به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «عبدالمجید ایزدی» ۲۰ آذر ۱۳۴۱ در گناوه چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ طی عملیات والفجر هشت در اروندکنار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«با درود به سرور شهیدان حسین بن علی (ع) و با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام به شهیدان کربلای ایران و سلام بر مجروحین و معلولین و اسیران جندالله و درود و سلام به رزم آوران و دلیر مردان و سلام و درود به پدر و مادران داغ دیده شهدا و درود و سلام به ملت شهید پرور ایران به خصوص مردم بندر ریگ.
من به عنوان برادر کوچک شما ملت شهید پرور خصوصا مردم شهید پرور بندر ریگ عرض میکنم که برادران عزیز اسلام به دست همه ما سپرده شده و باید با خون خود اسلام را به ثمر برسانیم، انسان اگر بخواهد در برابر مشکلات ایستادگی کند باید صبر داشته باشد، من سالها درس خواندم و تحصیل کردم و الان مملکتم و اسلام به من احتیاج دارد و میخواهم جزء سپاهیان امام زمان (عج) باشم و تا نیرو در بدن دارم جوانمردانه با صدام و صدامیان خواهم جنگید و نمیگذارم احدی از آنها قدمی به جلو بگذارند، زیرا من سربازی عاشق هستم، عاشق شهادت و امیدوارم این جان ناقابل من برای این انقلاب اسلامی مفید بوده و امیدوارم که خداوند شهادتم را به درگاه خود قبول بفرماید.
من بنده خدا هستم و دلم میخواهد مقررات اسلامی را رعایت کنم و همه کارهایم بر روی عدالت باشد و خدای ناکرده اگر اشتباهی از من سر بزند باید طوری خودم را بسازم تا آن اشتباه تکرار نشود و من از خداوند بزرگ و متعال میخواهم که من را طوری قرار بدهد که نه دروغ بگویم و نه پشت سر برادر مومن خود غیبت کنم و نه کارهای غیرانسانی انجام دهم همچنین آن چه که ما همه باید بدانیم مسئله عبادت و خودسازی است یعنی انسان باید بداند به هر کجا که برود عمرش به اتمام میرسد و اگر عمل صالحی انجام بدهد در روز رستاخیز پاداش نیک میگیرد و اگر کردارش بد بوده است جزای بدش را میبیند.
عمر انسان خواه ناخواه صرف میشود پس چرا انسان عمرش را به پاکی و درستی و خوبی صرف نکند؟ پس هر چه زودتر بکوشیم و به خود آییم و گناهان گذشته را کنار بگذاریم. چون خدا بخشنده و مهربان است و رفتار و کردار ما باید نمونه باشد یعنی طوری باشیم که کسی نتواند از ما ایراد بگیرد. انسان باید سعی کند غرور را از خودش دور کند و تکبر نداشته باشد و از خداوند بخواهد که او را توفیق دهد تا با مردم به خوشی و نیکوکاری رفتار نماید و بدانید هر انسانی به یک چیز علاقه دارد به عنوان مثال یکی به فوتبال، یکی به دریا، یکی به رانندگی علاقه دارد، ولی من به دستورات اسلامی علاقمند هستم.
اگر خودمان را مومن میدانیم و دم از اسلام میزنیم حتما باید عملی را انجام دهیم، انسان باید خود را در جوانی پاک نگه دارد تا کمکم که میخواهد بزرگ شود برایش این مشکلات آسان شود، چون پاک بودن در جوانی شیوه پیغمبری است و باید ما همگی تسلیم خدا باشیم و از حکومت او به هیچ جا نمیتوانیم فرار کنیم و بدانید در هر جا معصیتی یا کاری غیرانسانی که میخواهید انجام دهید او ناظر است همانطور که امام فرموده عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید و به قول امام ما باید اول خودمان را بسازیم بعد دیگران را، وقتی که خودمان را ساختیم میتوانیم دیگران را بسازیم لذا انسان با ایمان همواره از دو چیز نگران است از گناهان گذشته خود که نمیداند خدا با او چه رفتاری میکند.
در پایان، پدرم شما زحمتهای زیادی برای من کشیدید، ولی من در برابر زحمتهای شما هیچ کاری که آنها را جبران کند انجام ندادم، همچنین به مادرم بگویید که من از علیاکبر بهتر نیستم و خون من از خون او رنگینتر نیست، اگر از من میشنوید همیشه از اسلام پشتیبانی کنید، به برادرانم بگویید با آدمهای بد و بینماز همنشینی نکنند و گول وسوسههای شیطان را نخورند و نمازشان را ترک نکنند، در آخر از دوستان عزیز و همسایگان و اقوام و خویشان حلالیت میطلبم و امیدوارم خداوند همه شما را اجر عنایت فرماید. خداوندا مرا توفیق بده تا قرآن را به خوبی یاد بگیرم و به دیگران بیاموزم و همچنین توفیق بده تا غرور و تکبر و خودنمایی را از خودم دور کنم.
بارالها به آنچه نیت من هست و آن چه که باید انجام بدهم مرا توفیق بده، آمین یا رب العالمین.
به امید پیروزی رزمندگان اسلام و نابودی صدام و صدامیان
عبدالمجید ایزدی»
انتهای پیام/۱۸۱