رمضان در اسارت-1

قرائت قرآن بهترین بخش رمضان در اسارت بود/ سبک شکنجه اسرا در ماه رمضان

در اردوگاه فقط 3 جلد قرآن موجود بود و به دلیل کمبود قرآن یک سری محدودیت هایی برای قرائت آن وجود داشت؛ لذا مجبور بودیم آنها را در طول شبانه روز به نوبت بین بچه ها دست به دست کنیم تا همه موفق به تلاوت آن شوند. البته در سالهای آخر تعداد قرآن ها به 8 جلد رسید.
کد خبر: ۱۰۷۰
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۵ - 12July 2013

قرائت قرآن بهترین بخش رمضان در اسارت بود/ سبک شکنجه اسرا در ماه رمضان

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، پرداختن به سبک زندگی در سال های دفاع مقدس می تواند تا حدود زیادی مشکلات فرهنگی جامعه کنونی ما را دست خوش تحول نماید. از این رو نوشتن درباره زندگی اسرا در زمان ماه مبارک رمضان شاهدی بر این مدعاست که می توانیم در شرایط سخت بهترین نتیجه را بگیریم.

"رضا عمادی"  آزاده 8 سال دفاع مقدس در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار دفاع مقدس، اظهار داشت: بهترین بخش برنامه ی ماه مبارک رمضان در اردوگاه، قرائت قرآن بود.

وی ادامه داد: در اردوگاه فقط 3 جلد قرآن موجود بود و به دلیل کمبود قرآن یک سری محدودیت هایی برای قرائت آن وجود داشت؛ لذا مجبور بودیم آنها را در طول شبانه روز به نوبت بین بچه ها دست به دست کنیم تا همه موفق به تلاوت آن شوند. البته در سالهای آخر تعداد قرآن ها به 8 جلد رسید.

عمادی با بیان اینکه تعداد آسایشگاه های اسرا در عراق بسیار زیاد بود، گفت: در 24 فروردین 1362 الی 3 شهریور 1369 در اردوگاه های تکریت 17 و عنبر عراق اسیر بودم.

وی خاطرنشان کرد: سال های نخستین که در اردوگاه "عنبر" اسیر بودم، در طول شبانه روز دو وعده غذا به اسرا می دادند؛ که ما در ماه مبارک رمضان وعده ی صبح را برای افطار و غروب را برای سحر نگه می داشتیم. اما بیشتر وقتها غذاها در گرما فاسد و اسرای ایرانی دچار مسمومیت می شدند. اسرا این شرایط را تا دو سال تحمل کردند اما سال سوم به واسطه اعتصابی که انجام شد غذاها را در دو وعده افطار و سحر به بچه ها می دادند.

عمادی با بیان اینکه برخی غذاها به صورت ابتکاری توسط اسرا تهیه می شد، گفت: نان هایی را که عراقی ها همراه با وعده های غذایی به بچه ها می دادند کیفیت مناسبی نداشت و فقط لایه سطحی آن قابل خوردن بود، لذا بچه ها بقیه نان را پس از خشک شدن تبدیل به آرد کرده و به وسیله آن برای افطار حلوا درست می کردند.

عمادی با اشاره به شب های قدر در اسارت، افزود: در شب های قدر نماز، زیارت عاشورا و جوشن کبیر می خواندیم. برنامه های انفرادی هر کدام از بچه ها به صورت جداگانه و برنامه های دسته جمعی نیز با وجود محدودیتی که وجود داشت، برگزار می شد که البته به علت ممنوعیت برنامه های جمعی این گونه مراسم ها را با کنترل و نگهبانی انجام می دادیم. بیشتر بچهها شبها بیدار می ماندند تا مراسم شب قدر را برپا کنند و روزها هر کدام به کارهای انفرادی و نماز و روزه و دعا می پرداختند.

وی ضمن بیان کیفیت خوراک اردوگاه در دوران اسارت تصریح کرد: غذاها از نظر کیفیت در سطح بالایی نبود، آشپزها نیز نیروهای ایرانی بودند که با استفاده از مواد خامی که عراقی ها به آنها می دادند، طبخ غذا را بر عهده داشتند. از نظر مقدار نیز حجم آن خیلی کم بود به طور مثال آشی را که برای یک وعده به ما می دادند در کل 7 الی 8 قاشق بیشتر نبود.

عمادی افزود: نیروهای عراق برای شکنجه ی اسرای ایرانی در ماه محرم واکسنی را تزریق می کردند که نتیجه آن ابتلا به تب شدید بود. کسانی که این واکسن به آنها تزریق می شد تا 2 روز با بیماری دست و پنجه نرم می کردند و قادر به انجام هیچ گونه حرکتی نبودند نتیجه آن نیز عدم برگزاری مراسم بود. اما در ماه مبارک رمضان چندان به اسرا کاری نداشتند و فقط  گاهی برای زهر چشم گرفتن از نیروهای ایرانی قبل از افطار وارد اردوگاه می شدند و تعدادی از اسرا را اعم از نوجوان یا پیر برای شکنجه می بردند. شیوه شکنجه نیز به این صورت بود که تعدادی از نیروهای بعثی دور تا دور می ایستادند و با کابل و دستهی کلنگ شروع به کتک زدن بچه ها می کردند. الان بسیاری از آزادگان با درد کمر دست و پنجه نرم می کنند که به دلیل شکنجه های آن سالهاست.

عمادی که خود نیز از شکنجه عراقی ها در امان نمانده، ادامه داد: مدتی بعد از رحلت امام خمینی (ره) در سال 1368 و همزمان با آخرین شب ماه مبارک رمضان، عراقی ها به داخل اردوگاه آمدند و بعد از انتقال من به داخل محوطه شروع به کتک زدن کردند.     

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار