ماجرای جالب صرفه جویی خانواده شهید بهشتی

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، مراسم بزرگداشت آیتالله بهشتی شب گذشته با حضور جمعی از علاقهمندان آن بزرگوار در خانه موزه بهشتی برگزار شد. حجتالاسلام سیدمحمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در این مراسم گفت: به اعتقاد من مرحوم شهید بهشتی مرد رنسانس در حوزه علمیه قم بود. در محافل مذهبی آیتالله بهشتی را پایهگذار نظم در حوزه علمیه میدانیم.

وی افزود: حوزه علمیه در گذشته با پرهیز از مظاهر نوآوری و سرگردان در بینظمی، روزگار میگذراندند و با توجه به این مثال که بینظمی ما عین نظم است در این بینظمی افراد آزادمرد و بزرگی برمیخاستند اما این قاعده نیست استثنا بود.

مدیر مسئول روزنامه اطلاعات ادامه داد: در مدارسی که آیتالله بهشتی تأسیس کرده بود گزینش طلاب بود و شرایطی را برای طلاب در نظر گرفت که حداقل باید دیپلم داشته باشند و علاوه بر دروس سنتی دروس جدید را نیز باید بیاموزند.

دعایی گفت: این روش تدریس آیتالله بهشتی بعداً تعمیم یافت و رژیم به تأثیرگذاری این روش پی برد به همین دلیل آیتالله بهشتی را از قم به تهران تبعید کردند؛ اما ایشان کار خود را انجام داده بود و در تهران نیز ساواک بسیار بر او سخت میگرفت و این امر موجب شد که با مساعدت آیتالله خوانساری به آلمان برود و مرکز اسلامی آلمان را سروسامان بدهد.

وی افزود: بعداز سروسامان دادن به مراکز اسلامی و انجمن اسلامی دانشجویان روش کار خود را برای مراجع وقت فرستاد و من جزوات آقای بهشتی را خدمت آیتالله گلپایگانی ارائه دادم و وقتی متوجه شد از طرف آقای بهشتی آمدهام خاطرهای برای من نقل کردند و دعا کردند.

مدیر مسئول روزنامه اطلاعات ادامه داد: وقتی من تصمیم گرفتم مدرسه جدیدی تأسیس کنم از آقای بهشتی خواستم که برای مدرسه برنامهای بنویسد که آقای بهشتی برنامهای تدوین کردند، منجمله از دروسی که انتخاب کردند آموزش زبان انگلیسی بود و من دور زبان انگلیسی را خط کشیدم و با خود گفتم اگر حساسیتی ایجاد شد میگویم من دور آن را خط کشیدم و نسبت به آن نقد داشتهام و اگر اقبال نشان داده شد باز میگویم من به آن توجه داشتم و دور آن خط کشیدم.

دعایی افزود: من بعد از انقلاب به عنوان سفیر ایران در بغداد مصاحبهای کردم و مطالبی گفتم که از نظر درک سیاسی و اهمیت دیپلماتیک ضعیف بود و خدمت آقای بهشتی رسیدم در خانهای که آقای بهشتی در آن زمان سکونت داشتند. در آن خانه موکت سبزی پهن شده بود و آقای بهشتی سفرهای برای ما انداختند و یادم هست غذای ما کوکوسبزی بود. بعد از غذا ایشان به من گفتند آنچه شما در مصاحبه بیان کردید سیاست نبود سادهلوحی بود و مرا ارشاد کردند من در کنار این درس سادهزیستی و محبت را فهمیدم.

محبوبه بهشتی آخرین فرزند شهید بهشتی طی سخنانی کوتاه در این مراسم گفت: من متولد 53 هستم و در سال 1360 پدرم به شهادت رسیدند با حساب سرانگشتی میتوان فهمید چند سال داشتم اما خاطراتی که از پدرم دارم جالب است.

وی افزود: وقتی بچه بودم اجازه حضور در جلسات شورای انقلاب را داشتم همین که در کنار پدرم بودم کافی بود.

بهشتی افزود: اندکی پیش از پیروزی انقلاب خللی در سوخترسانی به مردم به وجود آمد و ما برای گرم کردن خانه از گازوئیل استفاده میکردیم و برای اینکه صرفهجویی کنیم تنها یک اتاق را گرم میکردیم و همه در آن به صورت سنتی میخوابیدیم.

وی ادامه داد: در یکی از جلسات خواب بودم سرم را بلند کردم دیدم اعضای شورای انقلاب در حال صحبت کردن هستند و بستر خواب کودکانهام وسط آن جلسه پهن بود. بعد از بیداری سعی کردم خودم را به پدرم برسانم. افراد جلسه متوجه شدند با لبخند به من نگاه میکردند و من به زیر عبای پدرم رفتم و تا پایان جلسه بیرون نیامدم. بعداً به مادرم اعتراض کردم که چرا من را بیدار نکردید گفت پدرت مخالف بود.

در پایان این جلسه کتاب «تابستان سوم» که مجموعه اشعاری از شاعران در رثای شهید آیتالله بهشتی است، رونمایی شد.