سیف الله مبینی در گفت‌و گو با دفاع مقدس(قسمت دوم):

برای اینکه جنازه شهیدی را به عقب برگردانیم 3 شهید می دادیم

سیف الله مبینی گفت: در جنگ های یک قرن اخیر تا زمانی که رزمنده زنده است برایش ارزش قائل هستند اما در دفاع مقدس برای اینکه جنازه شهیدی را به عقب منتقل کنیم چند شهید می دادیم.
کد خبر: ۲۰۰۵۸
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۹ - 26May 2014

برای اینکه جنازه شهیدی را به عقب برگردانیم 3 شهید می دادیم

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، سیف الله مبینی مسئول مرکز امداد پزشکی سپاه پاسداران جنگ تحمیلی در خصوص اقدامات بهداری سپاه و ستاد انتقال مجروحین در زمان دفاع مقدس گفت: دفاع مقدس بیبیدل بود. با وجودی که در تاریخ چند هزارساله ایران نسلی را نداشتهایم که جنگی را ندیده باشند اما دفاع مقدس جنگی آمیخته و تنیده شده با معنویت بود. دشمن تمام برنامه ریزیهای خود را کرده بود تا سه هدف مشخص را عملی کندو یکی لغو قرارداد ۱۹۷۵ و الحاق اروند، هدف دوم جدا کردن خوزستان از ایران و هدف حداکثری ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ایران بود.

برای اینکه جنازه شهیدی را به عقب برگردانیم ۳ شهید میدادیم

در بیشتر جنگهای قرن اخیر از جمله جنگ جهانی اول که صد سال از آغاز آن میگذرد، تا زمانی که رزمنده زنده است و میتواند هدف را تصرف کند برایش ارزش قائل میشوند هنگامی که فرد مجروح شد ارزشی برای او قائل نیستند. در جنگ آلمان و روسیه کشتهها را در رودخانه میریزند تا تانکها بتواند به آن طرف رودخانه بروند و از روی آنها عبور میکند.

حتی در بعضی مواقع مجروحین بدحال را توی رودخانه میریزند اما در دفاع مقدس برای اینکه جنازه شهیدی را به عقب منتقل کنیم چند شهید میدادیم. در عملیاتهای ما رزمندگان آنقدر برای ما مهم بود که بهداری جانش را میداد تا بتواند رزمندهٔ مجروح شده را به عقب برگردانند.

در بهداری تعداد قابل توجهی امدادگر، پزشکیار و پرستار شهید دادهایم.

در بهداری جنگ تعداد قابل توجهی امدادگر، پزشکیار و پرستار تا پزشک شهید دادهایم. شهید دکتر رهنمون که معاون بنداری سپاه بود به همراه شهید خدا پرست در حال خواندن نماز صبح در بیمارستان صحرایی در منطقه عملیاتی به شهادت رسیدند. در صورتی که در دنیای علم و دنیای امروز میگویند بیمارستان باید جایی تاسیس شود که دور از آتش دشمن و در یک جای آرام باشد در صورتی که در دفاع مقدس بهداشت و درمان همراه همراه رزمندگان خدمات ارائه میشد.

در آن مقطع امکانات درمانی زیادی نبود و بیشتر از امکانات کشوری استفاده میکردیم. به همین منظور ستادی تشکیل شد تا از سازمانهایی که از امکانات خوبی بهره مندند و مسئولیتی را در در این زمینه داشتند استفاده برای مثال هلال احمر از امکانات خوبی برخوردار بود و گاهی مجروحین بدحال را با هلیکوپتر هلال احمر منتقل میکردیم. همچنین اورژانس تهران، آمبولانس و تکنسینهای خوبی داشت.

در زمستان سال ۶۰ قبل از عملیات فتح المبین با تیمی به خوزستان سفر کردیم تا زنجیره و چگونگی انتقال مجروحین را تا قبل از انجام عملیاتهای بزرگ پیش بینی کنیم. من به عنوان نماینده بهداری سپاه تهران، یک فرد دیگر از تعاون سپاه، آقای علیپور از وزارت بهداری، نمایندهای از ارتش، یکی از از مسئولین عالی نیروی هوایی ارتش و نماینده از هلال احمر برای بررسی به چند شهر خوزستان رفتیم.

سپس ستاد فعالی زده شد و راه آهن تهران را که انتقال مجروحین توسط آن صورت میگرفت مورد بررسی قرار دادیم. در یک سری از شهرها مثل اصفهان نیز ستاد انتقال مجروحین به طور مستمر در طول جنگ دایر بود. در شهرهای مشهد، تبریز، شیراز و کرمان نیز مجروح اعزام میشد. تشکیل این ستاد قبل از عملیات فتح المبین صورت گرفت تا در عملیاتهای بعدی انتقال مجروحین با مشکل مواجه نشود.

عملیات بیت المقدس و بهداری سپاه

آنچه در عملیات بیت المقدس بهداری سپاه انجام شد بخش رزم، یگانهای رزم، پیشگیری امداد و درمان تا انتقال مجروحین به بیمارستان عقبه و حتی مرخص شدن و انتقال آنان به خانه را تعریف کردیم در صورتی که بخشی از اینها وظیفه بهداری نیست.

هنگامی که فرماندهی خبر اجرای عملیات را اعلام میکرد، باید بررسی میکردیم تعداد گردان و استعداد نیروها چقدر است. با توجه به آن حداقل امکانات را برای رسیدگی به مجروحین اعلام میکردیم. اگر عملیات در دشت انجام میشد طبق یک سوم استعداد نیرویی که وارد عملیات میشد امکانات فراهم میکردیم چرا که نیروها در دشت آسیب پذیرتر هستند. اگر عملیات در کوهستان بود یک پنجم استعداد نیروها اعلام آمادگی میکردیم.
برای مثال فرمانده کل سپاه و فرمانده ارتش در قرارگاه مشترکی به وزارت بهداشت اعلام میکرد که چنین عملیاتی در پیش رو است و باید پیش بینی مثلا ۲ هزار مجروح را بکنید.

نظر شما
پربیننده ها