به‌مناسبت سالروز شهادت سردار سرلشکر احمد کاظمی منتشر شد؛

روایتی از اقدامات ارزشمند شهید کاظمی در قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع)

یکی از مهم‌ترین اقدامات دوران فرماندهی احمد کاظمی، به طور قطع، گرفتن زمان از ضدانقلاب بود. وقتی زمان از گروه‌ها گرفته شد، توان نظامی آن‌ها به ویژه دمکرات و کومه‌له به شدت کاهش پیدا کرد.
کد خبر: ۵۶۶۴۱۲
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۱ - ۲۱:۱۷ - 09January 2023

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «احمد کاظمی»؛ زاده سال ۱۳۳۷ در شهرستان نجف‌آباد استان اصفهان بود. وی از بدو جنگ عراق علیه ایران در سمت‌هایی چون؛ فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان به مدت دو سال، فرماندهی لشکر هشت نجف به مدت شش سال، فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) به مدت یک‌سال، فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) به مدت هفت سال، فرماندهی نیروی هوایی سپاه به مدت پنج سال، مشغول به فعالیت و خدمت بود.

سرانجام، سردار سرلشکر شهید احمد کاظمی با مسئولیت فرماندهی نیروی زمینی سپاه، به‌همراه جمعی از معاونین و مسئولین این نیرو، روز نوزدهم دی سال ۱۳۸۴، طی یک سانحه هوایی در آسمان شهر ارومیه، به شهادت رسید.

سردار شهید «احمد کاظمی» به روایت سردار «حسن رستگارپناه»

سردار سرتیپ «حسن رستگارپناه» که ششمین فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) غرب سپاه از اوایل سال ۱۳۸۵ تا اول خرداد سال ۱۳۸۶ بوده است، در کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «کردستان در بحران امنیت و محرومیت» به بیان خدمات و اقدامات ارزشمند سردار سرلشکر شهید احمد کاظمی در قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) در زمان تصدی‌اش به‌عنوان فرمانده این قرارگاه پرداخته است:

اقدامات ارزشمند کاظمی در قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع)

در زمان احمد کاظمی، تغییر و تحولاتی در قرارگاه حمزه صورت گرفت. در سپاه، افرادی برای فرماندهی در نظر گرفته می‌شوند که در طول جنگ، با مرکزیت سپاه تعاملاتی داشته و از توان بالقوه آن کاملاً آگاه باشند.

در آن مقطع، مرکزیت سپاه به دنبال تغییر و تحولاتی در ساختار عمومی سپاه بود. در زمان فرمانده قبلی قرارگاه حمزه، اصلاً ساختار و سازمان مصوبی برای قرارگاه حمزه در نظر گرفته نشده بود.

یکی از شرایط احمد کاظمی برای تصدی مسئولیت فرماندهی قرارگاه، ایجاد ساختار سازمانی مصوب برای آن‌جا بود. در جلسات اولیه فرماندهی سپاه، تصمیم گرفته شد مثلاً یگانی که در سنندج است، یکی از تیپ‌های لشکر نجف که در جنوب است، شود.

آن موقع خود کردستان تحت عنوان سپاه یازدهم مأموریت داشت؛ ولی هیچ ساختار مصوبی نداشت. لشکر ویژه شهدا که در آذربایجان غربی بود، در قالب یک تیپ دیده‌ شده بود که با تصمیم مسئولان سپاه قرار شد به یک لشکر سازمانی با سه تیپ تبدیل شود. این‌یکی از شرایطی بود که احمد کاظمی با مرکزیت گذاشت و مرکزیت هم آن را پذیرفت.

کاظمی تعقیب باقی‌مانده ضدانقلاب در آن‌سوی مرز را با سرعت بیشتری دنبال کرد. او سیستم پدافندی منطقه را سازماندهی کرد و به آن انسجام بخشید. انسجام بخشیدن به سیستم پدافندی منطقه در اواخر کار «هدایت لطفیان» (فرمانده اسبق قرارگاه) در دستور کار بود.

کاهش گسترش منطقه‌ای و متمرکز شدن در مراکزی که نقاط اتکا به حساب می‌آمدند، در دستور کار بود. این کارها انجام شد. علاوه بر این، نیروی انتظامی و ارتش هم به‌طور واقعی تحت کنترل قرار گرفتند. قبل از آن، آن‌ها زیر بار نمی‌رفتند. دوره فرماندهی احمد کاظمی، تنها دوره‌ای است که ستاد کل به یگان‌های تحت امر قرارگاه حمزه و قرارگاه مرکزی فشار وارد می‌کرد. مرکزیت سپاه به ستاد کل فشار وارد می‌کرد، ستاد کل هم بر ارتش فشار می‌آورد.

اقدامات ارزشمند کاظمی در قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع)

در آن دوره، برای اولین‌بار، یگان‌های هوانیروز ارتش از سازمان‌شان جدا شدند و تحت کنترل عملیاتی فرمانده قرارگاه، عملیات هوایی انجام دادند. در دوره‌های قبل، ابتدا درخواست پرواز می‌شد و بعد از تائید، یگان‌های هوانیروز در اختیار قرار می‌گرفتند؛ ولی در این دوره، هلی‌کوپترها در اختیار و کنار دست فرمانده قرارگاه حمزه بودند و هر جا قرار بود عملیاتی انجام شود، به‌سرعت می‌شد به آن‌ها دسترسی پیدا کرد.

بعد از پذیرش قطعنامه، ورود به داخل خاک عراق از مناطق کردنشین، موضوعی بود که در سطح ملی باید درباره آن تصمیم‌گیری می‌شد. این موضوع دستور کار قرارگاه حمزه در غرب بود و مرکزیت سپاه و ستاد کل، مسئولیت آن را نمی‌پذیرفتند و دنبالش هم نبودند. حالا یا مسائل سیاسی به ما اجازه نمی‌داد یا وضعیت منطقه.

در زمان احمد کاظمی، ورود و خروج نیروهای قرارگاه رمضان، با اذن قرارگاه حمزه انجام می‌شد. علاوه بر این، کاظمی بیشتر اطلاعاتش در مورد ضدانقلاب در آن‌سوی مرز را از طریق قرارگاه رمضان به دست می‌آورد و این قرارگاه را موظف به انجام دادن این کار کرده بود.

در دوره‌های قبل و حتی در دوره فرماندهی آقای لطفیان، سپاه اجازه مذاکره با سران معارضین، مثل «مسعود بارزانی» یا «جلال طالبانی» را نمی‌داد؛ ولی به احمد کاظمی این اختیار داده شد و او برای فشار آوردن به ضدانقلاب داخلی ایران، رسماً رفت و با «جلال طالبانی» مذاکره کرد.

تحت‌فشار قرار دادن مرکزیت ضدانقلاب در خاک عراق

از مهم‌ترین اقدامات احمد کاظمی، گرفتن مجوز برای قرارگاه حمزه بود تا مرکزیت ضدانقلاب را داخل خاک عراق تحت‌فشار قرار دهد. حالا این فشار یا سیاسی بود یا نظامی. در دوره‌ای که قرارگاه حمزه با اقتدار، از طریق دیپلماسی یا فعالیت‌های نظامی تلاش می‌کرد تا حضور فیزیکی ضدانقلاب در کشور را محدود کند، فرصت بسیار مناسبی فراهم شده بود تا برای پایداری امنیت اقداماتی صورت گیرد و در مناطق عقبه، بسترسازی‌های لازم انجام شود؛ ولی متأسفانه کارها پیوستگی نداشت و ابتر می‌ماند.

اقدامات ارزشمند کاظمی در قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع)

مقابله با گروه پ.ک.ک و اخراج آن‌ها از ایران

هم‌زمان با فرماندهی احمد کاظمی، فعالیت‌های پ.ک.ک در مناطق کردنشین تشدید شد. در توافقات امنیتی با همسایگان تصریح شده است که گروه‌های مسلح این کشورها مجاز نیستند در مناطق کردنشین ایران، تحرکات مسلحانه داشته باشند؛ ولی پ.ک.ک در همه مناطقی که حضور داشت، مسلح بود و حتی کمپ‌هایی هم دایر کرده بود.

من سال ۷۳، فرمانده نیروی انتظامی ناحیه آذربایجان غربی شدم. به من خبر دادند، پ.ک.ک در منطقه دره پیران کمپی زده و افراد مسلح زیادی را آن‌جا مستقر کرده است. آن موقع، کاظمی فرمانده قرارگاه حمزه بود. به من ابلاغ کرد تا بروم آن‌ها را از آن‌جا بیرون کنم.

من با یک گروه به سمت آن‌جا رفتم، به ما ایست دادند. منطقه دره پیران حدود ۳۰ کیلومتر داخل خاک ایران است. ما شروع کردیم به بحث و مذاکره و صحبت کردن. گفتند: اینجا جزو مناطق کردنشین است و متعلق به ماست. تهدیدشان کردیم و گفتیم: اسلحه‌تان را پایین بیاورید.

فرماندهی‌شان پایین‌تر بود. با آن‌ها تماس گرفتند. فرمانده‌شان آمدند بالا و سلاح‌های‌شان را زمین گذاشتند. نشستیم با آن‌ها صحبت کردیم. گفتیم: با شما برخورد می‌کنیم و مقرتان را آتش می‌زنیم. کمی بعد آن‌جا را ترک کردند و رفتند.

اقدامات نظامی گروه پ.ک.ک در دوره فرماندهی کاظمی شروع شده بود. کاظمی هم به‌شدت مخالف حضور این گروه در منطقه بود.

ایجاد وحدت فرماندهی بین نیروهای مسلح

هم‌زمان با فعالیت‌های پ.ک.ک، اختلالی در اداره نیروهای طرفدار نظام که تحت عنوان سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد فعالیت می‌کردند، به وجود آمد. در مقطعی که بحث ترفیع درجات در سپاه مطرح‌شده بود، نیروهای بومی نادیده گرفته شده بودند و حضور فیزیکی‌شان هم در آن‌جا کم‌رنگ شده بود. کاظمی وقتی متوجه این موضوع شد، به‌سرعت قضیه را پیگیری کرد و برای تأمین آن‌ها اقداماتی انجام داد.

قرارگاه حمزه در زمان فرماندهی احمد کاظمی، هم از نظر نظامی در مقابله با گروه‌ها بااقتدار عمل کرد و هم از نظر سیاسی به‌گونه‌ای رفتار کرد که گروه‌های معارض عراقی متوجه شدند؛ تصمیم‌گیرنده بسیاری از امور آن‌ها فرمانده قرارگاه حمزه است و باید از قرارگاه حمزه تبعیت کنند. درگذشته، قرارگاه حمزه چنین اختیاری نداشت.

با حضور کاظمی، بین نیروهای مسلح وحدت به وجود آمد؛ هرچند که قرارگاه مرکزی نبود و قرارگاه حمزه کارها را دنبال می‌کرد. او دستورالعمل‌های صادرشده از قرارگاه یا ستاد فرماندهی کل قوا را مبنا قرار داده بود و طبق آن‌ها عمل می‌کرد. خیلی از موانع کاری‌اش، همان دستورالعمل‌هایی بود که قرارگاه مرکزی صادر کرده بود. با وجود این، آن‌ها را اجرا می‌کرد.

موضوع دیگر آن‌که کاظمی در قرارگاه اقتداری به وجود آورد که مسئولین سیاسی هم در موضوعات مرزی مجبور بودند مطابق نظرهای او عمل کنند.

اقدامات ارزشمند کاظمی در قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع)

فشار بر مسئولین برای توسعه عمرانی مناطق کردنشین

او از شورای تأمین و به‌ویژه غرب کشور خواسته بود، اقدامات توسعه‌ای را سرعت ببخشد. متأسفانه دولت آن دوره هم که دولت توسعه عمرانی (سازندگی) بود، قدم‌های مؤثری برنداشت؛ ولی کاظمی با فشارهایی که وارد کرد، توانست مهندسی و قرارگاه‌های سازندگی سپاه را به منطقه بیاورد و کار انتقال گاز به استان کردستان و شهرهای مرزی را انجام دهد.

ترمیم، بازسازی و آسفالت جاده‌ها برای توسعه خطوط مواصلاتی شهرهای کردنشین هم در دوره او انجام شد. در همین زمان، توسعه صداوسیما که در کشور طبق برنامه در حال انجام بود، در آن‌جا هم دنبال شد. گسترش خدمات آموزشی در استان‌های مرزی هم در این دوره انجام شد.

در دوره فرماندهی کاظمی، اقدامات توسعه‌ای مانند بقیه مناطق کشور شتاب گرفت؛ ولی بازهم در بعضی زمینه‌ها، اصلاً با نیازهای منطقه همخوانی نداشت و نیازهای منطقه را تأمین نمی‌کرد. به نظر من، این اقدامات نتیجه تأثیرگذاری احمد کاظمی در آن مناطق بود.

کاظمی بااقتداری که از نظر شخصیتی داشت، برای حل مشکلات، قدم به منطقه گذاشت. مرکزیت سپاه با دیدن اراده او پذیرفت که اختیاراتی به او دهد. دستگاه‌های دیگر هم که رفتار مرکزیت سپاه با فرمانده‌شان را دیدند، کم‌کم روش‌شان را تغییر دادند و چه سیاسی‌ها و چه نظامی‌ها، همه تصمیم گرفتند که دست‌به‌دست احمد کاظمی دهند و برای پایدار کردن امنیت در آن مناطق تلاش کنند.

اختیار دادن به یک فرمانده برای برخورد با ضدانقلاب در خاک عراق و بردن یگان مانوری‌اش به آنجا اختیار کمی نیست. در آن زمان، ما هنوز در دوران آتش‌بس بودیم و صلح قطعی نشده بود؛ یعنی وضعیت نه جنگ، نه صلح بود؛ ولی این اختیار داده شد که ما وارد خاک عراق شویم. این کار، تصمیم بزرگی در سطح ملی بود. کاظمی از اختیاری که به او داده شد، به‌خوبی بهره گرفت و آتش توپخانه‌اش را تا کمیته مرکزی حزب دموکرات جلو برد.

این اقدام، در آن وضعیت، تزلزلی در ضدانقلاب به وجود آورد و در کنار سایر اقدامات توانست تمام‌کننده کار و تثبیت‌کننده امنیت در مناطق غربی کشور باشد.

البته جدای از پیشینه نوع ارتباط قرارگاه حمزه با مرکزیت سپاه، عملکرد خود احمد کاظمی هم در اعتمادسازی بیشتر در مرکزیت سپاه مؤثر بود.

فقط فرمانده کل سپاه نبود که به او اعتماد داشت؛ بلکه بقیه قسمت‌های سپاه هم به‌نوعی تحت تأثیر اراده ایشان قرارگرفته بودند. کاظمی از آن‌ها خواسته بود، برای حل مشکلات منطقه، به او کمک کنند. آن‌ها هم جلو آمدند و اقداماتی انجام دادند.

همه ما بر این موضوع واقفیم که در طول این سی سالی که از انقلاب گذشته است، بسیاری از حوادثی که در مناطق کردنشین و حتی مرکز کشور اتفاق افتاده و نظام را تهدید کرده، از سمت مرز بوده است و جا دارد هزینه بیشتری برای مرزهای غربی کشور شود.

احمد کاظمی واقعاً زحمات زیادی برای کنترل مرز انجام داد؛ ولی راه او به شکل گذشته ادامه پیدا نکرد.

کاظمی در مورد تلفات غیر رزمی یگان‌ها و خسارات هم حساس بود و سعی می‌کرد به‌گونه‌ای عمل کند که آن‌ها را به صفر برساند. واقعاً هم اراده کرد و در مقطعی از زمان، تلفات غیر رزمی و خسارات را در منطقه وسیعی که تحت امر قرارگاه بود، به حداقل رساند. کاظمی با ارتباطی که با مرکزیت سپاه داشت، توانست اختیارات بیشتری از سپاه بگیرد.

تحمیل اراده و فشار بر مسئولان سیاسی و اجرایی منطقه برای پایدار شدن امنیت هم یکی دیگر از نقاط قوت آقای کاظمی بود.

اقدامات ارزشمند کاظمی در قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع)

گرفتن زمان از ضدانقلاب

یکی از مهم‌ترین اقدامات دوران فرماندهی احمد کاظمی، به‌طورقطع، گرفتن زمان از ضدانقلاب بود. وقتی زمان از گروه‌ها گرفته شد، توان نظامی آن‌ها به‌ویژه دمکرات و کومه‌له به‌شدت کاهش پیدا کرد.

می‌شود گفت این ۲ سازمان با تحمیل اراده کاظمی بر معارضین عراقی مبنی بر اینکه گروه‌های ضدانقلاب دیگر حق ندارند مسلحانه وارد ایران شوند، به‌طور کامل از فاز نظامی‌شان فاصله گرفتند. درست است که کاظمی در فرایندی، از طریق دیپلماسی سیاسی با معارضین عراقی به نتیجه رسید و اراده‌اش را بر گروه‌ها تحمیل کرد؛ ولی فشار و قدرت نظامی و اراده قاطع او نقش بسزایی در این موضوع داشت. این یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دوران مدیریت احمد کاظمی بود.

کاظمی با آن تحمیل اراده‌اش بر ضدانقلاب، فرصتی به وجود آورد که اگر از آن استفاده می‌کردیم، راحت‌تر می‌توانستیم مشکل کهنه کردستان را حل کنیم.

منبع:

صادقی، رضا، کردستان در بحران امنیت و محرومیت: تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت: سردار حسن رستگار پناه، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس چاپ اول ۱۳۹۸، صفحات۳۹۲، ۳۹۳، ۳۹۴، ۳۹۵، ۳۹۶، ۳۹۹، ۴۰۰، ۴۰۱

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها