مرصاد برگ زرین غرب (20)؛

سقوط «اسلام آباد غرب» برايم باور كردنی نبود

شب به ما اطلاع دادند كه منافقين وارد شهر اسلام‌آبادغرب شدند. براي ما تعجب‌آور بود! ما در گيلان‌غرب باشيم و از آن طرف اسلام‌آبادغرب سقوط كند؟ واقعاً براي ما قابل تصوّر نبود
کد خبر: ۲۴۹۶۵۸
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۵۶ - 26July 2017
سقوط اسلام آبادغرب برايم باور كردنی نبودبه گزارش دفاع پرس از کرمانشاه، کتاب «مرصاد برگ زرین غرب» مشتمل بر خاطرات جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس در غرب کشور است که توسط اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه جمع‌آوری و تدوین شده است.

خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات «فتح‌الله قهرمان» از فرماندهان و پیشکسوتان دوران دوران دفاع مقدس است.

... تیپ ما یعنی تیپ مسلم‌بن‌عقیل(ع) در «گیلانغرب» مستقر بود. شب به ما اطلاع دادند که منافقین وارد شهر «اسلام‌آبادغرب» شدند. برای ما تعجب‌آور بود! ما در گیلانغرب باشیم و از آن طرف اسلام‌آبادغرب سقوط کند؟ واقعاً برای ما قابل تصوّر نبود.

برادر شاه‌ویسی، فرمانده تیپ، مجروح شده بود و در بین ما حضور نداشت. برای همین فشار روحی و روانی زیادی به ما وارد شد. با تعدادی از برادران به منطقه‌ی «گواور» رفتیم. بعد از حدود 24 ساعت متوجه شدیم که اسلام‌آبادغرب کاملاً سقوط کرده است. تمام راه‌های مواصلاتی به آن‌جا قطع شده بود. هیچ راهی برای اعزام به آن‌جا نداشتیم. تنها جایی که به ذهنمان رسید این بود که برویم روی ارتفاعات حاشیه‌ی اسلام‌آبادغرب و مستقر شویم.

در آن‌جا به شهر و جاده‌ای که از کرند به ایلام و گیلانغرب می‌رفت، مسلط شدیم و تردد ماشین‌ها و تجهیزات منافقین را به سمت اسلام‌آبادغرب و «چهارزبر» کاملاً می‌دیدیم. ما توانستیم از نیروهای بازمانده یک گردان سازماندهی کنیم. ارتباط تلفنی و بی‌سیم نداشتیم. فقط یک خط تماس داشتیم که در اختیار برادر حمیدنیا مسئول تیپ بود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار