بازیگر نقش استاد شهریار در گفت‌وگو با دفاع‌پرس مطرح کرد؛

سریال شهریار کمترین بخش زندگی شهریار بود/ تمام شاعران معاصر به‌اندازه شهریار دانش ندارند

رستمی با بیان اینکه سریال شهریار کمترین بخش از زندگی و برجستگی‌های این استاد زبان و ادب فارسی بود، گفت: شاعران معاصر ما بعد از ۱۲۰ سال پس از تولید استاد شهریار هنوز دانشی به‌اندازه استاد شهریار که ۳۵ سال پیش فوت کرده است، ندارند.
کد خبر: ۶۱۶۹۲۲
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۸ - 18September 2023

«اردشیر رستمی» هنرمند و بازیگر نقش استاد شهریار در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، با بیان اینکه من در کنار رود ارس به‌دنیا آمده‌ام؛ در کوچه بهار، درباره ویژگی‌های فرهنگی آذربایجان اظهار داشت: من مردم این دیار را با عشق، محبت‌، مهربانی، صفا، صداقت، پاکی، تلاش و کوشش و کار می‌شناسم. این، آن چیزهایی است که من از مردم بخاطر دارم.

این هنرمند خودش را مدیون زادگاهش می‌داند و با اینکه می‌گوید در تمام ایران زندگی کرده و همه آن را دوست دارد اما تاکید دارد زندگی در تبریز و صدای طبیعت و زیبایی‌های بصری و رنگ‌های متنوع و حتی لباس‌های زنان و زبان آذری همگی در مسیر او نقش داشته است.

تاثیر محیط شاید کامل نباشد، اما حتماً وجود دارد
این هنرمند که متولد ۲۶ مرداد ۱۳۴۹ است و ۵۳ بهار را تجربه کرده، یاد پدر و مادرش را گرامی می‌دارد و درباره نقش‌آن‌ها در زندگی خود گفت: پدرم ذوق هنری داشت؛ او نقاش منظره بود و طبیعت رئال کار می‌کرد و قیرحه شاعرانگی داشت. مادرم لالایی‌ها و افسانه‌های آذربایجان را خیلی خوب بلد بود و برایمان مَثَل و چیستان می‌گفت.

او با بیان اینکه افراد از کودکی از هرچیزی تاثیر می‌پذیرند، گفت: هر چیزی در هر انسانی از کودکی بر او تاثیر می‌گذارد؛ خوب با بد. اگر می‌بینیم یک نفر پرخاشگر و دیگری آرام است، بخاطر آموزه‌های دوران کودکی و محیط اوست. تاثیر محیط شاید کامل نباشد، اما حتماً وجود دارد.

این هنرمند در پاسخ به اینکه در فاصله‌ی دوران نوجوانی تا ورود به سینما و نقش‌آفرینی در سریال شهریار چه تجارب داشته است که آن‌ها را دوست دارد، عنوان کرد: من ناب‌ترین حس‌ها را از مردمی گرفتم که هیچ اسمی نداشتند؛ شعوری در ادبیات، هنر و موسیقی و به‌کار بردن آن‌ها داشتند که انسان‌های حرفه‌ای نداشتند. من این را در همه‌ی ایران دیدم. مثلاً من یک‌بار در سرپل‌ذهاب در دوره سربازی داخل یک زیرپله که رستوانی کوچک بود _چون بخاطر جنگ و بمب‌باران همه چیز خرابه شده بود_ شخصی که غذا می‌فروخت، را دیدم. برنج در مقیاس خیلی کوچک و ارزان. آن زمان ۳۰-۴۰ ریال برای آن برنج پرداخت می‌کردیم و این یک‌پنجم غذا‌های دیگران بود. من آنجا داخل مغازه آن شخص یک نوشته دیدم که روی مقوا با دست‌خط خودش نوشته بود: «به انسان‌های راست‌گو حالتی دست می‌دهد که به انسان‌ها فاتح در میدان جنگ»؛ این جمله را من ۳۴ سال پیش در یک مغازه خیلی کوچک که نمی‌شد داخل آن نشست و باید غذا را بیرون سرپا می‌خوردیم، دیدم که من را متاثر کرد.
انسان‌های گمنام؛ صاحبان اصلی زمین...

رستمی در ادامه گفت: من ملاعزیز را در زاهدان دیدم؛ او افغان بود و عارف مسلک. درِ خانه‌ش همیشه باز بود. همه‌ی بی‌خانمان‌ها آنجا می‌خوابیدند. به او گفتم، عزیز! تو به این‌ها غذا هم می‌دهی؟ گفت: من نمی‌دهم، خودشان می‌گیرند. گفتم: کی می‌گیره میاره؟ گفت: یه‌عده برنج و گوشت و عدس می‌آورند و می‌پزند و یک‌عده می‌خورند. او نه کسانی را می‌شناخت که می‌آوردند و نه کسانی را می‌شناخت که می‌خوردند. زمین این افراد را دارد یعنی زمین بی‌صاحب نیست و صاحبان اصلی زمین انسان‌هایی هستند که هیچ اسمی ندارند؛ انسان‌های گمنامی که زمین را نگه داشته‌اند.

بازیگر نقش استاد شهریار درباره اینکه چگونه می‌توان صفای روح در انسان حفظ شود، گفت: هیچ‌چیز برای انسان نباید مهم‌تر از انسان باشد؛ هیچ‌چیز در جهان مهم‌تر از ما نیست. مولانا می‌فرمایند: «به آن ارزی که ورزی». خیلی‌ها از مردم سرزمین من به ده‌ها، صد‌ها و هزاران دلیل ارزشمند خیلی کار‌ها را نکرده‌اند. این بخاطر مناعت طبع و بزرگی‌شان است. شاید وضع مالی مناسبی نداشته باشند و اگر چند کار خاص می‌کردند، مثلاً می‌توانستند پولدار شوند، ولی نکردند. دزدی نکردند. حق‌خوری نکردند. کلاه‌برداری نکردند. کم‌فروشی نکردند و ارزش‌ها را زیر پا نگذاشتند و بخاطر همین جامعه ما تا به امروز دوام آورده و حفظ شده است.

او به آموزه‌های اخلاقی و فرهنگی مردم ایران اشاره کرد و افزود: من از این مردم یاد می‌گیرم؛ مردمی که شش‌ـ‌هفت میلیون حقوق می‌گیرند و چنین زندگی می‌کنند؛ این‌ها خودِ خودِ خودِ مینیاتوراند. اگر همین آموزه‌ها تصویر شوند، زیباترین تصویر جهان خلق شده است. من به گرد پای این مردم نخواهم رسید.

این هنرمند با بیان اینکه فرهنگ چیزی نیست که در دست تعداد خاصی از آدم‌ها باشد، ادامه داد: سرزمین من سرشار از منابع فرهنگی است؛ و خودِ مردم با فرهنگشان خودشان را نجات خواهند داد. هیچ کسی نمی‌تواند ملتی را نجات دهد؛ جزء خود ملت؛ و این ملت هیچ وقت اشتباه نکرده است و به‌نظرم اگر کاستی‌هایی در دوره‌هایی از تاریخ در سرزمین‌مان هست، این کاستی‌ها هم بخشی از سیر تکاملی جامعه است. شما تا دستتان نسوزد معنی سوختن را نمی‌فهمید؛ شما تا اشتباه نکنید، معنی درستی را نخواهید فهمید. ولی متاسفانه برخی از اشتباهات بزرگ‌اند و گریزی از آن‌ها نیست.

دیده شدن و شنیده شدن تبدیل به بیماری شده است
بازیگر نقش استاد شهریار عنوان کرد: وقتی روشنفکر و هنرمند جامعه نتواند آن تاثیر لازم را بر سرزمین بگذارد، مردم آن کار دیگری را خواهند کرد.‌ای کاش در سرزمینِ من، روشنفکر‌ها به‌جای مردم تاوان می‌دادند؛ روشنفکر‌ها مزه فقر را می‌کشیدند. روشنفکر‌ها دردشان، درد مردم بود. آن وقت بود که با مردم فاصله نمی‌گرفتند و در برج عاج زندگی نمی‌کردند؛ آن وقت طلب‌کار و مدعی نمی‌شدند و حرف‌های بی‌ربط نمی‌زدند و نمی‌خواستند فقط دیده شوند. پابلو نرودا می‌گوید: آیا در جهان احمقانه‌تر از این چیزی هست که پابلو نرودا خوانده شوی؟! متاسفانه در این دوره دیده شدن و شنیده شدن برای یک روشنفکر تبدیل به یک بیماری شده است. درحالی که انسان باید کارش را بکند؛ این درخت‌ها که در مسیر‌های مختلف شهرها و روستاها همه‌جای سرزمین‌مان کاشته شده است، مگر کسی می‌داند چه کسی آن‌ها را کاشته است؟ نه! این‌ها را برای آیندگان کاشته‌اند؛ برای انسانیت کاشته شده‌اند. کسی از این کار به‌دنبال اسم نبوده است و اصلاً اسمی از کسانی که آن‌ها را کاشته‌اند، وجود ندارد. چرا ما سعی نمی‌کنیم حرفی، کاری و عملی را بکاریم که آیندگان از آن بهره‌مند شوند؛ و متاسفانه جامعه من فاقد این روشنفکر‌ها شده است. هستند؛ اما تعدادشان خیلی کم است. امروز به‌جای روشنفکر جامعه تاوان می‌دهد و جامعه دارد عذاب می‌کشد.

رستمی به حضورش در سریال شهریار و علت انتخاب او برای نقش‌آفرینی در سریال شهریار پرداخت و گفت: انتخاب من در این سریال دو دلیل داشت؛ ابتدا بخاطر شناخت من از ادبیات و سپس بخاطر دو زبانه بودنم، بود. البته در آن دوران شباهت‌هایی هم به مرحوم استاد شهریار داشتم.

او با بیان اینکه سریال شهریار اتفاق مهمی درخصوص شناخت من نسبت به استاد شهریار برایم رقم نزده است، افزود: من قبل از سریال شهریار، شهریار را می‌شناختم. با ساخته شدن این سریال بخشی از مسیر زندگی من را شکل داد؛ در همین حد و بیشتر از این کاری نکرد. من از نظر فکری قبل از این سریال ادبیات ایران و جهان را می‌شناختم. من قبل از سریال شهریار ده‌ها کتاب نوشته بودم.

رستمی نقش‌آفرینی در مقام استاد شهریار را یک افتخار بزرگ دانست و تصریح کرد: ایفا کردن نقش زندگی استاد شهریار حتماً برای هر انسانی یک افتخار بزرگ است و برای من نیز همین‎طور بود. ایشان در تاریخ ادبیات ایران یکی از استثنائات است؛ به‌صراحت می‌گویم دانش او جز چند نفر مثل حکیم نظامی، فردوسی، حافظ و سعدی در تاریخ ادبیان ایران، بی‌مثال است و کسی به دانش شهریار نمی‎رسد. در ۲۰۰- ۳۰۰ سال اخیر، دانش هیچ شاعری به‌اندازه ایشان نبوده است.

این هنرمند گفت: دانش شاعران معاصر ما بعد از ۱۲۰ سال پس از تولید استاد شهریار هنوز دانشی به‌اندازه استاد شهریار که ۳۵ سال پیش فوت کرده است، ندارند. ما با این همه فوق‌لیسانس و دکتری ادبیات کسی را نداریم که در حوزه ادبیات و شعر ۴۰ درصد شهریار دانش داشته باشد. تمام شاعران بزرگ امروز را اگر جمع کنیم، همه با هم به‌اندازه شهریار دانش ندارند.

او ادادمه داد: شهریار دانش عرفانی، دانش تاریخی، دانش اجتماعی، دانش بومی، دانش جهانی، دانش علمی و دانش جغرافیا و دانش هنری و دانش فیزیک، دانش شیمی و ریاضی داشت. کدام یک از شاعران درباره ریاضی و فیزیک شعر گفته‌اند و یا می‌توانند شعری درباره اتم بگویند که آن را تشریح کند.

رستمی به سروده‌ی از استاد شهریار اشاره کرد و تاکید کرد: اگر تمام شاعران را جمع کنید، نمی‌توانند چنین شعری بگویند: انیشتن ناز شست تو/ نشان دادی که جرم و جسم چیزی جز انرژی نیست/اتم تا می‌شکافد جزء جمع عالم بالاست/ به چشم مو شکاف اهل عرفان و تصوف نیز/ جهان ما حباب روی چین آب را ماند/ من ناخوانده دفتر هم که طفل مکتب عشقم/ جهان جسم موجی از جهان روح می‌بینم/ اصالت نیست در ماده.

این هنرمند خاطرنشان کرد: در اشعار بسیاری از شاعران معاصر شاهدیم که فقط به ظواهر عشق پرداخته شده است و گاهاً حکمت‌های محلی نیز در آن‌ها مورد اشاره بوده است؛ دانش استاد شهریار در شرایطی بوده است که حتماً باید کتاب مطالعه می‌شد و باید از وقت، عمر، سرمایه و زندگی مایه می‌گذاشتی تا به چنین دانشی می‌رسیدی.

او در پاسخ به اینکه چرا جامعه مرحوم استاد شهریار را با عشق او برجسته می‌داند و بزرگ می‌شمارد درحالی که ابعاد مختلف در شخصیت ایشان وجود داشته است، گفت: هر زمانی روایت خودش را از افراد خواهد داشت؛ اگر قرار بود ابعاد علمی شهریار در سریال شهریار روایت می‌شد، شاید پربیننده نمی‌شد. کار فیلم هم این نیست که همیشه واقعیت را بگوید؛ حتماً بخش‌هایی اضافه و بخش‌های دیگری کم می‌شود تا کار جذاب‌تر شود. البته اینجا زمان تعیین کننده است و هر زمانی روایت خودش را دارد. مثلا اگر این سریال در دوره‌ی دیگری از تاریخ ساخته می‌شد حتماً یک اتفاق دیگر بود.

رستمی در پاسخ به اینکه آیا در سریال شهریار یک معرفی کامل از این استاد صورت گرفت، گفت: نه‌خیر؛ این امکان وجود نداشت و زمان اجازه نمی‌داد. بسیاری از موضوعاتی که در زندگی شهریار نقش داشت در این سریال انعکاس پیدا نکرد و این بخاطر محدودیت‌های زمانه ساخت سریال بود که این امکان پیدا نشد.

این هنرمند به برگزاری جشنواره فیلم اقوام اشاره کرد و با تاکید براینکه حتماً هیچ انرژی و قدمی که برداشته شود حتماً در جهان خواهد ماند، گفت: مهم این است که ما چقدر به چیزی که قصد داریم به آن برسیم، دست پیدا کنیم. اگر بتوانیم به ۵۰ درصد چشم‌اندازی که از جشنواره فیلم اقوام داریم، برسیم حتماً امتیاز خوبی است. این رسیدن منوط به خوب برگزار کردن جشنواره است و میزبانی مهمی از مهمانان صورت گیرد.

او ادامه داد: استحقاق ایران ما خیلی بیشتر از یک جشنواره است و حتماً همه اقوام ایران باید دیده شوند چراکه ایران گلستان اقوام است. وجب به وجب این کشور غذای ویژه و لهجه زیبا، باور‌ها و افسانه‌ها، لالایی‌ها، شعر و آیین‌ها و گویش‌ها و مثل‌ها و لبخند‌های قشنگی دارد یعنی حتی در نقاط مختلف ایران جوک‌ها متفاوت است و همه این‌ها برای یک سرزمین گنج است و هر سرزمینی از این‌ها بیشتر داشته باشد، خوشبت‌تر است.

رستمی عنوان کرد: ما در ایران جزء چند کشور جهان هستیم که تنوع قومی و زیبایی در سرزمین‌مان داریم؛ امیدوارم میزبانان برگزار کننده جشنواره فیلم اقوام تا جایی که ممکن است قوربون صدقه همه مهمانان‌شان بروند و این قربون صدقه را از طرف من بروند و دست آن‌ها را ببوسند.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار