«آفتاب در حجاب»؛ ارمغانی در حوزه ادبیات عاشورایی برای تمام نسل‌ها

«آفتاب در حجاب» رمانی به قلم سیدمهدی شجاعی است که به روایت زندگی حضرت زینب (س) از تولد تا رحلت ایشان می‌پردازد.
کد خبر: ۳۶۱۳۹۶
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۰ - 11September 2019

«آفتاب در حجاب»؛ ارمغانی در حوزه ادبیات عاشورایی برای تمام نسل‌هابه گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «آفتاب در حجاب» روایتی است از تولد تا رحلت حضرت زینب (س) که به قلم «سیدمهدی شجاعی» به رشته تحریر درآمده است.

قلم سید مهدی شجاعی در روایت آفتاب در حجاب به رمانی منتج شده است که این بار فارغ از نگاه آمیخته با تخیلِ همسو با خواننده، به چنان گنجینه‌ای دست یازیده که بعد از مرور و رصد و پژوهش در بیش از 30 منبع معتبر از مهم‌ترین کتاب‌هایی که با محوریت و جایگاه حضرت زینب (س) در ماندگاری نهضت حسینی داشته این بار نه‌تنها خود که هر مخاطبی را که کتاب را در دست می‌گیرد در قامت همراهی با عقیله بنی‌هاشم حضرت زینب(س) همراه می‌کند.

داستان از کابوس حضرت زینب در کودکی آغاز می‌شود: «چشم‌های اشک‌آلودت را به پیامبر دوختی، لب برچیدی و گفتی: خواب دیدم، خواب پریشان دیدم. دیدم که طوفان به پا شده است، طوفانی که دنیا را تیره‌وتار کرده است. طوفانی که مرا و همه‌چیز را به این سو و آن سو پرت می‌کند، طوفانی که چشم به بنیان هستی دارد. ناگهان در آن وانفسا چشم من به درختی کهنسال افتاد و دلم به سویش پرکشید…»

داستان از این کابوس که گواه رحلت پیامبر است و شهادت مادر و پدر و… آغاز می‌شود و در انتهای کتاب باز به همین خواب پریشان می‌رسیم: «تعبیر شد خواب کودکی‌های من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها مانده‌ام…»

شجاعی در آفتاب در حجاب به تاریخ‌نویسی و مستندسازی اهمیت داده و روایاتش همگی ارجاعات تاریخی موثق دارد. روایت زندگی حضرت زینب (س) در تمامی ۱۸ فصل این کتاب به دلیل مستند بودن و در عین حال نثر آهنگین آن در همراه کردن مخاطب موثر است.

شجاعی درباره جایگاه زبان، راوی و ادبیات این کتاب می‌گوید:

«یکی از درون‌مایه‌های اصلی داستان این است که پیام‌های امام‌حسین (ع) و کربلا را به بقیه منتقل کنیم. بنابراین تنها یک درون‌مایه وجود ندارد بلکه آنچه که عصاره فکری این قیام است باید منتقل شود. اتفاقی که در کتاب رخ می‌دهد این است که در آن، دو واقعه را به‌صورت موازی جلو می‌بریم.

یکی این است که واقعه کربلا از منظر حضرت زینب روایت می‌شود و تمام حوادث و ظرایف از زبان ایشان مطرح می‌شود و در طرف مقابل، یک درون‌گرایی در بین لایه‌های پنهان این ماجرا را داریم. دقت کنید که می‌توان واقعه عاشورا را از منظر امام حسین(ع)، حضرت زینب(س)، جبهه دشمن و ... دید. برای مثال، بسیاری از تاریخ‌ها و مقاتل که نوشته شده است، از طرف دشمن نوشته شده است.

جالب اینجاست که بسیاری از دشمنان حضرت، از ایشان روایت نوشته‌اند و تاریخ را بیان کرده‌اند. مطمئناً اگر در این‌طرف جبهه حضور داشتند، کشته می‌شدند. نکته مهم در این میان آن است که با این که روایت از طرف دشمن صورت گرفته است، بسیاری از حقایق ماجرای کربلا فاش شده است.

حکومتی که به غصب بر سرجای پیامبر نشسته است، تمام ابزار لازم را دارد اما در آخر، چیزی که در تاریخ می‌ماند فقط ننگ و شکست برای او است و در مقابل، برای امام حسین (ع) حقیقتی باقی می‌ماند که بعد از ۱۴ قرن، هنوز هم می‌درخشد. ما در این دو وجه درگیر هستیم. بدین معنی که هم‌چنان که درون حضرت زینب را می‌کاویم، لایه‌های پنهان واقعه کربلا را می‌جوئیم و از این دوربین نگاه متفاوتی به واقعه کربلا داریم. برای مثال در کتاب «سقای آب و ادب»، چنین داستانی از زبان حضرت عباس نگاه شده است.»

بخشی از متن کتاب

«در کربلا، شاید هیچ‌کس به‌اندازه تو زهر عطش درجانش رسوخ نکرده باشد، بچه‌ها که فریاد العطش سر داده‌اند، همگی در سایه‌سار خیمه بوده‌اند، مردان که تشنگی، بنیان‌های وجودشان را مکیده است، هیچ‌کدام پوششی به طاقت‌فرسایی حجاب تو بر تن نداشته‌اند، معجر و مقنعه و عبا و دشداشه و لباس کامل، در زیر آفتاب سوزنده نینوا، حتی خون رگ‌های تو را تبخیر کرده است.

تو اگر با همین حجاب، در عرصه نینوا می‌نشستی، عطش تمام وجودت را به آتش می‌کشید، چه رسد به اینکه هیچ‌کس در کربلا به‌اندازه تو راه نرفته است، ندویده است، هروله نکرده است – مگر البته خود حسین (ع) و تو اکنون با این حال و روز باید فریاد العطش بچه‌ها را بشنوی و تاب بیاوری.

باید تشنگی را در تار و پود جوانان بنی‌هاشم ببینی و به تسلایشان برخیزی. باید زبانه‌های عطش را در چشم‌های کودکان نظاره کنی و زبان به کام بگیری و دم برنیاوری، باید خون را از لب‌های ترک‌خورده‌ات بروبی و به گونه‌هایت بمالی تا زردی رخسار تو بچه‌ها را دچار ضعف و سستی نکند، باید تصویر کوثر را در آینه نگاهت بخشکانی تا بچه‌ها با دیدن چشم‌های تو به یاد آب نیفتند.

باید آوندهای خشکیده این‌همه نهال را به اشک چشم آبیاری کنی تا تصویر پژمردگی در مخیله دشمن بخشکد و گل‌های باغ رسول‌الله را شاداب‌تر از همیشه ببیند، اما از همه این‌ها مهم‌تر و در عین حال سخت‌تر و شکننده‌تر، کار دیگری است و آن اینکه نگذاری آتش عطش بچه‌ها از در و دیوار خیمه‌ها سرایت کند و توجه ابوالفضل را برانگیزد، نگذاری طنین تشنگی بچه‌ها به گوش عباس برسد.»

آفتاب در حجاب نخستین بار در سال ۱۳۷۷ توسط انتشارات نیستان به چاپ رسید و در سال ۱۳۹۷ سی‌امین چاپ خود را تجربه کرده است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار