گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس: «سیدوحید حسینی» متولد 1363 عضو پیوسته انجمن مستند ایران و دارای کارشناسی سینما از دانشکده سوره و ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری تهران است. او در مستند «بزم رزم» تاریخ 10 ساله موسیقی بعد از انقلاب را به تصویر کشیده است که در نوع خود اثر بینظیر و قابل مطالعهای است. این فیلم که پیش از این در جشنواره سینما حقیت و فیلم فجر حضور یافته بود، جوایز متعددی را نصیب خود کرده است.
درباره مستند «بزم زرم» با سیدوحید حسینی به گفتوگو نشستیم. ماحصل گفتوگوی دفاع پرس با کارگردان این مستند را در ادامه میخوانید.
دفاع پرس: شما از ابتدای فعالیت هنریتان به سراغ فیلم مستند رفتید؟
تقریبا بله؛ چون من یک فیلم داستانی کوتاه بیشتر نساختم و از ابتدای تحصیلات دانشجویی، در صدا و سیمای استان همدان و باشگاه خبرنگاران همدان جسته و گریخته مستند میساختم. بعد از دوران دانشجویی هم ساخت مستند شکل جدیتری به خود گرفت و روی آن تمرکز کردم.
دفاع پرس: به بزم رزم چطور رسیدید؟
این امر از یک علاقه قدیمی به موسیقی نشئت گرفت. من اهل موسیقی نیستم، اما شنونده جدی موسیقی هستم؛ بخصوص موسیقی سنتی را دنبال میکنم. در عین حال به این فکر میکردم که موسیقی ما در دهه شصت چه اوضاعی داشت . ضمنا به تاریخ هم علاقهمند بودم. همه این عوامل در ذهن بود تا پارسال که به عنوان سرباز وارد موسسه روایت فتح شدم تا آنجا دوران خدمت وظیفه سربازی را بگذرانم که طرح «بزم رزم» را به آنها ارایه دادم و از طرف موسسه استقبال شد و کار را شروع کردیم.
دفاع پرس: موضع روایت فتح با مستند «بزم رزم» چگونه بود؟
مستند «بزم رزم» خارج از روایت فتح و مستقل ساخته شد. البته الان اکثر نهادهای تولید فیلم به شکل برون سپاری فعالیت میکنند. کار را به عنوان مجری طرح به یک نفر میسپارند. حمایتی به آن معنا وجود ندارد. همه فکر میکنند چون فیلم «بزم رزم» منابع آرشیوی خوبی دارد به روایت فتح برمی گردد؛ در حالی که این موسسه آرشیو خودش را حتی برای کارهای خودش به سختی ارایه میدهد.
موسسه یک حمایت دورادور از من داشت، اما اجازه دادند که من راحت فیلمم را بسازم و دست من را باز گذاشته بودند و دخل و تصرفی در فیلم نداشتند. فیلم نیازمند این بود که به جاهای مختلفی بروم که از جانب موسسه مانعی ایجاد نشد، اما حمایتی در آرشیو یا بخش های دیگر نکردند. حمایتی که موسسه دارد این است که میگویند فیلم مورد تایید ماست؛ مگر اینکه موضوع فیلم خاص باشد.
دفاع پرس: یعنی حمایت مالی انجام نمی دهند؟
در مورد فیلم خودم باید بگویم که چون ساخت این فیلم وظیفه دوران سربازی من بود، بابت آن پولی نگرفتم، اما بخشی از هزینه های جاری فیلم را به من دادند که در آخر صرف کارهایی مثل اتالوناژ، صداگذاری و خرید آرشیو شد.
دفاع پرس: چرا موسسه، آرشیوها را در اختیار دیگران قرار نمیدهد؟
روایت فتح در زمان مرتضی شعبانی فضای بازتری داشت. اگر فیلمساز یک موضوعی داشت و به آنجا مراجعه میکرد برای گرفتن آرشیو مشکلی نداشت، آرشیوها را بازبینی میکرد و هر چیزی که میخواست استفاده میکرد. حتی اگر بیرون از مجموعه کسی مراجعه میکرد موسسه آرشیو را در اختیارش میگذاشت. آن فضای باز باعث شد که در دوران آقای «همایونفر» تصمیم دیگری گرفته شود که دیگر آرشیو بیرون داده نشود.
این سیاست از یک
طرف خوب است؛ چون آرشیو هرز دادن، معایبی دارد. در برخی از برنامههای تلویزیونی این
مشکل دیده میشود که آرشیوها را به مناسبتی پخش میکنند؛ درحالی که این تصاویر آرشیوی
باید به جا استفاده شود. یعنی استفاده دراماتیک از آن شود. در به کارگیری از منابع آرشیوی
نباید افراط و تفریط صورت بگیرد. از طرفی وقتی هم فیلمسازی میرود سراغ آرشیو به
او داده نمیشود، البته باید بگویم که به هر پروژهای و هر فیلمسازی هم نباید آرشیو داد.
دفاع پرس: چرا برای «بزم رزم» این برهه تاریخی یعنی از سال 58 تا 67 را انتخاب کردید؟
ما در فیلم مستند به قصه و درام احتیاج داریم طبیعتا دهه 70 هم قصه خود را دارد، همچنان که موسیقی امروز هم قصه مخصوص به خود را دارد؛ ولی این دوره هم به لحاظ نوستالوژیک و هم به لحاظ وقایعی که اتفاق افتاده و تنشها و التهابات آن دوره و محوریت که جنگ و انقلاب داشت، برای یک مستند ساز جذابیت دارد. همچنین علاقه شخصی من به آن دوره و قطعات موسیقیای که ساخته و اجرا میشد، باعث شد به این نتیجه برسم که میشود برای این دوره فیلم بسازم.
دفاع پرس: انتخاب این دوره از هوشمندی شما است، اما همین نوستالوژیک بودن میتواند به پاشنه آشیل فیلم تبدیل شود یعنی مخاطبانی که این دوره را درک کردهاند به این دلیل نوستالوژیک بودن فیلم آن را خوب میدانند، درحالی که فیلم به خودی خود خوب است شما چه کردید که به دام این نوستالوژیک بودن نیافتدید؟
طبیعتا بخش مهم این نوستالوژیک بودن سلیقه و خواست خود من بود. مرور قطعات موسیقی و چگونگی ساختشان برای من جذابیت داشت، اما من نمیخواستم که این فیلم فقط مرور آثار موسیقی باشد. عدهای فکر میکردند؛ چون این آرشیوها در اختیار ما بود دوست داشتیم از آنها در جایی استفاده کنیم.
در حالی که ما این آرشیوها را میخواستیم به جا استفاده کنیم تا به بحث تحلیلی موسیقی در این دوره که چه وضعیتی داشت، بپردازیم؛ اینکه درابتدا چه شکلی داشت و در طول جنگ چه مسیری را طی کرد و به چه سرنوشتی رفت. این شد تم فیلم ما و یک قدم جلوتر از همان حس نوستالوژیک در فیلم ایستاد. یعنی در کنار جنگ تحمیلی جنگیدن اهل موسیقی برای حفظ موسیقی هم موضوع دیگر فیلم شد.
دفاع پرس: چرا در کنار اهل موسیقی به شاعران آن دوره نپرداختهاید؟
من در ابتدای کار به لیست 70 یا 80 نفره تهیه کرده بودم همه قطعات موسیقی آن دوره را هم جمع کرده بودم که شاعر و نوازنده و تنظیم کننده خوانندهاش چه کسانی بودند. همچنین چه کسانی فعال بودند چه کسانی منزوی بودند. اگر به همان صورت پیش میرفتم، تایم فیلم از 125 دقیقه بیشتر میشد. من مجبور به انتخاب بودم. یعنی کسانی که مهم و تاثیرگذار بودند را انتخاب کنم. یعنی در عین اینکه کسانی که انتخاب می کردم باید بیان قوی می داشتند به اصطلاح میبایست دل به کار بدهند و برای مصاحبه بیایند.
ترانه سراها در لیست من بودند. مثلا «حمید سبزواری» خیلی برای من مهم بود که در زمان تولید فیلم بیماری سختی داشت. «ساعد باقری» هم که اصلا مصاحبه نمیکند. ما یک ماه تلاش کردیم که ایشان در فیلم صحبت کند که موفق نشدیم. «علی معلم دامغانی» هم وقت گفت و گو ندادند؛ درحالی که ایشان هم برای من بسیار مهم بود. البته یکی دوجای فیلم به او اشاره شده که متاسفانه نتوانستیم از ایشان در فیلم بهره بگیریم.
اگر لیست کسانی را که نیامدند را ببینید، متوجه میشود چه کسانی بی انصافی کردند و نیامدند. جنگ ما مستندسازها هم همین است که آدمها را راضی کنیم. حتی هنرمندانی مثل «صادق آهنگران» و «غلام کویتیپور» هم نیامدند. من سه ماه وقت گذاشتم چه حضوری یا به هر صورت دیگری آهنگران را در فیلم داشته باشیم، چند باری هم به تهران آمدند و قول همکاری دادند که متاسفانه بدقولی کردند.
البته این نیامدنها دلایل متفاوتی دارد، یکی این است که خسته شدهاند، فراوان مصاحبه کردهاند و شاید احساس میکنند حرفهایشان تکراری شده است؛ البته بعضیها هم اخلاقی عمل نکردند، قرار گذاشتند و کنسل کردند. با این همه من از فیلم راضی هستم و اگر هم این دوستان میآمدند، بیشتر از این نمیتوانستم از آنها استفاده کنم. جدای از این هم امکان نداشت بیشتر از این برای فیلم صبر کنم. باید در یک بازه زمانی فیلم تمام می شد.
دفاع پرس: موضوعی که شما در فیلم به آن پرداختهاید، چیست؟ تاریخ موسیقی است یا تاریخ انقلاب و دفاع مقدس یا تاریخ موسیقی انقلاب؟
طبیعتا راجع به موسیقی است. یعنی اول موسیقی است، بعد در جنگ. در واقع ما داریم تاریخ موسیقی را در دهه شصت بررسی میکنیم. دهه شصت هم که دوره پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی است و ناگزیر به پرداخت آنها هستیم تا موسیقی را تحت تاثیر این انقلاب و جنگ بررسی کنیم.
دفاع پرس: موردی که در اکثر آثار مستند میبینیم، عدم وجود روایت دراماتیک در فیلم است. مستندسازان فکر میکنند؛ چون فیلم مستند کار میکنند، پس نیاز به داستان ندارند. طبیعتا منظور، داستانی با ساختار ارسطویی نیست؛ ولی باید روایتی داشته باشد که بدانیم مخاطب قرارست از کجا به کار برسد. فیلم شما دو نکته مثبت ویژه دارد یکی داشتن همان فرم روایت و دیگری انطباق فیلم با حال و هوای موسیقیایی آن.
من کار پیچیدهای در فیلم نکردم. فیلم من یکی از سادهترین آثار جشنواره است و به نظر من همین سادگی فیلم است که آن را خوب کرده است. قصه من روشن است. داستان التهابات آن دوران و مواجهه مدیران با اختلافاتی که بر سر موسیقی دارند را میبینیم. در کنار این قضیه داریم قصه شکل گرفتن یک سری قطعات موسیقی که با الهام گرفتن از جنگ تحمیلی شکل گرفته را میبینیم.
این قطعات هر کدام یک قصه خاص دارند و نسبت آهنگ ساز با جنگ را روایت می کند. هر آهنگساز با جنگ یک مواجهه دارد و از ظن خودش جنگ هشت ساله را باز تعریف میکند. «حسین علیزاده» نینوا را میسازد و یکی «راغب» یا «بیگلریپور» که مارش میسازد. در واقع پیدا کردن این قصهها و روایت کردن آنها روایت فیلم «بزم رزم» است، اما همه چیزهایی را که میگوید قابل استناد است. اگر میگوید موسیقی در محاق بود آن دوره را با استناد به حرف آهنگسازها تعریف می کند و تصاویر هم اعتبارش را از حرف آنها میگیرد. مثل نامهای که «همایون رحیمیان» به آن اشاره میکند که نوازنده باید برای حمل ساز، آن را همراه داشته باشد.
دفاع پرس: «بزم رزم» از جهت مستند بودن مشکلی ندارد؛ بویژه اینکه صداقت در گفتار دارد و وارد جناح بندی نشده است؟
من به صداقت در فیلم معتقدم. ما در این 10 سال از خوانندههای حکومتی بسیار گفتیم مثل آقایان «گلریز» و «راغب» من هم موقعی که می خواستم فیلم را شروع کنم، میدیدم که مردم، موسیقی جنگ را با گلریز و راغب میشناسند. کسی نمی داند حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان چه کار کردهاند. اینها به اختلافات ایدئولوژیک این سالها برمیگردد.
من هم نخواستم وقتی میخواهم فیلم بسازم از علیزاده و دیگران بگویم، اما از گلریز چیزی نگویم چون خود من همچنان که آثار گلریز و راغب را گوش میکنم، حس نمیکنم که آثار سفارشی را گوش میکنم. آثار علیزاده را هم گوش میکنم. من سعی کردم یک تعادل بین آنها برقرار کنم. ممکن است طرف دوم قضیه بیشتر باشد یعنی داستان آنها را بیشتر تعریف کنم، اما همه سعیخود را کردم که حرف دو طرف شنیده شود.
این برگ برنده فیلم است. «بزم رزم» فقط بررسی شرایط موجود است. ساخته نشده تا بازی سیاسی راه بیاندازد، بگوید حالا که از این گروه کم گفته شده فقط حرفهای آنها را بشنویم. ما باید همه جنبهها را در نظر بگیریم. به نظرم این صداقت و این اجازه دادن برای شنیدن روایتهای مختلف علت دیده شدن فیلم است.
دفاع پرس: فیلم دچار ممیزی و سانسور نشده است؟
نه؛ تا الان که با سانسور مواجه نشدیم؛ ولی ممکن است بعدا اتفاق بیفتد. فیلم پروانه نمایش دارد و در سینما حقیقت و جشنواره فجر هم اکران شده است و یک فریم هم از آن حذف نشد. تا سال آینده که فیلم منتشر خواهد شد با همین شکل و شمایلی که دارد روانه بازار خواهد شد.
دفاع پرس: استفاده نکردن از شجریان و اشاره به او دلیل خاصی داشت، شما ملاحظات سیاسی داشتید؟
شجریان در آن دوره حضور کمرنگی دارد. اختلافاتی که با گروه چاووش پیدا کرد و دلخوریهای پیش آمده مخصوصا در مورد تصنیف «میهن ای میهن» باعث شد شجریان منزوی شده و تدریس آواز کند. ساز و آواز محفلی را داشته، اما به کار من نمیآمد. من آهنگهایی را مد نظر داشتم که با الهام از جنگ ساخته شده بود. شجریان چند تا کار داشت مثل «بشنوید ای دوستان» که با «محمدرضا لطفیی» کار کرده است و کمتر کسی آن را شنیده است.
ناظری هم داستان نیامدنش مفصل بود. تنها کسی بود که 6 ماه معطل آمدن او بودیم که آخر هم نیامد، اما تا جایی که امکان داشت به او پرداخته شده است و تصانیف او را در فیلم آوردهام. ناظری هنرمند مهم و تاثیر گذاری بوده، اما به نظرم آهنگسازها بسیار مهمتر بودند. من در مورد آهنگران هم همین کار را کردم. او را از زاویه «حبیب الله معلمی» دیدم و نشان دادم تا بگویم شاعر این نوحههای ماندگار چه کسی بود. حتی ملودی نوحهها را معلمی ساخته است. پرداختن به معلمی مهم تر بود تا آهنگران؛ چرا که مردم کسی را که پشت سر آهنگران ایستاده را ندیده بودند.
دفاع پرس: وضعیت موسیقی نواحی ما در این دوره 10 ساله چگونه بوده است؟ شما نخواستید به آن بپردازید یا موضوعیتی نداشت؟
موسیقی نواحی ما که راه رو به رشد خودش را طی می کرده، من نرسیدم که در فیلم به آنها اشاره کنم؛ به جز چند قطعه لری از «شکارچی» و کردی از «کامکار.» از یک جایی به بعد خودم را محدود کردم که از چارچوب موضوع فیلم خارج نشوم. فیلم «بزم رزم» موضوعات فراوانی را مطرح کرده که میتوان درباره آن کار کرد. نوحههایی که در فیلم من در بخش رجز به آن اشاره شده بین 9 تا 10 دقیقه است که می توان درباره آن، یک فیلم مستقل ساخت.
دفاع پرس: نام فصلها را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
هر فصل نام یکی از ردیف و گوشههای موسیقی ایران است مثل رجز، مخالف، جامه درانف بیداد، درآمد و پیش درآمد که ارتباط موضوعی با هر فصل فیلم دارد. مثلا انقلاب، حصار نام دارد و جنگ، بیداد.
دفاع پرس: عمده مشکل فیلم «بزم رزم» چه بود تامین منابع مالی بود یا به چه چیز دیگری برمیگشت؟
«بزم رزم» فیلم ارزانی بود. هزینه فیلم از همه فیلمهای تولید شده امسال پایین تر بود و چیزی نزدیک 18 میلیون هزینه نهایی آن شد. از دوستان دیگر که پرسیدم هزینههای بالایی حتی 100 ملییون برای فیلم شان صرف کردند. من مشکل منابع مالی نداشتم؛ چرا که می توانم با پول کم، یک فیلم را جمع کنم. مشکل اساسی مجاب کردن آدمها برای آمدن جلوی دوربین بود. بسیاری از این ها معروف هستند و دسترسی به آنها دشوار بود. وقتی به آدم مورد نظر میرسیدیم، می دیدم با یک گروهی مشکل دارند. وقتی هم جلوی دوربین مینشینند باید سعی کنی آن چیزی را بگویند که تو می خواهی یعنی خودشان را سانسور نکنند.
دفاع پرس: یعنی با پژوهش کامل به انجام کار پرداختید؟
من دغدغه شخصی نسبت به موضوع داشتم و اکثر این قطعات را هم گوش داده بودم، اما اینکه بدانم قصههای آدمها چیست، در حین ساخت پیش آمد. مثلا من نمیدانستم مارش پیروزی را چه کسی ساخته است. در طول فیلم به نت آن دسترسی پیدا کردم و به آقای دلبری سازنده آن رسیدم و توانستم تلفنی با او درانگلستان مصاحبه داشته باشم.
البته ما دراین زمینه منبع غنی و وقویای نداریم. به جز یک پایان نامه دانشجویی چیز دیگری وجود ندارد. همه آن منحصر شده به چند مقاله کوتاه. حتی در صدا و سیما هم که برای گرفتن آرشیو رفتم، میدیدم اصلا آثار آن موقع دسته بندی و کارشناسی نشده است.
دفاع پرس: روایت فتح به لحاظ تولید مستند چقدر روی مستند سازها تاثیر گذار بوده است؟
روایت فتح فقط تهیه کننده فیلم است و تاثیری بر سطح سواد سینمایی مستندسازها ندارد. خود فرد با سعی به این مرحله میرسد.
دفاع پرس: این امر اتفاقی نیست سینمای مستند ما با شتاب بیشتری نسبت به فیلم داستانی پیش میرود؟
به نظرم سینمای مستند هنوز فاسد نشده؛ در حالی که سینمای داستانی غرق پول شده است. سرمایه گذار در فیلم داستانی صاحب اندیشه نیست. اکثر آثار داستانی با پول یکی از بانکها ساخته میشوند. در پشت پرده، فضای سالمی وجود ندارد، اما در سینمای مستند این طور نیست.
متاسفانه سینمای مستند هم دارد کمکم به این سمت پیش می رود. تا وقتی مستندساز با عشق و علاقه کار می کند، مسیر رو به رشدی پیش رو دارد. من هم در این سینما کار میکنم از این راه گذر میکنم، اما خیلی به فکر مسائل مالی آن نیستم؛ برای همین سینمای مستند هنوز حرفی برای گفتن دارد؛ درحالی که تهیه کننده داستانی هنوز دنبال پول است، تا به هر ترتیبی شده دو فیلم در جشنواره فجر داشته باشد.
دفاع پرس: یکی از خوبیهای فیلم، تدوین آن است که در صد زیادی از موفقیت فیلم به آن برمی گردد. راجع به آن کمی توضیح دهید.
تدوین اکثر کارهای من را همسرم «محدثه گلچین عارفی» انجام دادهاند. او سال گذشته در جشنواره سینما حقیقت برای فیلم «پل» ساخته «امیرحسین نوروزی» جایزه بهترین تدوین را گرفت. از طرفی او موسیقی کار می کند و ریتم را خوب می شناسد، برای همین تدوین خوب از آب درآمده است. دلیل دیگر اینکه ما روتوشهای فراوانی زدیم تا به این جا رسیدیم.
دفاع پرس: اشکالی که در مورد فیلم شما وجود دارد، اولا صدای نریتور است و ثانیا متنی است که خوانده می شود. به نظرم باید از صدای پختهتری استفاده میکردید؟
حجم نریشن ما خیلی کم است و پراکنده و اگر مثلا از صدای «منوچهر اسماعیلی» استفاده می کردیم، روی فیلم سنگینی میکرد. فیلم ما نریشن محور نیست. ما صدای جوان و کمتر شنیده شدهای را میخواستیم. من از «صابر ابر» چند مستند دیده بودم. او متن را خیلی ساده و روان می خواند، منهای این که امکان تست صدا برای فیلم وجود ندارد و من باید ریسک کنم که به نظرم موفق هم بود. از چیزی که الان در فیلم میبینید، راضی هستم.
دفاع پرس: متن نریشن توضیحی به فیلم اضافه نمیکند، ما همه چیزی را که باید بدانیم از شخصیتهای فیلم دریافت میکنیم.
نه این نریشنها لازم است. خیلی جاها این نریشن به راویت راوی کمک میکند. مصاحبه شوندهها همه چیز را نمیگویند و من باید بخشی از آن را به فیلم تزریق کنم.
دفاع پرس: چرا این پایان بندی را برای فیلم انتخاب کردید؟
من از همان ابتدا همین پایان را در نظر داشتم، یعنی از 57 تا 67 که اولین کنسرت بعد از جنگ شورانگیز حسین علیزاده اجرا میشود. یعنی فینال کار وقتی است که علیزاده میگوید ماموران قنداق تفنگ هایشان را زیر چانه گذاشتند و کنسرت را نگاه میکردند. به نظر من هم پایان درستی است. من می خواستم فیلم را با موسیقی تمام کنم، نه یک اتفاق تاریخی.
دفاع پرس: چه برنامهای برای اکران بزم رزم دارید؟
قرار است که مرکز گسترش فیلم را اکران کند و پیشنهادهایی از طرف موزه موسیقی و دانشکده موسیقی، دانشکده هنرهای زیبای تهران، موزه هنرهای معاصر هم برای سال آینده داریم. همچنین فیلم قرار است به جشنواره جهانی فجر فرستاده شود.
انتهای پیام/ 161