که با همه بیطرفی کارگردان نسبت به موضوع خنثی نیست.

«سیانور» نقد صرف است که تحلیل سیاسی درستی از انحطاط یک حزب دارد. جدای از ساختار درست «سیانور» با فیلمنامه قدرتمندی روبه رو هستیم که خط روایتی غیرخطی دارد، هر چند این نوع روایت تازه نیست اما دست کم در سینمای ایران به این شکل درست و کامل تجربه نشده است.

«سیانور» یکی از بهترین ـ اگر نگوییم تنهاترین ـ فیلم سیاسی است که تابحال ساخته شده است. فیلم چنان قدرتمند یکی از چالش برانگیزترین موضوعات سیاسی مرتبط با انقلاب را طرح کرده که مخاطب را تا ثانیههای آخر با خود درگیر میکند. همه مولفههای جذاب و دوست داشتنی برای مخاطب در تار و پود فیلم تنیده شده که امکان حذف یکی از آنها نیست. ما در «سیانور» هم داستانی عاشقانه را میبینیم هم دلبستگیهای مادرانه را هم قهرمان پروری با استانداردهای امروز را. در این فیلم از ساواکی احمق فحاش خبری نیست. مهدی هاشمی نقش یک ساواکی را چنان خوب اجرا کرده که از او منتفر نمیشویم و این ویژگی کمک بزرگی به تحلیل ما از متن دارد.

انقلاب و موضوعات مرتبط با آن که فقط به قبل از آن هم ارتباط پیدا نمیکند پر از ایدههای بکری است که اگر الان ـ که دیر هم هست ـ گفته نشود بعدا دردی را دوا نخواهد کرد. بهروز شعیبی به وظیفه خودش و فراتر از انتظار درست عمل کرد. حالا نوبت مدیران سینمایی است که این فیلم را در اکران حمایت کنند (که اگر این کار را نکنند چه تعبیری باید کرد؟)

بیتوجهی به این فیلم و خالی بودن جای آن در لیست نامزدها ـ همچنان که در مورد بادیگارد اتفاق افتاد ـ بیانگر چه چیزی است؟ ناگفته پیداست که با جشنوارهای سیاست زده و گروه بندی شده طرفیم که چشم دیدن «سیانور» را نداشت. شاید هم بها دادن به این فیلم برای سیاستهای آنان در حکم سیانور بود.

«سیانور» واجد ویژگیهای مهم سینمایی است. در کدام فیلم و سریال مرتبط با انقلاب، اتمسفر اثر با آن سالها تطابق دارد. «سیانور» از جهت طراحی صحنه بینظیر است. همچنین فیلمنامه منسجمی نیز دارد. با وجود نکات مثبت فیلم، داوران «سیانور» را لایق نامزدی در هیچ رشتهای ندیدند. اما باید توجه داشت که اثر خوب راه خود را باز میکند و با مردم ارتباط میگیرد.

نظر شما
پربیننده ها