تفسیر کلام وحی21/ روانشاسی در قرآن؛

دستورات پیامبر(ص) برای نترسیدن از مرگ / علت خوف و ترس از مرگ چیست

مرگ مرحله‌‏اى از زندگى فانى این دنیا و رجوع به زندگى باقى و همیشگى رستاخیز است که انسان‌ها براساس تکامل در حیات و زندگى به سوى آن در حرکتند.
کد خبر: ۸۹۴۱۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۲ - 30June 2016

دستورات پیامبر(ص) برای نترسیدن از مرگ / علت خوف و ترس از مرگ چیست

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، قرآن با توجه و اهتمام به راهنمائى مردم در امر مهار کردن حالات روانى و غلبه بر آنها از علوم جدید پزشکى پیشى گرفته است زیرا در این کار فواید بهداشتى فراوانى وجود دارد که تاکنون به طور دقیق و علمى شناخته نشده است ولى در عصر حاضر به فواید آن کم و بیش پى برده اند.

قرآن در آیات متعدد مردم را به نترسیدن از امورى راهنمائى مى کند که معمولا آنها حالت ترس را در انسانها بر مى انگیزانند مانند مرگ و فقر.

قرآن درباره ترس از مرگ، روش بنیادى و بنیانى را در پیش گرفته است و آن، بیان این مساله و توضیح آن به انسان هاى عاقل است که حیات دنیا، یک زندگى گذرا و فانى و نعمت هاى آن نابود شدنى است و تنها زندگى اخروى است که نعمت هایش ابدى و باقى و جاودانه است و مرگ نیز یک حالت طبیعى بوده، مرحله اى از زندگى فانى این دنیا و رجوع به زندگى باقى و همیشگى رستاخیز است که انسان ها براساس تکامل در حیات و زندگى به سوى آن در حرکتند.

از این رو مؤمن واقعى و حقیقى از مرگ نمى هراسد زیرا یقین دارد که مرگ او را به نعمت هاى باقى و جاودان پس از مرگ منتقل خواهد کرد که خداوند به بندگان پرهیزکار خود اعطاء مى فرماید.

قرآن زندگى دنیا را جز لهو و لعب ندانسته و زندگى اخروى را واقعى و حقیقى مى داند: «و ما هذه الحیاة الدنیا الا لهو و لعب و ان الدار الآخرة لهى الحیوان لو کانوا یعلمون». «زندگى این دنیا جز لهو و بازیچه اى بیش نیست و زندگى واقعى در آخرت است اگر مردم آن را بدانند».

«و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو و للدار الآخرة خیر للذین یتقون افلا تعقلون» «دنیا جز بازیچه کودکانه و هوسرانى بىخردان چیزى نیست و همانا سراى آخرت براى نیکوکاران بهتر است آیا در این مورد تعقل مى نمائید؟».

روى این اصل زندگى دنیا در قرآن به عنوان متاع، یعنى بهره کم و مختصر و در مقابل، زندگى اخروى همانا زندگى باقى و جاودانى معرفى گردیده است.

پیامبران الهى به امت هاى خویش به نقل قرآن چنین مى گفتند: «یا قوم انما هذه الحیاة الدنیا متاع و ان الآخرة هى دار القرار» «اى قوم، این زندگى (فانى) دنیا متاع ناچیزى بیش نیست و سراى آخرت منزلگاه ابدى (وحیات جاودانى) است».

اینگونه دستورات حقیقى و واقعى براى مسلمانان از عوامل مهمى بودند که باعث مى شدند مسلمانان صدر اسلام در میدان جنگ و جهاد و قتال و مبارزه با کفر و شرک و بت پرستى شجاعانه و بدون ترس از مرگ اقدام کنند و با شهامت و جرات فراوانى در آرزوى شهادت در راه خدا و رسیدن به نعمت هاى بهشتى باشند و بر صفوف دشمنان شجاعانه بتازند و دین خدائى را در عرصه زندگى بشرى گسترده سازند.

از باب نمونه و دلیل و مدرک بر ادعاى بالا چند آیه زیر را توجه فرمایید: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون، فرحین بما آتاهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون». «گمان مبرید کسانى که در راه خدا کشته شده اند؛ مرده اند، بلکه اینان زنده هستند و در نزد خدا متنعم خواهند بود، آنان به آنچه به داده شده، شادمانند و به مؤمنانى که هنوز به آنان نپیوسته اند و بعدا در پى آنان به راه آخرت مى گردند، مژده مى دهد که از مردن نترسید و از فناء متاع دنیا هیچ غم و اندوهى به خود راه ندهید».

«و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم لمغفرة من الله و رحمة خیر مما یجمعون» «اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نایل مى شوید و آن بهتر است از هر چیزى که در حیات دنیا براى خود فراهم مى آورید، اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید اندوهى به خود راه ندهید که به رحمت ایزدى پیوسته و به سوى خدا محشور خواهید شد». از این رو خداوند در آیات متعددى در قرآن، مؤمنان را براى مبارزه با کفر و الحاد و شرک دعوت کرده، در برابر این فداکارى و مبارزه در راه خدا اجر و ثوابى قرار داده است.

«فلیقاتل فى سبیل الله الذین یشرون الحیاة الدنیا بالآخرة و من یقاتل فى سبلالله فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجرا عظیما» «اى مؤمنان باید در راه خدا با آنان که زندگى مادى دنیا را بر آخرت گزیدند، جهاد و مبارزه نمایند و هر کسى که در راه خدا با آنان که زندگى مادى دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد و مبارزه نمایند و هر کسى که در راه خدا کشته شد، فاتح گردیده، زود باشد که او را (در بهشت جاودانى) اجرى عظیم عطا خواهیم کرد».

آرى این است راه رسیدن به سعادت و نیل به مقامات بهشتى، این، سیره دائمى خداوند است در برابر انسان هاى فداکار و شهیدان شجاع و مبارزان حق و حقیقت پیامبران به جان و مال و مکتب. خداوند با چنین افراد فداکار معامله پرسودى نموده، جان انسانهاى عزیز و فداکار را در مقابل اعطاء بهشت و نعمت هاى اخروى بى پایان خریدارى نموده است. این، وعدهاى است الهى براى اطمینان در مقابل فداکاری ها و شهادت طلبى هاى انسانهاى با ایمان.

«ان الله اشترى من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فى سبیل الله فی قتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فى التوراة و الانجیل و القرآن و من اوفى بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذى بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم» «خدا جان و مال مؤمنان را به بهاى بهشت خریدارى کرده، آنان که در راه خدا مبارزه مى کنند، دشمنان دین را به قتل مى رسانند یا خود کشته مى شوند، این وعده قطعى الهى است و عهدى است که در تورات و انجیل و قرآن به حق وعده داده شده است و از خداوند با وفاتر به انجام عهد و وعده کیست؟ اى مؤمنان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت، سعادت و پیروزى بزرگى است».

آرى پیروزى بزرگى است که خداوند در مقابل گذرا از زندگى دنیا که قابل بقاء و دوام نیست، نعمت هاى بزرگ جاودان و قابل بقاء هدیه مى نماید، انسانها، خواهى نخواهى از این دنیا خواهند رفت، پس چه بهتر که انسانها طورى از این دار فانى بروند که نتیجه آن سود ابدى و حتمى و جاودانه باشد، از مرگ و مردن چارهاى نیست، همه موجودات ممکن چنین سرنوشتى دارند، زود یا دیر از این دنیا سفر مى کنند، و بقائى در این دنیا براى هیچ موجودى جز ذات پروردگار ممکن نیست.

«قل لن ینفعکم الفرار ان فررتم من الموت او القتل و اذا لا تمتعون الا قلیلا». «اى پیامبر به منافقان بگو اگر از مرگ یا قتل فرار مى کنند، آن فرار هرگز به نفع شما نیست زیرا که اندک زمانى بیش، از زندگى کامیاب نخواهید شد».

حالت ترس از فقر و معالجه آن یکى دیگر از حالت هاى انفعالى نفس که چه بسا باعث کشاندن انسانها به سوى بدبختى و گرفتاری هاى فراوان مى گردد، مساله فقر و ندارى و ترس از آن مى باشد. قرآن در مقام معالجه این مرض روانى برخى از انسانها، مسائل اساسى و زیربنائى روحى و درونى را مطرح مى سازد.

اصولا انسانها براى چه از فقر مى ترسند؟

براى این که قدرت انسانها در اداره زندگى خویش به نحو دلخواه کمبودهائى دارند، انسانها به صورت طبیعى توانائى برطرف ساختن این کمبودها را ندارند، خداوند در برابر این نحو فکر و رویه مى فرماید: «روزى تنها، دست خداوند است و تنها او است که روزى دهنده و صاحب قدرت و اقتدار است».

به این ترتیب انسانها با توسل به خداوند و رابطه نزدیک بندگى واقعى نزد او مى توانند این مشکل روانى را کاملا حل نمایند. خداوند در قرآن مجید در آیات متعدد، خود را تنها روزى دهنده مخلوق ها معرفى مى کند: «ان الله هو الرزاق ذوالقوة المتین». «همانا روزى دهنده خلق تنها خداست که صاحب قوت و اقتدار ابدى است».

خداوند روزى انسانها را به طرق و وسائل مختلف و گوناگون به آنان مى رساند از قبیل نزول برکات آسمانى «و فى السماء رزقکم و ما توعدون» «روزى شما با همه وعده ها که به شما داده شده، در آسمان (به امر خدا مقدر) است».

«و ما من دابة فى الارض الا على الله رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کل فى کتاب مبین». «هیچ جنبدهاى در زمین نیست جز آن که روزى او بر خداست، و خدا منزل دائمى و موقت او را مى داند و همه حالات مخلوق در دفتر علم ازلى پروردگار قرار دارد».

علت این که خداوند تنها روزى دهنده مخلوقات است، در این آیات ذکر نشده و لکن در آیات دیگر قرآن توضیحى به این نحو درباره آن داده شده است که خداوند، شنوا و داناست، و داراى قدرت انجام آن بوده، تامین مصالح امور بندگان در اختیار اوست.

«و کاین من دابة لا تحمل رزق ها الله یرزقها و ایاکم و هو السمیع العلیم». «یعنى چه بسا حیوانات که خود بار روزى خود را به دوش نکشند و خدا به آنها و هم به شما روزى را مى رساند و او شنوا و داناست».

«الله یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر له ان الله بکل شئ علیم». «خداوند هرکس از بندگان را که بخواهد روزى وسیع و یا تنگ به او مى رساند، همانا او به مصلحت هاى تمام مخلوقات آگاه و داناست».

«و ما یفتح الله للناس من رحمة فلا ممسک لها و ما یمسک فلا مرسل له من بعده و هو العزیز الحکیم یا ایها الناس اذکروا نعمة الله علیکم هل من خالق غیرالله یرزقکم من السماء والارض لا اله الا هو فانى تؤفکون». «در رحمتى را که او به روى مردم مى گشاید، هیچکس نتواند بست و آن را که او ببندد هیچکس جز او نتواند باز کند و اوست خداى بى همتاى با حکمت و اقتدار، اى مردم متذکر شوید که چه نعمت ها خدا به شما عطا فرموده؟ آیا جز خدا آفرینندهاى هست که در آسمان و زمین به شما روزى دهد؟ هرگز جز آن خداى یکتا خدائى نیست پس اى مشرکان چگونه از درگاه حق رو به بت هاى باطل مى آورید».

چنانکه خوانندگان ملاحظه مى کنند، قرآن رابطه علی تبین اعطاء روزى و بین صفات کمال و قدرت خداوند و حکمت و علم و شنوائى او را اعلام مى دارد.

نظیر بحث و بررسى در این صفات که از اهداف مهم روانشناسى اسلامى بشمار مى رود، صفات غلبه بر غضب و مساله محبت به خدا و پیامبر و غیر اینها از موجودات و سایر انفعال ها از قبیل ادراک حسى (یعنى شنوائى، بینائى و بویائى ، قوه لمس و قوه چشائى و...) و تفکر و یادگیرى  یادآورى و فراموشى و سیستم مغز و اعصاب، شخصیت، روان درمانى و غیر اینها است.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۱۴ - ۱۳۹۸/۰۳/۲۹
0
0
عالی بود
نظر شما
پربیننده ها