در مراسم رونمایی از «نقاشی قهوه‌خانه» مطرح شد؛

دادگاه آلمان شهادت بنی‌صدر را قبول کرد!/ من را عضو نیروی قدس سپاه معرفی کردند

كاظم دارابی در مراسم رونمایی کتاب «نقاشی قهوه‌خانه» با اشاره به شهادت بنی‌صدر در دادگاه ميكونوس گفت: دادگاه آلمان پیش از برگزاری، من را به عنوان آدمی که عضو سپاه قدس، وزارت اطلاعات و حزب‌الله هستم، محکوم کرده بود.
کد خبر: ۳۳۱۲۹۶
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۳ - 04February 2019

دادگاه آلمان شهادت بنی‌صدر را قبول کرد!/ من را عضو نیروی قدس سپاه معرفی کردند‌به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، نشست رونمایی از كتاب «نقاشی قهوه‌خانه» خاطرات كاظم دارابی – متهم دادگاه ميكونوس – به نويسندگی محسن كاظمی با حضور مرتضی سرهنگی، حجت‌الاسلام سعید فخرزاده، عبدالحمید قره‌داغی در حوزه هنری برگزار شد.

قره‌داغی: «نقاشی قهوه‌خانه» از لحاظ کتاب‌سازی اثر خوبی است

عبدالحمید قره‌داغی مدیر عامل انتشارات سوره مهر در ابتدای این نشست اظهار داشت: این کتاب فارغ از مسائل محتوایی که خاطرات کاظم دارابی و موضوع مهمی است که سال‌ها در صدر اخبار جمهوری اسلامی بوده، حاصل تلاش محسن کاظمی است.

وی گفت: حدود ۱۱ سال از شروع مصاحبه و کار تحقیقاتی آقای کاظمی در این ماجرا می‌گذرد. ما ناشر تخصصی وابسته به حوزه هنری هستیم و این کتاب یک موضوع مهم برای حوزه هنری است که سعی شد از ماحصل تجربیات خود برای انتشار کتاب به خوبی استفاده کنیم.

مدیر عامل انتشارات سوره مهر عنوان کرد: یک هزار و ۷۰۰ صفحه مطلب تایپ شده به دست ما رسید که به جمع‌بندی رسیدیم بخاطر مستندات ارزشمند و فهرست اعلام دقیق در کنار ماجرای داستانی ارزش تحقیقاتی دارد. در نهایت ماحصل زحمت دوستان این نسخه است که با قطع پژوهشی منتشر شده است. در چینش کلمات و صفحه‌بندی طوری برنامه‌ریزی شد که کتاب کمتر از هزار صفحه باشد و محصول خوبی در حوزه کتابسازی باشد.

سرهنگی: ما علیه فراموشی می‌نویسیم

مرتضی سرهنگی در ادامه این نشست گفت: شرایط بعد از جنگ جهانی دوم طوری شد تا در این حادثه بزرگ که 50 میلیون قربانی گرفت سربازها منتظر مورخان رسمی نباشند و خودشان شروع به نوشتن کردند و تاریخ شفاهی به معنای امروزی از آن زمان اوج گرفت و پخته شد.

وی گفت: درباره حوادث تلخ و شیرین کسی منتظر مورخان نیست و در این ماجرا نیز دارابی و کاظمی آمدند و این کتاب را نوشتند و شعار این بود که «ما علیه فراموشی می‌نویسیم». حادثه‌ی انقلاب، حادثه‌ای سیاسی و اجتماعی است. این عزیزان شاهدان عینی هستند و مردم وقتی خاطراتشان را می‌خوانند، باور می‌کنند.

کاظمی: «نقاشی قهوه‌خانه» روایت دیگری از یک شب سیاه در برلین است

محسن کاظمی نویسنده این کتاب نیز در ادامه گفت: خوشحالم در میان اصحاب رسانه اعلان موجودیت کتابی را داریم که از 10 سال پیش آغاز شد. از آقای دارابی بخاطر اینکه ۱۸۲ ماه در زندان‌های آلمان صبوری ورزید تشکر می‌کنم و از انتشارات سوره مهر و حوزه هنری نیز تشکر می‌کنم که 10 سال زمان دادند تا در کار تامل کنیم و ما را دچار شتابزدگی نکردند.

این نویسنده عنوان کرد: امیدوارم در نهایت این کار موجب رضایت آحاد ملت و مسوولین باشد. وقتی این کار به من سفارش شد خیلی راغب نبودم چراکه موضوعی در این کار سراغ من آمد که از طریق آقای بهبودی بود. من ابتدا مقداری با اکراه جلو آمدم و در ادامه علاقمند شدم از موضوعی که در دنیا یک روایت یک‌سویه داشته است می‌توانیم روایت دیگری داشته باشیم.

کاظمی ادامه داد: این کتاب اثبات هیچ امری نیست بلکه روایت دیگری از یک شب سیاه در برلین است که به چیستی و چرایی ماجرا برسد، نه اینکه به تمام سوالات پاسخ دهد. تقویت چرایی مسئله در ذهن مخاطب و جسارت دادن برای سوال پرسیدن به مخاطب، رسالت این کتاب است.

وی اظهار داشت: این کتاب روایت مقابله‌جویانه‌ای نیست بلکه روایتی در کنار روایت‌های غالب امروز است. نقاشی قوه‌خانه شکستی بر روایت یا تک صدایی ماجرای میکونوس تا به امروز خواهد بود.

دارابی: من را عضو نیروی قدس سپاه معرفی کردند

کاظم دارابی در ادامه این نشست گفت: زمانی که دستگیر و به زندان افتادم یک‌سال اول خیلی در موقعیت خطرناک و بدی قرار گرفته بودم به طوری که ۱۷ کیلو از وزنم کم شد. بعد که سیر زندان پیش رفت قوه قضاییه و جراید آلمان سعی می‌کردند کلیه کاسه کوزه‌ها را بر سر من به عنوان تنها ایرانی متهم این ماجرا، بشکنند.

وی افزود: برایشان هم مهم نبود که من در یک موقعیت که درس می‌خوانم و زن و بچه دارم آیا این واقعیت دارد یا نه؛ مهم متهم کردن من به هر وسیله‌ای بود! چون اگر من را متهم نمی‌کردند، نمی‌توانستند مسوولین جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دهند.

راوی کتاب نقاشی قوه‌خانه ادامه داد: من سیبلی شده بودم برای حمله به جمهوری اسلامی و سلطنت‌طلب‌ها و ضد انقلاب‌ها. به هر وسیله‌ای که شده بود درباره روز قدس، عاشورا، ۲۲ بهمن و تظاهرات علیه سلمان رشدی را به هم می‌چسباندند که من یک آدم متعصب خشک حزب‌اللهی هستم و پس از اعلام حکم، من را به عنوان آدمی که عضو سپاه قدس، وزارت اطلاعات و حزب‌الله هستم وارد دادگاه کرده و معرفی کردند.

دارابی گفت: هنوز دادگاه شروع نشده بود و رئیس دادگاه مشخص نشده بود ولی من را متهم کرده بودند تا دادگاهی برگزار شود و بنی صدر و دکتر گنجی را از سراسر دنیا جمع کنند و بگویند جمهوری اسلامی این است و به نظرم به هدفشان رسیدند ولی اگر سیاست‌مداران داخلی و خارجی بخواهند به حقیقت امر مطلع شوند باید این کتاب را بخوانند.

وی به سخنی از مرحوم هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و افزود: رفسنجانی در یک مصاحبه گفته بود افرادی که این عملیات را انجام دادند افراد خودسری بودند. او درست گفت اما من می‌گویم هر کسی بودند به من مربوط نیست و ثابت نشده من در این عملیات دست داشتم. آلمانی‌ها ۴۰۰ صفحه حکم برای من صادر کردند که آن را کتاب کردند. در این کتاب آمده که رئیس دادگاه گفته «بعد از همه تحقیقات نتوانستیم ثابت کنیم کاظم دارابی پلانر (طراح نقشه) این عملیات است اما هست!» در کدام قانون و دین و مملکتی که طرفدار حقوق بشراند کسی را 2 ماه در زندان انفرادی می‌گذارند درحالی که من را پنج سال در زندان انفرادی قرار دادند و سازمان حقوق بشر ایران هیچ‌گاه نیامد بگوید این اتهامی که به شما زدند آیا درست است یا خیر؟. دزد و قاتل و جاسوس خارجی مورد حمایت کشورشان قرار می‌گیرد اما سازمان حقوق بشر اسلامی ایران چرا هیچ دفاعی از من نکرد و تاکنون دختر ۳۰ ساله فلج من هنوز در آلمان است و نمی‌توانم او را ببنیم.

راوی کتاب نقاشی قهوه‌خانه گفت: این‌ها من را گرفتند چون می‌خواستند نظام جمهوری اسلامی را محکوم کنند. براساس شواهد و قرائن مشکل دار خودشان فقط می‌توانستند پنج سال من را محکوم کنند درحالی که حکم ابد به من دادند.

فخرزاده: دشمن در مخدوش کردن چهره انقلاب موفق بوده است

سعید فخرزاده در ادامه گفت: هنوز در مملکت پژوهش جا نیافتاده و مورد توجه واقع نمی‌شود. باید از کاظمی سوال کرد که از میان همه موضوعات چرا این موضوع را انتخاب کرده است. خیلی قصه‌ها و داستان‌ها درباره انقلاب اسلامی نیاز به پژوهش دارند. اتهاماتی به انقلاب زده‌اند که باید پرداخته شوند و نیاز به تحقیق دارند. البته پژوهش نیازمند محقق توانمند و حمایت‌کننده صبور است.

وی گفت: غربی‌ها اتهامات زیادی به ما زده‌اند که ما تروریست و جنگ طلبیم. سوال ما این است که جایی که از بوسنی و افغانستان حمایت کردیم چرا سخنی نگفتند، چون در آنجا منافع آن‌ها وجود داشت اما در سوریه و عراق چیز دیگری می‌گویند. آن‌ها با کمک رسانه‌هایشان حرفشان را به کرسی می‌نشانند. انقلاب اسلامی را نمی‌توانند مخفی کنند اما می‌توانند آن را مخدوش کنند که در این تلاششان هم موفق بوده‌اند.

دارابی در ادامه درباره سکوت طولانی خود گفت: من فقط یک بار به اصرار نادر طالب‌زاده به برنامه «راز» رفتم و کمی صحبت کردم. اینکه سال‌ها درباره این موضوع با رسانه‌ها حرفی نزدم بخاطر این بود که ممکن بود کسانی مانع انتشار کتاب آن شوند. بی بی سی هفته پیش درباره کلاهی نشست خبری داشت و در این برنامه بیشتر زمان را به قصه میکونوس پرداخت.

کاظمی نیز درباره طولانی شدن زمان تالیف این کتاب گفت: دارابی یک نگاه یک‌سویه به من داشت چون در زندان یکی از آثار من را خوانده بود و با خواندن خاطرات بنا داشتند که کتابی از خاطرات منتشر کنند و به دفتر ادبیات انقلاب اسلامی رسیدند. چهار هزار و ۹۰۲ سند از سوی آقای دارابی درباره این موضوع در اختیار ما قرار گرفت که خیلی به روند کار کمک کرد. تمام مطبوعات آلمان در مدت ۱۱ سال رصد شد. این کتاب منصه ظهور تاریخ شفاهی بود. در این زمینه می‌بایست کار اعتبارسنجی انجام می‌دادیم که بسیار دشوار بود.

وی درباره سخت‌ترین بخش‌های کتاب اظهار داشت: سخت‌ترین و رنج‌آورترین بخش کار ما مواجه با اسناد آلمانی بود چرا که ما زبان نمی‌دانستیم. اعتبار این کتاب بخاطر وجود اسناد بود. مباحث مردم شناسی، روانشناسی، جامعه شناسی و اسناد حقوقی سختی در این کتاب آمده است. اگر گروه مترجمین نداشتیم نمی‌توانستیم این کتاب را در این مدت منتشر کنیم. مطلبی از روایت‌های دارابی وجود ندارد که اعتبارسنجی نشده باشد. تمام این اتفاقات در خارج از مرزهای سرزمین ما رخ داده است.

این نویسنده عنوان کرد: سازمان اطلاعاتی تمام تلاش خود را انجام داد تا مدارک و شواهدی برای به سرانجام رساندن دادگاه انجام دهد. خوبی دستگاه قضایی دادگاه آلمان این است که موظف است تمام اسناد را در اختیار آقای دارابی قرار دهد. با یک کل علمی از این اسناد استفاده کردیم.

دارابی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر حمایت کنسولگری ایران در آلمان گفت:  کنسولگری جمهوری اسلامی یک بخش حقوقی دارد که اگر یک ایرانی دستگیر شود باید برای او وکیل هماهنگ کند. تنها یک بار آقای میرخانی به ملاقات من آمد که با حضور مترجم و مسوولین امنیتی آلمان بود که صحبت‌های ما را ضبط کردند که این کارشان نیز غیرقانونی بود.

وی گفت: همسر من که لبنانی است خیلی پیگیر کار من بود. اسم کتاب هم تشبیه دستگاه قضایی آلمان به قهوه‌خانه است. یعنی نقال این قهوه‌خانه خودم هستم. دادگاه بنی صدر را به عنوان شاهد ماجرای میکونوس آورد و تمام صحبت‌های او را قبول کردند! آن‌ها هیچ دلیل اثبات کننده محکمه پسندی علیه من نداشتند تنها می‌خواستند به وسیله یک بچه‌حزب‌اللهی چهره ایران را مخدوش کنند.

دارابی گفت: سعی کردیم در این کتاب دروغ نگوییم. ۱۵ سال در کشور غیر اسلامی زندانی بودم اما یک سیلی هم نخوردم اما شکنجه روحی شدم چراکه حتی اجازه لمس کردن بچه‌ای سه ماه‌ه خود را هم نداشتم. هر هفته سه چهار بار تمام لباس‌هایم را بیرون می‌آورم زیر دستگاه ایکس ریل قرار می‌دادند و اسم این را شکنجه اروپایی گذاشتم.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها