به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، اسفند ماه هر سال گردهمایی به همت رزمندگان اطلاعات عملیات شهر قم در دفاع مقدس برگزارمیشود؛ که فراخوان این گردهمایی از طریق گروه مجازی رزمنده آنلاین صورت میگیرد. امسال هم مثل سالهای گذشته این گردهمایی در حسینیهای که در نزدیکی حرم مطهر حضرت معصومه (س) و در جوار مزار ۶۰ شهید عملیات بیتالمقدس است، برگزار شد.
مهمانان با لهجههای مختلف از استانهای قم، قزوین، اراک، سمنان، زنجان و چند نفری هم از شهرکاشان به این گردهمایی آمده بودند.
این گردهمایی یک مهمان خاص داشت که پدر شهید «حجتالله ایزدی» از شهر نراق بود. این پدر شهید که پیرمردی ۱۰۲ ساله است، روی ویلچر نشسته بود و همرزمان فرزندش را نظاره میکرد.
محمود پاکنژاد، جواد صادقیان، حمید موحدی و ایوب مظفری که از نیروهای لشکر ۱۷ علیابن ابیطالب (ع) هستند، با دیدن پدر شهید ایزدی نزد او میروند.
محمود پاکنژاد به پدر شهید میگوید: «پدرجان! حجتالله هنگام شهادتش چشم در چشم جواد صادقیان بود. حمید موحدی و ایوب مظفری هم برای آوردن جنازه فرزند شما روی مین رفتند و پای خودشان از دست دادند.»
پدر شهید در سکوت معناداری همرزمان پسرش را نگاه میکند؛ دستش را بالا میبرد و از چشمهایش اشک جاری میشود. او پس از یک مکث طولانی چشم در چشم همرزمان فرزندش میشود و میپرسد: «این مدتی که جنازه پسرم در بیابان افتاده بود، حیوانهای بیابان سراغش نرفته بودند؟» محمود پاکنژاد که فردی توانمند در بیان است، از این سؤال جا میخورد و با لکنت زبان پاسخ میدهد: «پدرم! آن زخمهایی که روی بدن حجتالله دیدید علتش انفجار مین بوده و شهید شما اولین شهیدی بود که ما توانستیم از منطقه خارج کنیم.»
پدر شهید پس از ۳۶ سال زخمهای پیکر فرزندش را نتوانسته بود، فراموش کند و در طول این سالها فکر میکرد پیکر فرزندش پس از شهادت به زیرچنگال و دندانهای حیوانهای وحشی بیابان افتاده بود.
بسیجی شهید حجت الله ایزدی فرزند عباس متولد اول فروردین سال ۱۳۴۵ در شهر نراق استان مرکزی به دنیا آمد.
شهید ایزدی در دومین اعزام خود به جبهه، به عضویت سپاه در آمد و سرانجام بعد از چندین بار اعزام به جبهه در اسفند سال ۱۳۶۶ در عملیات والفجر ۱۰، منطقه حلبچه بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.
انتهای پیام/ ۱۳۴