راهبردهای مقابله ای با جنگ نرم در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری

دشمنان ما بیش از آنکه به منابع طبیعی ما چشم طمع داشته باشند به منابع انسانی که از مولفه‌های قدرت نرم جمهوری اسلامی هستند، چشم طمع دارند.
کد خبر: ۱۲۴۸۹
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۸:۲۸ - 26February 2014

راهبردهای مقابله ای با جنگ نرم در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، جنگ در طول تاریخ همزاد بشر بوده و در دوره های مختلف تاریخی، با توجه به پیشرفت های صورت گرفته در ابزار و فنون مختلف نظامی، جنگ نیز دچار تغییر و تحول شده است.

امروزه جنگ تحت تأثیر انقلاب اطلاعات و فناوری ارتباطات، دچار تحول اساسی شده و از جنگ سخت به جنگ نرم استحاله یافته است.

در این مقال و مجال برآنیم تا با بهره گیری از روش اسنادی- اکتشافی، منابع روزآمد و بیانات مقام معظم رهبری، راهبردهای مدنظر رهبری را در مقابله با جنگ نرم ارائه کنیم.

پذیرش وجود جنگ

نخستین گام در مقابله با جنگ نرم دشمنان علیه اسلام و جمهوری اسلامی ایران، پذیرش وقوع جنگ است. مخفیانه و پنهانی بودن از ویژگی های جنگ نرم است. به همین دلیل برای بسیاری از افراد، قابل شناخت نیست و حتی گاهی انکار هم می شود و مدعیان وقوع جنگ به منزله افرادی وهم زده و خیال زده معرفی می شوند. فهم وقوع چنین جنگ هایی نیازمند بصیرت و روشن بینی ویژه ای است.

مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند:«این حرکت عظیمى که با انقلاب اسلامى شروع شد، یک حرکت تمام شده نیست، مطلقاً تمام شده نیست، آن حرکت ادامه دارد. همینى که حالا معمول شده که در بیانها و در تلویزیون و توى تبلیغات و توى دادگاه و توى زبان همه، میگویند: جنگ نرم، راست است، این یک واقعیت است، یعنى الان جنگ است. البته این حرف را من امروز نمیزنم، من از بعد از جنگ - از سال 67 - همیشه این را گفتهام، بارها و بارها. علت این است که من صحنه را میبینم، چه بکنم اگر کسى نمیبیند؟!»(دیدار با جمعی از اهالی فرهنگ، 14 شهریور 1388)

دشمن شناسی

یکی از گام های مهم در مبارزه و مقابله با دشمن، شناخت دشمن است، که این شناخت از ضروریات ابتدایی هر مبارزه و رویارویی است. شناخت دشمن و آگاهی از جایگاه و قدرت او از ضروریات عقلی است و عدم اطلاع کافی از دشمن، خطر شکست را در پی دارد. این مهم از جمله مواردی است است که مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است. به باور ایشان: «الان یک کارزار فکری، فرهنگی و سیاسی در جریان است. هرکس بتواند بر این صحنۀ کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، خبرها را بفهمد، احاطۀ ذهنی داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلم خواهد شد که که الان دشمن از طریق فرهنگی، بیشترین فشار خود را وارد می آورد.»(دیدار با معلمان، 12 اردیبهشت 1369)

مهندسی فرهنگی

لازمه مهندسی فرهنگی، این است که همه دستگاه های فرهنگی با هم هماهنگ شوند. در خرده فرهنگ ها و فرهنگ های مردمی خیلی نمی شود دخالت نمود. ولی در حوزه های فرهنگی نهادهای دولتی لازم است مهندسی فرهنگی صورت گیرد.

امروز، مردم مهندسی فرهنگی را از حاکمیت می خواهند و انتظار دارند به آن انسجام داده شود. مهندسی فرهنگ کشور بدین مفهوم است که با یک بصیرت و یک فکر کلان و نگاه برتر و بالاتر، همه جریان های فرهنگی داخل کشور دیده شود، فرهنگ موجود کشور شناخته شود و مشخص گردد که عناصر با چه کیفیتی باید باشند و حقیقت فرهنگ باید به کدام سمت برود.

مقام معظم رهبری در تبیین مهندسی فرهنگی فرموده اند: «یکی از مهم ترین تکالیف ما در درجۀ اول، مهندسی فرهنگی کشوراست، یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درون زا و صیرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسان ها و جامعه به وجود می آید، چگونه باید باشد؟ اشکالات و نواقصش چیست؟ و چگونه باید رفع شود؟ کندی ها و معارضاتش کجاست؟ مجموعه ای لازم است که این ها را تصویر کند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد.»(8 دی 1383)

بصیرت، قطب نمای جنگ نرم

یکی ازمهم ترین راهبردهای ارائه شده و مورد تأکید مقام معظم رهبری، به ویژه پیرامون حوادث پس از انتخابات، برای مقابله با جنگ نرم، بصیرت آحاد جامعه به ویژه خواص و نخبگان است. ایشان در ارتباط با ضرورت وجود بصیرت می فرمایند:«بصیرت، قطب نمای حرکت صحیح در اوضاع اجتماعی پیچیده امروز است، به گونه ای که اگر کسی این قطب نما را نداشت و نقشه خوانی بلد نبود، ممکن است ناگهان خود را در محاصره دشمن ببیند. اگر بصیرت نباشد، انسان حتی با نیت خوب ممکن است گمراه شود و در راه بد قدم بگذارد.»(دیدار با مردم چالوس و نوشهر، 15 مهر 1388)

افزایش مؤلفه های خودباوری و اعتماد به نفس در میان مردم

در حقیقت، مفتخر بودن جامعه یک کشور به سنن، تاریخ، حال و امید به آینده خود، نشان از یکی از جنبه های پایدار اقتدار نرم دارد. منشأ این اعتماد به نفس را می توان در منابع بسیاری جست و جو کرد. افتخار به آئین و مذهب، رضایت از زندگی در جامعه خودی، ارجحیت دادن فکر و کالای کشور خود به دیگر کشورها، آمادگی برای هزینه دادن در راستای استقلال سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی خود، و بسیاری موارد دیگر از جمله این منابع می باشند.

افزایش مؤلفه های خودباوری در کنار تأثیرات داخلی و ایجاد استحکام درونی، جلوه های جذاب و عمیقی نیز در ارتباطات خارجی یک کشور بازی می کند. در حقیقت، اعتماد به نفس، یکی از جذابیت هایی است که در نگاه ناظران خارجی به افراد، جامعه و ساختار یک کشور اهمیت ویژه ای دارد. تسلط بر جوامعی که افراد آن دارای اعتماد به نفس هستند، بسیار دشوار خواهد بود. مقام معظم رهبری نیز با درایت خود بر این مهم تأکید فرموده اند و اعتماد به نفس را سبب ناامیدی مخالفان دانسته و در بین دانشجویان می فرمایند: «امروز یکی از شگردهای مهم دشمن، تزریق و القاء احساس عقبماندگی و ناتوانی است... ما به هیچ وجه نباید این احساس را داشته باشیم، و جوان ما نباید احساس کند که عقبمانده است؛ باید احساس کند که دارد حرکت میکند، میتازد و جلو میرود؛ عملاً به این کار، به این پیشرفت، به این تازش و به این رو به جلو حرکت کردن تشویق شود.»(11 آذر 1383)

تقویت سرمایۀ اجتماعی

سرمایۀ اجتماعی از جمله عواملی است که وجود آن خنثی کنندۀ جنگ نرم دشمن خواهد بود، چرا که وجود عواملی همچون وفاداری، اعتماد، امید و... مبانی و شالوده های نظم و نظام اجتماعی را مستحکم نموده و باعث تقویت انسجام اجتماعی می شود.

سرمایه اجتماعی را می توان به مثابه منبع کنش جمعی در نظر گرفت که منتهی به نتایج وسیعی می گردد.

سرمایۀ اجتماعی، نشانۀ یک جامعۀ قوی بوده و بخشی از «فرایند ظرفیت سازی» است. به عبارتی می توان بیان داشت اهمیت این مقوله به اندازه ای است که موفقیت جوامع و افراد و به نوعی امنیت جامعه به آن بستگی دارد. به نظر مقام معظم رهبری:«دشمنان ما بیش از آن که به منابع طبیعی ما چشم طمع داشته باشند، به منابع انسانی- که منابع قدرت ما هستند- چشم طمع دارند. آنها میدانند اگر این سرمایههای اجتماعی از دست یک ملت گرفته شود، اگر یک ملت غیرت ملی و وحدت و همبستگی خود را از دست بدهد، اگر نشاط کار و ابتکار را از دست بدهد، اگر حرکت علمی رو به پیشرفت خود را از دست بدهد، کاملاً در دسترس دشمنان قرار خواهد گرفت؛ میتوانند راحت به او زور بگویند، میتوانند بر او سلطه پیدا کنند، میتوانند منابع طبیعی و مادی او را هم غارت کنند.»(دیدار با مردم استان همدان 15 تیر 1382)

اتحاد مردم و جریان های سیاسی و دوری از اختلاف

دشمنان نظام همواره سعی کرده اند با ایجاد اختلاف، چند دستهگی و تقابل و نهایتاً درگیری بین اقوام و مذاهب گوناگون و همچنین تنش بین جریان های سیاسی، هم در بعد ملی و هم در سطح جهان اسلام به اهدافشان برسند.

مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی و استفاده از برخی بهانه ها، میان آحاد مردم تردید، بدبینی، و اختلاف ایجاد کند ... در قضایای پس از انتخابات، به بهانه انتخابات، ایجاد تردید و اختلاف کردند تا دل های مردم نسبت به یکدیگر و نسبت به مسئولان چرکین شود و در چنین فضای مشوش و شلوغی، عناصر مغرض، خائن و دست آموز خود را برای کارهای اخلال گرانه وارد صحنه کنند اما به دلیل بصیرت مردم به نتیجه نرسیدند ... هر اقدامی که موجب مغشوش و تهمت آلود شدن فضا شود و مردم را نسبت به یکدیگر بدبین و مردد کند، به ضرر کشور است ... »(بیانات در دیدار با بسیجیان 4 آذر 1388)

راه اندازی کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی آزاد

با توجه به این که دستگاه تبلیغی و رسانهای فرهنگی استکبار با ارائه اخبار و اطلاعات شبهه انگیز و اغلب نادرست در زمینه رهبران و نهادهای جمهوری اسلامی سعی در القای ناکارآمدی جمهوری اسلامی ایران و ایجاد شک و شبهه در مورد ارزش های دینی و هنجارهای مذهبی هستند، وجود تمهیداتی به منظور تبادل آرا و اندیشه ها برای جریان های سیاسی کشور امری بسیار ضروری به نظر می رسد. مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند: «بهترین زمینه برای ایجاد فضای اظهارنظر آزاد، تسریع در راه اندازی کرسی های آزاداندیشی در دانشگاه ها است.»(دیدار با اعضای هیأت علمی و نخبگان کشور 6 آبان 1388)

نتیجه گیری

در یک جمع بندی باید اذعان داشت که انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، با فداکاری مردم با بصیرت به پیروزی رسید و امام خمینی(ره) با احیای تمدنی در عصر بحران معنویت، فکر تازه ای را پیش روی انسان غربی قرار داد و این واقعه پس از جنگ سرد اهمیت بیشتری یافت زیرا که ظهور انقلاب اسلامی و گسترش آن در سطح جهان، چالش اصلی غرب و یکی از موانع اصلی جهانی سازی فرهنگ لیبرال دموکراسی غربی است.

آمریکا و دشمنان پس از ناکامی های مختلف در عرصه های گوناگون رویایی با ایران اسلامی، با افزایش روحیه استکبار ستیزی و کاهش نفوذ غرب مواجه شدند. به همین علت رویکرد آنها بر راهبرد مهار و جنگ نرم تمرکز یافت. به عبارتی دیگر، گرایش به بهره گیری از قدرت افکار عمومی و سرمایه های اجتماعی در پی افزایش هزینه های نظامی گری و ناکار آمدی آن در برآوردن اهداف سیاسی، به دگردیسی مفهوم جنگ از نگرش سخت افزارانه به رهیافت های نرم حکایت دارد.

بی توجهی به جنگ نرم هزینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را به طور مضاعف افزایش داده است و ظرفیت های ملی را به هدر می دهد. بنابراین نظام های سلطه مترصد گشتند تا از جنگ نرم برای دگرگونی هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول نظامی سیاسی بهره گیرند و نوعی سلطه در ابعاد سه گانه حکومت، اقتصاد و فرهنگ ایجاد نمایند.

طرح موضوع جنگ نرم و خطر ناتوی فرهنگی، هشداری در همین زمینه تغییر راهبرد استکبار جهانی است که در تقابل با خیزش و حرکت بالنده اسلامی و دین گرایی در سطح منطقه به وجود آمده و به مراتب خطرناک تر است و قلمرو آن مجموعه جغرافیایی جهان اسلام می باشد. این روند تأثیرگذاری بر جامعه هدف، همراه با آرامش و خالی از روش های فیزیکی و به شکل قانونی و با استفاده از ابزارهای تبلیغات، رسانه، احزاب، تشکل های صنفی و قشری اعمال می شود. از این رو توجه به تحول گفتمانی جنگ امری لازم و تفکر در باب راهبردهای دفاعی امری ملزوم است که عدم توجه به آن عواقب سنگینی خواهد داشت.

گزارش از: نیکروش


نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار