یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی(ره)

ملاقات استثنایی امام(ره) با جمعی از افراد حزب الله لبنان

به مناسبت پانزدهم شعبان ملاقات امام(ره) در حسینیه جماران برقرار بود. در آن روز جمعی از افراد حزب الله لبنان هم قرار بود در این مراسم به ملاقات امام(ره) نائل شوند اما به دلیل مشکلی که درمسیر برای آنها پیش آمده بود زمانی به جماران رسیدند که ملاقات تمام شده بود و ...
کد خبر: ۲۰۱۶۵
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۳ - 26May 2014

ملاقات استثنایی امام(ره) با جمعی از افراد حزب الله لبنان

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از باشگاه خبرنگاران، عظمت و شخصیت حضرت امام(ره) به سان کوهی بود بسیار بزرگ که قله رفیعش در ورای ابرهای طبیعت سر به آسمان معنویت و عبودیت حق ساییده و با پیوند سرچشمه لایزال هستی، وجودش از زلال معرفت سیراب گردیده بود و از گستره پیرامونش،  چشمه سارهای حکمت، جاری شده بود و تشنه کامان آب حیات را سرمست شوق وصال مینمود.

عظمت شخصیت امام(ره) و عمق و گستردگی آن حتی برای نزدیکترین افراد و برجستهترین شاگردان ایشان قابل دسترسی و شناخت دقیق نبود و کسی را هم یارای چنین ادعایی نیست، با این همه هر کس متناسب با درک و ظرفیت خویش و از بعد ظاهری و اثباتی، قطرهای از دریای حکمت و فرزانگی امام (ره) را چشیده است و با جمع آوری این قطرههاست که جویبارهایی از آن دریای فضیلت برای تشنه کامان تاریخ و نسلهای آینده، جاری میشود.

«محمد حسین رحیمیان» نویسنده کتاب «یادها و یادداشتهایی از زندگی امام خمینی قدس سره» مینویسد: این بنده ناچیز بیش از نیمی از عمرم را به سان خاری، در کنار گل بیخار وجودش سر کردم، ولی به دلیل قابلیت، کمتر از طراوت و زیبایی ملکوتیش بهرهمند شدم و بیگمان آنچه از او نصیبم شد، قطرهای بود از دریا و در عین حال آنچه از درک احساسم با قلم شکسته در قالب الفاظ ناقص میآید باز هم قطرهای است از دریا!

آنچه در زیر میآید هرگز نمیتواند معرف شخصیت والای حضرت امام (ره) باشد، بلکه فقط گوشهای است از داستان آشنایی «محمد حسن رحیمیان» و خاطراتی چند از آنچه مستقیما شاهد و مرتبط با آن بوده است و البته در چند موردی که نقل صدها خاطرهای است که از دیگران شنیده است.

ملاقات استثنایی!

به مناسبت پانزدهم شعبان ملاقات امام (ره) در حسینیه جماران برقرار بود. در آن روز جمعی از افراد حزب الله لبنان هم قرار بود در این مراسم به ملاقات امام (ره) نائل شوند اما به دلیل مشکلی که درمسیر برای آنها پیش آمده بود زمانی به جماران رسیدند که ملاقات تمام شده بود و امام (ره) به محل سکونت خود رفته بودند و به دنبال انجام دادن کارهای دیگرشان. ضمنا حضرت امام (ره) تا بعد از ماه رمضان قرار ملاقات عمومی نداشتند و لبنانیها هم باید یکی دو روز بعد به لبنان بر میگشتند لذا از اینکه تا جماران آمده بودند و توفیق زیارت امام (ره) را نیافته بودند به شدت متاثر و ناراحت بودند. ایشان ملتمسانه از اینجانب درخواست کردند اقدامی کنم اما نزدیک ظهر بود و مسلم بود که هیچگاه امام (ره) در یک روز آن هم بعد از ظهر دوباره برای ملاقات بیرون نمیآیند با این حال برای اسقاط تکلیف موضوع را به حضرت امام (ره) منتقل کردم و ناباورانه امام (ره) پذیرفتند و تا آنجا که به یاد دارم برای اولین و آخرین بار بود که بعد از ظهر آن روز مجددا بیرون آمدند و این برداران به توفیق زیارت امام (ره) دست یافتند آنان با این دیدار صمیمانه و خاص چندان خوشحال شدند چرا که بعد از آن نومیدی و تاثر شدید در قبل از ظهر، به جای حسینیه و همراه با انبوه جمعیت، امام (ره) در جمع اختصاصی و معدود خودشان، از نزدیک زیارت کردند و عنایت ویژه امام (ره) را در پذیرفتن آنان در یک دیدار استثنایی دریافتند و خاطرهای جاودانه برای آنان شکل گرفت.

آخرین ملاقات، آخرین روز

نمونه دیگری از محبت ویژه امام (ره) به مقاومت اسلامی در لبنان این بود که معمولا در مورد درخواستهای ملاقات چه برای رهبران حزبالله و چه افراد عادی یا خانوادههای معظم شهدای لبنان با گشادهرویی و انبساط خاطر پاسخ مثبت میدادند و در این رابطه آخرین موردی که اتفاق افتاد، قابل توجه و شگفتی است.

یک روز قبل از انتقال حضرت امام (ره) به بیمارستان بود و مقدر بود که آخرین برنامه ملاقات و دستبوسی انجام گیرد. اینجانب نیز طبق معمول سهمی از کارت مخصوص ملاقات برای مراجعه کنندگان در اختیارم بود و آنها را روز قبل به افرادی داده بودم، چند دقیقه قبل از ساعت هشت پیرزنی را به دفتر ما آوردند و بعد از معرفی معلوم شد که ایشان مادر یکی از شهدای برجسته لبنان است.

شهیدی که در یک عملیات استشهادی عظیم، بزرگترین ضربه را به ارتش متجاوز صهیونیستی وارد کرده و دهها تن از آنها را به هلاکت رسانده بود. یکی از کارتها را از برادری که قبلا در اختیارش قرار داده بودم، با درخواست پس گرفتم و به این مادر شهید دادم. ایشان بلافاصله موفق به دست بوسی امام (ره) شد و به هنگام دست بوسی به عرض امام (ره) رساندم که ایشان مادر فلان شهید است. چهره حضرت امام (ره) گشوده شد و به گونهای استثنایی از ایشان تفقد نمودند و لحظاتی قابل توجه، مشغول دعا کردن برای این مادر شهید شدند! و بدین گونه بعدا معلوم شد که در آخرین روز، آخرین شخصی که در برنامه ملاقات روزانه امام (ره) به دست بوسی امام (ره) نائل شد یک مادر شهید لبنانی بود.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار