نخستین حملات شیمیایی صدام در عملیات خیبر/ پیش‌بینی معروف شهید باکری از آینده انقلاب اسلامی
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات خیبر روز سوم اسفند ۱۳۶۲ در هورالهویزه _ جزایر مجنون و طلائیه به صورت مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه «هورالعظیم» و نیروی زمینی ارتش در منطقه «زید» با پشتیبانی هوانیروز و نیروی هوایی ارتش اجرا شد.
با به اجرا درآمدن طرح تعقیب متجاوز از سوی فرماندهان عالی‌رتبه جنگ که از تیر ۱۳۶۱ به اجرا درآمده بود، مهم‌ترین تدبیر، به دست گرفتن ابتکار عمل بود.
بر همین اساس، فرماندهان جنگ تلاش برای شناسایی و عملیات در منطقه «هورالهویزه» را آغاز کردند. دلیل انتخاب این آب‌گرفتگی وسیع، این بود که ارتش عراق با تصور اینکه عبور نیرو‌های پیاده ایران از هور امکان‌پذیر نیست، موانع مستحکمی را برای پدافند در این منطقه ایجاد نکرده بود. برای عملیات در این منطقه، توان اجرای عملیات آبی- خاکی ضروری بود. سپاه پاسداران به همین منظور قرارگاه نوح نبی (ع) را تشکیل داد.
در این عملیات که طی سه مرحله اجرا شد و حدود ۱۸۰ گردان، دشمن را درگیر عملیات کرده بودند، رزمندگان خودی منطقه‌ای به وسعت هزار کیلومتر مربع را در هور، ۱۴۰ کیلومتر مربع را در جزایر مجنون و ۴۰ کیلومتر را در طلائیه تصرف کردند.
در مرحله اول عملیات که در محور «طلائیه» صورت گرفت، گردان‌های مقداد بن اسود، کمیل بن زیاد، حمزه سیدالشهداء (ع)، ابوذر غفاری، عمار یاسر، سلمان فارسی و... از لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) شرکت داشتند.
با آنکه محور طلائیه تا شش کیلومتر به دست نیرو‌های تک‌ور باز شد و حتی یک تیپ دشمن نیز متلاشی شد، ولی به‌علت فضای باریک و کوچک منطقه و آتش شدید و بی‌امان دشمن، امکان الحاق و پیشروی ناممکن شد و سرپل‌های استراتژیک منطقه به تصرف درنیامد.
بعد از اینکه تصمیم به ادامه کار روی محور جزایر گرفته شد، گردان‌های حبیب بن مظاهر و مالک اشتر به جزیره جنوبی هلی‌برن شده و جلوی پاتک‌های شدید دشمن را سد کردند تا منطقه تثبیت شود. این عملیات روز ۲۲ اسفند ۱۳۶۲ با اشغال جزیره مجنون به پایان رسید.
در کتاب «اطلس جنگ ایران و عراق» که انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس آن را منتشر کرده است، در مورد عملیات خیبر چنین توضیح داده شده است:
«عملیات «خیبر» نخستین عملیات آبی _ خاکی قوای مسلح ایران بود که اساس طرح‌ریزی عملیات‌های گسترده «بدر»، «والفجر ۸» و «کربلای ۵» شد. این عملیات در دو محور مستقل با رمز مبارک «یا رسول الله (ص)» در شامگاه سوم اسفند ۱۳۶۲ آغاز شد.
در محور جنوب غربی (پاسگاه زید) نیروی زمینی ارتش نتوانست به هدف تعیین شده دست یابد، ولی در محور هور، رزمندگان سپاه اغلب مکان‌های مورد هدف را به تصرف خود درآوردند. در این عملیات به‌سبب به‌کارگیری دشمن از انبوه سلاح‌های شیمیایی و جغرافیای منطقه، یگان دریایی تازه‌تأسیس سپاه و هوانیروز نتوانستند پشتیبانی مناسبی از نیرو‌ها داشته باشند.
در این عملیات، «محمدابراهیم همت» و «اکبر زجاجی» فرمانده و قائم‌مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) و «حمید باکری» و «مرتضی یاغچیان» قائم‌مقام و جانشین فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا به‌همراه شماری از فرماندهان محور و گردان‌های عملیاتی به فیض عظیم شهادت نائل آمدند.»
در این میان در روز دوم اسفند، سپاه پاسداران برای انهدام بخشی از توان جنگی دشمن و گمراه کردن او عملیات ایذایی والفجر ۶ را طراحی و اجرا کرد. در مورد این عملیات در کتاب «آغاز تا پایان» که «محمد درودیان» آن را به رشته نگارش درآورده و انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس آن را منتشر کرده است، آمده است:
عملیات ایذایی «والفجر ۶»، برای گمراه کردن دشمن
«ساعاتی مانده به شروع عملیات خیبر، سپاه پاسداران جهت انهدام بخشی از توان جنگی قوای دشمن و گمراه کردن او، عملیات والفجر ۶ را طراحی و اجرا کرد. این عملیات شامگاه دوم اسفند ۱۳۶۲ با رمز مقدس «یا زهرا (س)» آغاز شد.
رزمندگان اسلام با عبور از رودخانه چیلات و دهلران، دو ارتفاع مهم مشرف به مناطق مسکونی عراق را آزاد کردند و بزرگراه العماره _ بغداد را در تیررس خود قرار دادند.»
«حسین علایی» نویسنده کتاب «روند جنگ ایران و عراق» که انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس آن را منتشر کرده است، در مورد نتیجه این عملیات ایذایی چنین نقل کرده است:
«نیرو‌های ایرانی در عملیات ایذایی والفجر ۶ توانستند چهار هزار و ۶۰۰ نفر کشته، مجروح و اسیر را از نیرو‌های دشمن بگیرند و تمرکز قوای دشمن را نیز برهم بزنند.»
در عملیات خیبر، نیروی زمینی عراق برای نخستین بار به صورت گسترده از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرد.
شوخی برای مقابله با حس ترس از هواپیمای دشمن
«سید محمد حسینی» یکی از رزمندگان اسلام در بیان خاطره‌ای از این عملیات گفت: «در جریان عملیات خیبر، وقتی گردان کمیل لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) در حال حرکت به‌سمت دشمن بود، هواپیمای عراقی در آسمان شروع به ریختن منور کرد و گلوله‌های توپ، تانک و خمپاره بر سر ما باریدن گرفت.
بعضی‌ها ترسیده بودند و سعید خدایی برای روحیه دادن به نیرو‌ها مثل معلم‌های کلاس اول شروع کرد به گفتن: «بچه‌ها این (چیزی) که بالای سر ماست، طیاره است. طیاره برای استقبال از ما منور می‌ریزد.»
با این حرف‌های او، نیرو‌ها خندیدند و از آن حالت ترس خارج شدند.»
بیاناتی کوتاه از فرماندهانی که در این عملیات به فیض عظیم شهادت نائل آمدند:
«اخلاص در عمل» لازمه برخورداری از لطف و آمرزش پروردگار
شهید «محمدابراهیم همت» فرمانده لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول الله (ص) بود که روز ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار در مورد ضرورت «اخلاص در عمل» گفت: «برای آنکه لطف و آمرزش پروردگار شامل حال‌مان بشود، بایستی اخلاص داشته باشیم و برای اینکه اخلاص داشته باشیم، سرمایه می‌خواهد، طوری که از تمام وجودمان بگذریم.
حرف می‌زنیم، برای رضای خدا (حرف بزنیم). می‌جنگیم، برای رضای خدا (بجنگیم). همه چیز، همه چیز خالص و خالص برای خدا!
اگر اینطور بشود، ای عزیزان!
در پیروزی‌تان شک نکنید.»
برادرانی که از جبهه آمده‌اند، بگویند چه کرده‌اند
شهید «اکبر زجاجی»، قائم‌مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) بود که روز ۱۴ اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر به شهادت رسید. وی در مورد اهمیت بازگویی تاریخ شفاهی دفاع مقدس از زبان رزمندگان اسلام، گفته است:
«.. به آن برادرانی که از جبهه آمده‌اند، بگویید: چه کرده‌اید؟
همین وقایع را بنویسید و این‌ها را ضبط کنید. به خدا قسم ارزشمند است. فردا همین‌ها خود، کتاب می‌شوند.»
سرنوشت رزمندگان اسلام بعد پایان جنگ
شهید «حمید باکری» جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا و برادر شهید «مهدی باکری» بود که روز ششم اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر به شهادت رسید.
وی در عملیات مسلم بن عقیل، مسئول محور یکم تیپ عاشورا و در عملیات والفجر مقدماتی، فرمانده تیپ ۹ لشکر ۳۱ عاشورا بود. همچنین در عملیات‌های والفجر ۱، والفجر ۲، والفجر ۴ و خیبر، جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا بود.
شهید باکری در سال ۱۳۶۱ میان هم‌رزمان خود در مورد سرنوشت رزمندگان اسلام پس از پایان جنگ، گفته بود: «دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند؛ در غیر این صورت زمانی فرامی‌رسد که جنگ تمام می‌شود و رزمندگان امروز سه دسته می‌شوند:
اول، دسته‌ای که به مخالفت با گذشته خود برمی‌خیزند.
دوم، دسته‌ای که راه بی‌تفاوتی را انتخاب می‌کنند. در زندگی مادی غرق می‌شوند و همه چیز را فراموش می‌کنند.
دسته سوم به گذشته خود وفادار می‌مانند و احساس مسئولیت می‌کنند که از شدت مصائب و غصه‌ها دق خواهند کرد.
پس از خداوند بخواهید که با شهادت، از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید؛ چون عاقبت دو دسته اول، ختم به خیر نخواهد شد و جزء دسته سوم ماندن بسیار سخت و دشوار خواهد بود.
امروز تمامی کفر در مقابل اسلام صف کشیده است
شهید «مرتضی یاغچیان» قبل از عملیات والفجر مقدماتی که تیپ ۳۱ به لشکر ۳۱ عاشورا ارتقا یافت، فرماندهی تیپ یک لشکر را برعهده گرفت.
در عملیات‌های والفجر ۱، والفجر ۲، والفجر ۴ و خیبر نیز او و حمید باکری هر دو جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا بودند. در عملیات خیبر (۱۳۶۲) بعد از شهادت حمید باکری، فرماندهی مقاومت در پل «شحیطاط» که تنها راه نفوذ عراقی‌ها به جزایر مجنون بود، به یاغچیان واگذار شد. وی در جریان عملیات خیبر به شهادت رسید.
در بخشی از وصیتنامه شهید یاغچیان آمده است:
«... خداوندا!
امروز نائب امام زمانت (عج) با دَم مسیحایی خود به ما ارزش انسان بودن و انسان شدن را آموخت. روز امتحان است و اگر لحظه‌ای درنگ کنیم، فرصت، از دست رفته است. پس ما را یاری بفرما و راهنمایمان باش.
ای مسلمانان جهان، امروز تمامی کفر به سرکردگی آمریکا با تمام قوا در مقابل اسلام صف کشیده و اسلام و انقلاب اسلامی امروز به خون و جان ما نیاز دارد...»
انتهای پیام/ 118
