پدر شهید «اسماعیل خانزاده»:

در خواب به من گفتند «اسماعیل» تو آزاد شد!

«خانزاده» گفت: «در عالم خواب دیدم که اسماعیل اسیر شده است. آن قدر به سر و صورتم زدم که داعش با بچه من می‌خواهد چه‌کار کند؟ نکند می‌خواهد او را بکشد؟! در همین لحظه آقایی نورانی و بلندقد را دیدم که کنارم ایستاده است. گفت: چرا این‌قدر بی‌قراری می‌کنی؟ اسماعیل تو آزاد شده.»
کد خبر: ۵۱۶۰۴۶
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۴ - 13April 2022

در خواب به من گفتند «اسماعیل» تو آزاد شد!به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، شهید مدافع حرم «اسماعیل خانزاده» در تاریخ نوزدهم شهریور ۱۳۶۳ در روستای زنگی‌کلاه بخش سرخ‌رود شهرستان محمودآباد استان مازندران چشم به جهان گشود و سرانجام در تاریخ بیست و نهم آذر سال ۱۳۹۴ توسط تروریست‌های تکفیری در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.  

«حسن خانزاده» پدر شهید به ذکر روایتی از فرزند شهیدش پرداخت و گفت: «ساعت ۳ صبح بیست و نهم آذر ۹۴ در عالم خواب دیدم که اسماعیل اسیر شده است. آن قدر به سر و صورتم زدم که داعش با بچه من می‌خواهد چه‌کار کند؟ نکند می‌خواهد او را بکشد؟! در همین لحظه آقایی نورانی و بلندقد را دیدم که کنارم ایستاده است. گفت: چرا این‌قدر بی‌قراری می‌کنی؟ اسماعیل تو آزاد شده.»

گفتم: «خدا رو شکر! واقعا آزاد شد؟» گفت: «بله! آزاد شده؛ ولی بعد از اون شهید می‌شه.» همین لحظه از خواب بیدار شدم. «لا اله الا الله» و «انا الیه راجعون» گفتم و فهمیدم اسماعیلم رفت.

صبح به یکی از دوستانم گفتم که اسماعیلم شهید شد. گفت: «حاجی! اینجوری نگو، حتما فکر و خیال کردی.» درست همان روز، ساعت هشت صبح اسماعیلم به شهادت رسید و شب خبرش به سپاه آمل داده شد.

اسماعیل همیشه خم می‌شد و پای مادرش را می‌بوسید. مادرش ناراحت می‌شد و می‌گفت: «پسرم چرا این کار رو می‌کنی؟ اسماعیل گفت: «طبق فرموده پیغمبر، بهشت زیر پای مادره. اگه شما از من راضی باشید، خدا و اهل بیت هم از من راضی هستند» زمانی که پیکر اسماعیل را آوردند، مادرش خم شد و پای او را بوسید و گفت: «باید اون بوسه‌ها را امروز و این‌جا جبران کنم.»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها