روایتی نو از ده سال پرونده هسته ای ایران/12

برنامه هسته‌ای ژاپن؛مدلی مطلوب برای ایران

سال 2010 علی لاریجانی مذاکره کننده هسته‌ای و رئیس مجلس ایران در سفر خود به ژاپن بیان کرد که ایران تمایل دارد مدل ژاپن در پیگیری برنامه هسته‌ای را دنبال کند.ثقفی عامری و لاریجانی با بیان "مدل ژاپن" به کشوری اشاره می کردند که بزرگترین ذخایر پلوتونیم در جهان را داراست.
کد خبر: ۲۷۴۸۰
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۰ - 08September 2014

برنامه هسته‌ای ژاپن؛مدلی مطلوب برای ایران

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، گرت پورتر نویسنده، تحلیلگر و تاریخ دان آمریکایی است که پیش از این و در سالهای جنگ ویتنام از فعالان ضد جنگ و صاحب اثر در این حوزه است. تا کنون شش اثر از وی منتشر شده است که ازجمله آنها می توان به (آمریکا،ویتنام و توافقنامه پاریس) و (کامبوج،انقلاب و قحطی) اشاره کرد.وی در تازه ترین اثر خود به بررسی بحران ده ساله هستهای ایران و عوامل شکل گیری آن پرداخته است.کتاب روند برنامه هستهای ایران از زمان رژیم پهلوی را بررسی می کند و پس از ذکر مقدمه ی کوتاهی در این باره به بررسی تحولات برنامه هستهای ایران پس از انقلاب اسلامی می پردازد.وی در کتاب خود به مخالفتها و سنگ اندازی های کشورهای غربی از همان ابتدای انقلاب اسلامی  می پردازد وتاکید می کند که سنگ اندازی ها و کارشکنی های غرب بود که نهایتا به پیگیری سیاست خود کفایی هستهای توسط ایران انجامید.بخش دوازدهم از ترجمهی کتاب بحران ساختگی در ادامه می آید:


بازدارندگی پنهان
استراتژیست های ایرانی بر این باور بودند که توانایی غنی سازی، منافع امنیتی برای ایران به ارمغان میآورد.این باور با آنچه که استراتژی بازدارندگی پنهان و یا حصار هستهای نامیده می شد، سازگار بود.مطابق با این مفاهیم، دستیابی به دانش هستهای و باز شدن راه هستهای شدن کشور، مانعی بر سر راه حمله دشمنان خواهد شد.البرادعی رئیس سابق آژانس در مصاحبه سال 2004 خود با نیویورک تایمز گفته بود:"اگر شما واقعا باهوش باشید به جای توسعه بمب اتم توانایی هستهای خود را ارتقاء خواهید داد.و این کار، بهترین بازدارندگی است."او کشورهایی مانند ایران که می توانستند ثابت کنند توانایی هستهای دارند اما نمی خواهند بمب بسازند را "کشورهایی با سلاح پنهان" خوانده بود.
در طول دهه های گذشته، برخی از کشورها استراتژی حصار هستهای را پیش گرفتند.البته مشخص شد که برخی از آنها محرمانه، مشغول برنامه ساخت بمب اتم بوده اند و تحت فشار (کشورهای دیگر) مجبور به دست کشیدن از آن شدند.(مانند کره جنوبی و تایوان).کشورهای دیگری مانند ژاپن و مصر پیرامون حرکت به سوی سلاح هستهای تحت برخی شرایط، سخنانی را مطرح کردند اما به نظر نمی رسد چنین تصمیمی گرفته باشند.اگر ژاپن تصمیم به تولید بمب اتم بگیرد مانند بسیاری از کشورهای اروپایی غیرهستهای، نسبتا زودتر از مصر به این توانایی خواهد رسید.
اکبر اعتماد مسئول برنامه هستهای ایران در زمان شاه به خاطر می آورد که در آن زمان شاه به وی گفته بود اگر امنیت ایران مورد تهدید قرار بگیرد، و یا هر یک از کشورهای منطقه به سلاح هستهای دست یابند، او در سیاست دوری از سلاح هستهای خود تجدید نظر خواهد کرد.(اکنون)حتی اگر کشورهای منطقه نیز به سلاح هستهای دست یابند، فتوای صادر شده علیه این سلاح، کار ایران برای توجیه دستیابی به سلاح اتمی را-اگر نگوییم غیر ممکن- بسیار دشوار خواهد کرد.با این حال استراتژیست های ایرانی با محاسبه ای دوراندیشانه، به این نتیجه رسیدند که وجود برنامه شهروندی هستهای، به خودی خود می تواند در برابر دشمنان، قابلیت بازدارندگی ایجاد کند.
سال 2005 حسن روحانی هماهنگ کننده وقت امور هستهای به جورج پارکویچ از اعضای موقوفه کارنگی برای صلح گفته بود که:"ما به بمب احتیاجی نداریم...اگر ما به چرخه کامل سوخت دستیابیم همسایگان منطقه ای ما نتیجهی لازم را از آن خواهند گرفت."


برنامه هستهای ژاپن،مدل مطلوب ایران
سال 1991 حسن روحانی به عنوان رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک انتخاب شد.اندیشکده ای رسمی که وابسته به دفتر ریاست جمهوری بود و در سال 1997 به مجمع تشخیص مصلحت نظام منتقل شد.سال 2006 ناصر ثقفی عامری پژوهشگر ارشد این مرکز در تحلیلی پیرامون گزینه های پیش روی برنامه هستهای ایران نوشت که ایران عامدانه از مدل ژاپن پیروی می کند.او نوشته بود که ایران مانند ژاپن، تمایل دارد که به شرط حق دستیابی به فناوری مورد نیاز ساخت صلح آمیز سوخت برای نیروگاههای خود، در چارچوب همکاری کامل با انپیتی حرکت کند.او در بخشی از نوشته ی خود آشکارا ارزش بازدارندگی غنی سازی اورانیوم را مورد توجه قرار داده و اضافه کرده بود:"در موقعیت های بسیار وخیم مانند حمله نظامی"، ایران ممکن است مجبور به پیروی از "مدل کره شمالی" شده و با ترک انپیتی به کشوری با سلاح هستهای تبدیل شود.
سال 2010 علی لاریجانی مذاکره کننده هستهای و رئیس مجلس ایران در سفر خود به ژاپن بیان کرد که ایران تمایل دارد مدل ژاپن در پیگیری برنامه هستهای را دنبال کند.ثقفی عامری و لاریجانی با بیان "مدل ژاپن" به کشوری اشاره می کردند که بزرگترین ذخایر پلوتونیم در جهان را داراست.پلوتونیومی که امکان هستهای شدن و ترک انپیتی را در هر لحظهای که ژاپن اراده کند، به این کشور می دهد.علاوه براین، سیاستمداران ارشد ژاپن هرازگاهی به احتمال ساخت بمب اتم تحت شرایط ویژه، اشاره می کردند.آمریکا در بردباری آشکاری به متحد نزدیک خود ژاپن، اجازهی دستیابی به استراتژی حصار هستهای را داد و همین مساله به درخواست تهران که نوعی بهره برداری از رابطهی میان ژاپن و آمریکا بود، مشروعیت بخشید.گریسامور مسئول ارشد بخش منع اشاعه در شواری امنیت ملی آمریکا از سال 1996 تا 2000 و مشاور ویژهی اوباما در مسائل اشاعه تا اواخر 2012 تایید کرده بود که مقامات ایران سال 2008 در گقت و گوی خصوصی با وی، هدف خود را رسیدن به قابلیت حصار هستهای اعلام کرده بودند."آنها برای بقا و امنیت خود نیاز دارند که در وخیمترین مرحله(برای بقا و امنیت شان)، توانایی ساخت بمب اتم را داشته باشند."سامور اضافه کرده بود که ایرانیها به وی گفته بودند"آنها هیچ گاه بمب اتم نخواهند ساخت چرا که می دانند با این کار همسایه ها هراسناک خواهند شد و این مساله می تواند خطر جنگ را افزایش دهد." او از قول یک مقام ناشناس ایرانی نقل کرده بود که:"ما به توانایی پنهان(چرخه سوخت) همراه با (رعایت) برک اوت راضی هستیم.با این حال ما هیچ گاه از این قابلیت (ساخت سلاح)استفاده نخواهیم کرد."برخی از نهادهای اطلاعاتی آمریکا سالهای متمادی بیان می کردند که ایران در برنامه هستهای خود به دنیال استرتژی حصار هستهای است.
فلینتلورت تحلیلگر سابق سیا در امور ایران، ماه می سال 2006 به من گفت:"آن چه ایرانی ها می خواهند، زمینه های تکنیکی برای نظامی کردن برنامه هستهای است.آنها می خواهند مانند ژاپن باشند." پاول پیلار که از سال 2000 تا 2005 مامور اطلاعات ملی در امور شرق نزدیک و جنوب آسیا بوده است، در مصاحبه ای که سال 2009 انجام داده بود، حرکت ایران در زمینهی هستهای را دقیقا بر مینای استراتژیای چون حصار هستهای برآورد کرده بود و نه تصمیم به ساخت بمب هستهای.وی در این مصاحبه بیان کرده بود که تحلیل گران تعیین کنندهی سیاست امنیت ملی پیرامون ایران اعتقاد داشتند که ساخت بمب اتم"بستگی به شرایط دارد و این تصمیم هنوز گرفته نشده است."شواهد آشکاری وجود دارد که نشان می دهد بازدارندگی پنهان ایران پیش از این نیز در منصرف کردن آمریکا از حمله به ایران موثر بوده است.
مایکل هایدن مسئول سیا در دولت بوش در سال 2012 توضیح داده بود که:"هنگامی که موضوع حمله به ایران در دولت مطرح شد اجماع بر این قرار گرفت که در صورت حمله،آنچه که به دنبال پیشگیری از آن هستیم به وقوع خواهد پیوست و ایران هیچ گزینهای جز ساخت محرمانه سلاح اتمی پیش روی خود نخواهد دید.به احتمال زیاد این مصاحبه به بحث هایی اشاره دارد که سال 2007 در دولت بوش رخ داد.در آن سال بوش و معاون وی دیک چنی طرحی را تهیه کردند که به موجب آن آمریکا به بهانهی دخالت ایران در حمله به سربازان آمریکایی حاضر در عراق به تاسیسات هستهای این کشور و یا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمله کند.هر دو طرح حمله به تاسیسات و سپاه پاسداران ایران مورد مخالفت رابرت گیتس وزیر دفاع، ژنرال پیتر پیس رئیس ستاد مشترک ارتش و فرمانده جدید فرماندهی مرکزی ویلیام فالون قرار گرفت.

ابزار چانه زنی
مقامات امنیت ملی آمریکا و آیت الله خامنهای افزایش ذخایر اورانیوم غنی شده با درصد پایین را اهرم فشاری دیپلماتیک در برابر آمریکا فرض می کردند.شکستن انزوای جهانی ایران و به رسمیت شناختن منافع مشروع این کشور در منطقه، اهداف اصلی واقع گراهایی بود که بر سیاست خارجی ایران تسلط یافتند.این واقع گراها توسط رفسنجانی رئیس جمهور سابق رهبری می شدند و حسن روحانی که سال 1988 توسط رفسنجانی برای پست دبیر شورای عالی امنیت ملی پیشنهاد شده بود نیز جزو این افراد بود.این افراد می دانستند که ایران در نهایت چارهای جز توافق با آمریکا ندارد.سال 1989 زمانی که رفسنجانی رئیس جمهور ایران بود، پیشنهاد داد که ایران گفت و گوهایی دیپلماتیک با آمریکا را برای رسیدن به معامله بزرگ و حل تمامی مسائل مهم آغاز کند.اما سال 2011 فاش کرد که آن زمان آیت الله خامنهای این تصمیم را رد کرده است.یکی از تفاوت های مهم میان آیت الله خامنهای و رفسنجانی اختلاف نظر بر سر زمان و چگونگی شرایط مذاکره با آمریکا است.آیت الله خامنهای معتقد است تا جایگاه ایران قدرتمندتر نشود، آمریکا با حسن نیت مذاکره نخواهد کرد.در دهه 1990 ایران همچنان به دلیل جنگ فرسایشی خود با عراق ضعیف بود و وقت بیشتری نیاز داشت تا در زمینه های اقتصادی و نیزوی نظامی، مخصوصا برای بازدارندگی در مقابل حملهی خارجی، خود را تقویت کند.ژانویه 1988 رئیس جمهور خاتمی در مصاحبه با سیانان از شروع گفت و گو با مردم آمریکا سخن گفت اما تنها یک هفته بعد آیت الله خامنهای در نماز جمعه اعلام کرد که مذاکره با آمریکا نه تنها سودی برای ما ندارد بلکه به حال ما مضر است.
شائول بخاش تاریخدانی که در دانشگاه جورج میسون مشغول است ضمن بیان این که آیت الله خامنهای چندین دلیل برای عدم مذاکره ذکر کرد خاطرنشان می کند:"یکی از دلایل این بود که شما نباید تا زمانی که به اندازه کافی قوی شده اید مذاکره کنید."
از نقطه نطر برخی، یکی از تحولاتی که احتمالا از نظر آیت الله خامنهای موقعیت چانه زنی ایران را تقویت می کند، توسعهی موشک های بالستیک است که می تواند در صورت حمله آمریکا، توسط آنها دست به حمله تلافی جویانه بزند.اما یقینا یکی دیگر از فاکتور های مهم محاسبات آیت الله خامنهای این بوده است که نشان دادن توانایی ایران در به دست آوردن چرخهی کامل سوخت بواسطهی انجام غنی سازی،توانایی چانه زنی ایران در برابر آمریکا را افزایش خواهد داد و برای آمریکا دردسری ایجاد خواهد کرد که مشوق این کشور برای مذاکره با ایران خواهد بود.به هرحال مشخص است که آیت الله خامنهای معتقد بود بدون بهره برداری از اهرم های فشار جدید، مذاکره با آمریکا هیچ سودی نخواهد داشت.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار