مردی علیه بهائیت/ «ولایت فقیه» عصاره صاحب جواهر است

شیخ محمدحسن اصفهانی فقیهی بود که نزدیک به سی سال تلاش شبانه روزی با تالیف کتاب «جواهرالکلام» دست به یک جهاد فرهنگی موفق علیه بهائیت زد.
کد خبر: ۸۱۳۴۷
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۸ - 08May 2016

مردی علیه بهائیت/ «ولایت فقیه» عصاره صاحب جواهر است

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، 1 شعبان مصادف با ارتحال شیخ محمدحسن اصفهانی معروف به کاشف الغطا است. این عالم بزرگ شیعه در مقابل تهاجم فرهنگی وهابیت دست به نگارش کتاب «جواهر الکلام» زد و به صاحب جواهر معروف شد.

ولادت

شیخ محمدحسن اصفهانی معروف به صاحب جواهر در سال 1200 ق در نجف به دنیا آمد. وی از فقهای اصولی شیعه  در قرن 13 در نجف اشرف است. پس از طی مقدمات، از محضر بزرگانی چون شیخ جعفرکاشف الغطاء، سیدمهدی بحرالعلوم، سیدجواد عاملی و شیخ موسی کاشف الغطاء بهره برد و در 25 سالگی به اجتهاد رسید و از همان سال نگارش کتاب گرانقدر "جواهر الکلام" را آغاز کرد. جواهر الکلام، که دائرة المعارف فقه شیعه محسوب میشود، ثمره 32 سال تلاش شبانهروزی او و از معتبرترین متونِ اجتهادی شیعه است و از این جهت در میان بزرگان شیعه به صاحب جواهر شهرت دارد.

تحصیلات

وی تحصیلات مقدماتی خود را نزد شیخ حسن آل محی الدین، شیخ قاسم آل محی الدین و سید حسین شقرایی عاملی آغاز کرد.پس از آن، در محضر علمای بزرگ آن دوره نجف تلمذ کرد، تا به درجۀ اجتهاد رسید. از جمله اساتید وی میتوان به این معاریف اشاره کرد. سید محمد جواد عاملی صاحب مفتاح الکرامه، شیخ جعفر نجفی صاحب کاشف الغطاء و شیخ موسی کاشف الغطاء شیخ محمدحسن از سید محمدجواد عاملی و شیخ جعفر کاشف الغطاء اجازه روایت دریافت کرد.

شاگردان

درس وی پس از شریف العلماء مازندرانی از مهمترین دروس حوزه نجفبه شمار میآمد. در گذشت شریف العلما حوزه علیمه کربلا را از رونق انداخت و آوازه تدریس شیخ محمد حسن نجفی موجب شد که غالب شاگردان شریف العلما به حوزه درسی او جذب شوند.از این زمان دوباره حوزه علمیه نجف اشرف، رونقی مجدد گرفت. سیدحسن صدرنقل کرده که حُسن تقریر، زیبایی کلام صاحب جواهر چنان بود که موجب شد بیش از ۴۰۰ نفر از علماء خدمت او تلمذ کنندو برخی از شاگردان، بعد از او به مقام مرجعیت رسیدند و بر کرسی افتاء تکیه زدند. او شاگردانی چون سید حسن کوه کمرهای، ملا علی کنی صاحب ایضاح المشتبهات و توضیح المقال، شیخ عراقین، شیخ حسن مامقانی را پرورش داد.

نسب

نیاکان او در اصفهان میزیستهاند. جد سوم وی، شیخ عبدالرحیم شریف، از اصفهان راهی نجف و در آنجا ساکن میشود. پدرش «محمدباقر نجفی» و مادرش از نوادگان شیخ ابوالحسن فتونی عاملی و از منتسبین به سادات عذاری معروف به آل حجاب بود. خاندان او، همه اهل علم و دانش در نجف بودهاند.

وضعیت زندگی

نقل شده که ظاهر زندگی صاحب جواهر نسبتاً در رفاه بوده است که برای برخی سؤال برانگیز بوده است. از شیخ انصاری سؤال شده که چرا شما زاهدانه و فقیر زندگی میکنید اما استاد شما، صاحب جواهر آنگونه بود؟ شیخ در پاسخ گفت: استاد ما اراده کرده بود عزت و شرف شریعت را آشکار کند اما من اراده کردم زهد آن را ظاهر کنم.

شیخ محمدرضا مظفرمعتقد است آنچه واقعیت زندگی شیخ را نشان میدهد، همان آشکار کردن ابهت رجال دین، مقابل حکومت عثمانی بوده که بر عراق نفوذ و سیطره پیدا کرده بودند. زمانی که حکومت عثمانی از دولت ایران شکست خورد، با وساطت شیخ جعفر کاشف الغطاء، توانست کمی از فشار ایران بکاهد. این واقعه، چنان عزت و اقتدار علمای شیعه را در نظر عثمانی نشان داد که حکومت عثمانی تلاش میکرد تعاملات فراوانی با بزرگان شیعه داشته باشد.

آثار

از شیخ محمدحسن تألیفاتی چند باقی مانده است که عبارتند از؛ جواهرالکلام ، نجاة العباد، رسالة فی الزکاة والخمس، نجاة العباد فی یوم المعاد (رساله عملیه و فتواهای فقهی)، هدایة الناسکین (رسالهای درباره حج) و رسالهای در ارث اشاره کرد.

جواهرالکلام

جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام این کتاب مهمترین و تأثیرگذارترین اثر صاحب جواهر است. این کتاب منبعی جامع در فقه استنباطی بوده که نظیر آن تاکنون به تحریر در نیامده است. نقل اقوال فقهاء و استدلال دقیق از نکات عمده قابل توجه در جواهر است.این کتاب در بیان تمام فروعات فقهی همانند بحارالانوار علامه مجلسی است. شیخ محمد حسن در ۲۵ سالگی مشغول به تألیف شد و حدود سی سال از عمر خویش را صرف این اثر نمود و به سبب همین تألیف سترگ، ملقب به شیخ الفقهاء شد.این کتاب سرانجام در سال ۱۲۵۷ق به اتمام رسیده است.

این اثر منبعی ارزشمند درباره احکام الهی و حلال و حرام شریعت اسلام میباشد. کتابی جامع در استنباط فقه که نظیرش را تا بحال کسی نتوانسته به رشته تحریر درآورد. نقل اقوال فقهاء و استدلال دقیق از نکات عمده قابل توجه در جواهر است.

ایشان در سن 25 سالگی شروع به تالیف آن نمود و حدود سی سال از عمر گرانبهای خویش را صرف کرد و به خاطر همین تصنیف به «شیخ الفقهاء» شهرت یافت.

انگیزه تألیف

 ایشان در عصری زندگی میکرد که عراق، محل نزاع و اختلاف بین دو کشور ایران و عثمانی بود. با وساطت شیخ کاشف الغطاء، استاد صاحب جواهر، برای مدت کوتاهی فضا آرام شد و فعالیت و نشاط حوزه نجف آغاز گردید. اما پس از این وقایع، دو مسئله رخ داد که سبب به هم ریختن اوضاع شد و انگیزهای را برای شیخ جهت تالیف اثر گرانمایه خویش بوجود آورد. آن دو، حمله فرهنگی و هابیون عربستان و مسأله اخباریگری بود.

اخباریها جمعیتی کوچک از شیعیان را تشکیل میدادند که از افکار جامد و راکد برخوردار بودند. اینها مجتهدین و فقهاء را تخطئه و تقلید از آنها را جایز نمیدانستند. و اجتهاد را عملی حرام قلمداد میکردند با توجه به تهاجم افکار خطرناک وهابیت که گاهی با حمله نظامی از جمله در سال 1221 هـ به نجف مصادف میشد و گسترش اندیشههای اخباریون، حوزه فقاهتی شیعه نجف درصدد برآمد تا به مقابله و دفاع برآید، به همین خاطر شیخ شروع به تالیف کتابی جامع و استدلالی در فقه نمود.

مرجعیت پس از صاحب جواهر

در رجب ۱۲۶۶ق و اوج بیماری صاحب جواهر، بزرگان علمای نجف، به دعوت شیخ محمدحسن در منزلش گرد هم آمدند. صاحب جواهر امر میکند تا پیغام دهند ملامرتضی هم بیاید. در این مجلس صاحب جواهر رو به ملامرتضی کرده و وصیت میکند:  زمام امور دینی را که به من مربوط میشود، بعد از خود به شما میسپارم و این امانتی الهی نزد شماست. پس از من شما مرجع تقلید شیعیان خواهید بود.

محمد رضا مظفر درباره این انتقال مرجعیت نوشته است که وقتی وارد مجلس شد ملامرتضی بود و هنگامی که خارج شد، شیخ مرتضی انصاری و اذعان داشته که صاحب جواهر، شیخ مرتضی را هرچند در برابر بسیاری از سرشناسان نجف، ناشناخته بود، از جهت اعلمیت و تقوا به مرجعیت رساند.

ولایت فقیه

صاحب جواهر در کتابش مباحثی مربوط به محدوده اختیارات فقیه مطرح کرده است اما در مورد کلیت این ولایت معتقد است:  اگر ولایت عامه فقیه نباشد، بسیارى از کارهاى مربوط به شیعیان معطل مى ماند.

همچنین صاحب جواهر کسانی را که درباره ولایت فقیه تردید دارند، مورد نکوهش قرار داده، مى نویسد: این افراد طعم فقه را نچشیده و از فرمایش ائمه علیه السلام چیزى نفهمیدهاند.

جایگاه صاحب جواهر

مرحوم شیخ عباس قمی، جواهر را بینظیر و منّتی از سوی مؤلف بر گردن همه فقهاء و مثل کتاب «بحارالانوار» آنرا جامع میداند.

آغا بزرگ تهرانی (ره)، او را از بزرگترین فقهاء امامیه و طایفه جعفریه و عالمِ قرن توصیف میکند.

در اعیان الشیعه آمده که برخی از حکماء نقل مینمایند؛ اگر مورخ زمان صاحب جواهر بخواهد، حادثه عجیبی از روزگارش را بنویسد، چه چیزی شگفتانگیزتر از تالیف این کتاب میتواند باشد!

محمد باقر موسوی خوانساری، صاحب کتاب روضات الجنات، که در عصر شیخ زندگی میکرده و او را درک نموده و در مجلس درسش حضور یافته است، او را در فقه یگانه روزگار و از هر عالمی بالاتر میداند که به آگاهی تمام بر علوم ادیان شهرت دارد. و همه دانشمندان او را به برتری علمی بر دیگران میشناسند.

شعری درباره جواهر از شاعری نقل میکند و گفته شاعر را تایید مینماید:« جواهر دریای دانش است که انسان را از پلیدیِ نادانی پاک میکند. همنشین بزرگی است برای آدمی که گفتارش طولانی است ولی خستهکننده و ملال آور نیست. این کتاب احکام فقهی را که باید هر فرد مسلمان بداند بطور مبسوط بیان میکند. همانند درخت طوبی در طور ریشه دارد و شاخسارش خانهها را فراگرفته است...»

خیرالدین زرکلی از علمای اهل سنت و صاحب «الاعلام» او را از فقهای بزرگ امامیه شمرده که در نجف اقامت و کتاب جواهر را در 40 جلد تالیف کرده است.

ارتحال

وی تا آخرین لحظات عمر به تألیف مشغول بود. وی در پایان عمر، زمام امور دینی را پس از خود به شاگرد فرزانهاش شیخ مرتضی انصاری سپرد و در 66 سالگی وفات یافت. پیکر مطهر او را در مقبرهای که خود، جنب مسجدش در محله عماره نجف آماده کرده بود، به خاک سپردند.

نظر شما
پربیننده ها