کارگاه «شناخت سینمای ایران» برگزار شد؛

تحول سینمای ایران در پنج دهه/ فیلم‌های ارزان‌تر ایرانی فیلم‌های موفق‌تری هستند

مجید اسلامی به تحول سینمای ایران در پنج دهه گذشته اشاره و گفت: تلاش سینمای ایران برای رسیدن به سینمایی گران و پرخرج ناموفق بوده است و همچنان فیلم‌های ارزان‌تر ایرانی فیلم‌های موفق‌تری هستند.
کد خبر: ۳۴۲۸۲۸
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۳ - 20April 2019

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کارگاه «شناخت سینمای ایران» با حضور مجید اسلامی کارشناس و منتقد سینما در سالن شماره 2 پردیس سینمایی چارسو محل برپایی سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد.

اسلامی مدرس سینما در ابتدای کارگاه با اشاره به شکل گیری جریان اصلی در سینمای جهان اظهار داشت: بعد از دوران سینمای صامت که با افزایش قدرت سرمایه گذاری سینمای آمریکا همزمان می شود، جریانی اصلی در سینما ایجاد شد که همچنان نیز حاکم است و بخش عمده ای از فضای نمایش فیلم در جهان را به خود اختصاص می دهد.

وی افزود: البته از قدرت این جریان در دوره ای بین سال های 1965 تا 1975 کاسته و فضا برای قدرت گیری سینماهای دیگر ایجاد شد.

اسلامی با اشاره به اینکه سینمای فرانسه همیشه قدرت داشته است اما نه به عنوان یک جریان مهم، توضیح داد: سینمای فرانسه به عنوان جریانی که همیشه با سینمای آمریکا کنار می آمده است وجود داشته ولی سینمای ایتالیا جریان پرقدرتی را به ویژه در سال های دهه 70 و 80 میلادی ایجاد کرد.

اسلامی به ویژگی هایی که منجر به قدرت گیری سینمای ایتالیا شد اشاره و عنوان کرد: این سینما به جای سینمای ستاره محور هالیوودی از نابازیگرانی با شکل و شمایل عادی استفاده کرد و به جای ساختن فیلم در استودیوها به لوکیشن های عادی رسید. همچنین داستان ها از درام های پرتحرک آمریکایی فاصله گرفتند و عمدتا به زندگی عادی مردم پرداختند از این رو کشورهایی که نمی توانستند با سینمای آمریکا رقابت کنند، به استفاده از این الگو روی آوردند.

این کارشناس و منتقد سینما ادامه داد: جریان اصلی سینمای هند می تواند سینمای ایران را تا سال های دهه 70 بشناساند و معرفی کند، البته شرایط تولید در سینمای هند از ایران جلوتر بوده است. در کنار این جریان اصلی که بخش عمده ای از تولیدات سینمای ایران را با بهره گیری از داستان های تک خطی آشنا، جدال فقیر و غنی، پیام های اخلاقی آشکار و ستاره ها و مخاطبانی از قشر فرودست معرفی می کرد، تعدادی از فیلمسازان نیز تلاش کردند سینمای متفاوتی را ارائه دهند.

تاثیرپذیری سینمای ایران در دهه 70 و 80 از سینمای نئورئالیسم ایتالیا
وی همچنین خاطرنشان کرد: فیلم های اجتماعی نیز تلاش می کردند در تضاد با سینمای جریان اصلی نباشند و رونق این فیلم ها در دهه 70 میلادی در سینمای ایران توانست حرکتی را ایجاد کند. همزمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با پرداختن ویژه به سینمای کودک و نوجوان جریانی هنری در سینما ایجاد کرد که شاخص ترین چهره آن عباس کیارستمی بود. جالب است هم جریان اصلی سینمای ایران و هم کانون از سینمای نئورئالیسم ایتالیا تاثیر گرفته بودند بنابراین سینمای ایران از ابتدا با کلمه رئالیسم پیوند خورده بود.

اسلامی افزود: این جریان با سینمای انقلاب به کلی تغییر کرد، سنت دوبله مرسوم شد، صدابرداری در صحنه رواج یافت، فیلم ها بر اساس کیفیت رده بندی شدند و امکان نمایش به فیلم های کیفی تر اختصاص یافت. در دهه 1980 سینمای ایران باکیفیت تر شد و مخاطبان دوباره به سینما روی آوردند و بازار داخلی با فیلم های ایرانی به تامین نیاز مخاطبان پرداخت. با فیلم «دونده» روند کسب موفقیت های بین المللی سینمای ایران آغاز و سینمای ما جایگاهی در جهان یافت.

این مدرس سینما با اشاره به این که سینمای ایران از دهه هشتاد به جریانی آلترناتیو تبدیل شد، اظهار کرد: داستان های بیش از حد دراماتیک در این دهه به داستان های کمتر دراماتیک تبدیل شدند، تم کودکان سرگردان در فیلم ها بسیار مورد استفاده قرار گرفت، مایه های عرفانی به فیلم ها اضافه شد و فیلم های ایرانی در جشنواره های بین المللی جایی برای خود باز کردند.

سینمای اصغر فرهادی؛ یک استثنا
وی با اشاره به عنوان «سینمای ایران» در رده بندی فیلم ها در جشنواره های خارجی گفت: انگار جشنواره های خارجی با استفاده از این عنوان برچسبی می زنند مبنی بر این که فیلم های ایرانی به چه موضوعاتی می پردازند. در حالی که کشورها پیچیده تر از آن هستند که صرفا با فیلم ها معرفی شوند. از سویی دیگر مسئولان جشنواره ها فیلم هایی را برمی گزینند که با تصویرشان از یک کشور که پیش از این از طریق رسانه ها عرضه شده است، همخوان باشند و این مشکل شکافی ایجاد کرده است؛ این که فیلم های محبوب در داخل معمولا در خارج از کشور مورد اقبال نیستند و برعکس. در این میان اصغر فرهادی یک استثناست که آثارش هم در داخل و هم در خارج محبوبیت دارد.

پیشنهاد مجید اسلامی به هنرجویان کارگاه
اسلامی در ادامه کارگاه به هنرجویان خارجی پیشنهاد کرد حالا که در ایران حضور و فرصت تماشای فیلم های ایرانی را دارند، تصویر واقعی تری از کشورمان را در این آثار دنبال کنند.

وی در پایان درباره ویژگی های سینمای ایران ادامه داد: تلاش سینمای ایران برای رسیدن به سینمایی گران و پرخرج ناموفق بوده است وهمچنان فیلم های ارزان تر ایرانی فیلم های موفق تری هستند. پیش از سینمای اصغر فرهادی فیلم های هنری نیز ساخته شده بود برای مثال «خشت و آینه» از آن جمله و فیلمی ویژه است و البته به اندازه کافی دیده نشد. همچنین سهراب شهیدثالث در دوره خود فیلم هایی متفاوت از جریان هایی ساخت که نام بردم. آثارش نه فیلم‌فارسی بود و نه به سینمای اجتماعی مرسوم تعلق داشت اما این ها تک اثر بودند نه یک جریان. همچنین فیلم های خوب دیگری نیز در این سال ها ساخته شدند و آنطور که باید در خارج از ایران دیده نشدند مانند «یه حبه قند» رضا میرکریمی و «ماهی و گربه» شهرام مکری، «اژدها وارد می شود» مانی حقیقی. فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» صفی یزدانیان نیز فیلم هنری دیگری بود که از دید خارجی ها فیلمی حکومتی به دلیل فضای موزیکال آن تصور شد زیرا با نگاه آن ها به ایران همخوان نبود.

در ادامه سکانس هایی از برخی فیلم های ایرانی نظیر «گزارش»، «هامون»، «خشت و آینه»، «ماهی و گربه»، «یه حبه قند» برای هنرجویان نمایش داده شد.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها