گفت‌وگو با حاج‌محمد کیانی؛

عبور از دجله با رمز یا زهرا(س)

برگزاری یادواره ملی سرداران و 2400 شهید استان چهارمحال و بختیاری فرصتی دست داد تا نگاهی به گوشه‌هایی از حماسه‌آفرینی‌های رزمندگان این استان در دفاع مقدس بیندازیم.
کد خبر: ۵۴۵۲۵
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۱ - 07October 2015

عبور از دجله با رمز یا زهرا(س)

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، عبور از دجله و استقرار در جاده العماره – بصره، یکی از شاهکارهای بیبدیل رزمندگان چهارمحالی است که بیشک در تاریخ دفاع مقدس کمنظیر است. در این حادثه مهم 3 گردان از رزمندگان کشورمان توانستند از دجله عبور کنند و روی جاده استراتژیک العماره- بصره استقرار یابند. یک گردان (تا دو گردان هم روایت شده) از لشکر 31 عاشورا که به دلیل اهمیت امر، فرماندهی این نیروها را شخص مهدی باکری فرمانده لشکر عاشورا برعهده گرفته بود، یک گردان از تیپ 48 فتح و دیگری گردان یازهرا(س) از تیپ 44 قمربنیهاشم(ع) به فرماندهی حاجمحمد کیانی. متن زیر واگویههایی است که حاجمحمد در گفتوگو با «جوان» از حماسه رزمندگان چهارمحالی روی جاده العماره- بصره بیان میکند.
 

از خیبر تا بدر
بنده در عملیات خیبر نیز فرمانده گردان یازهرا(س) بودم. در این عملیات قرار شد تیپ 44 و تیپ امام رضا(ع) از منطقه روطه وارد عمل شوند. لذا دو گردان از بچههای امام رضا(ع) و همین طور گردان ما به این منطقه رفتیم و با دشمن درگیر شدیم. برای رسیدن به این منطقه ما 42 کیلومتر در آب پیش رفتیم و جزایر شمالی و جنوبی را به شکل یک نیمدایره، دور زدیم. این حرکت واقعاً متهورانه بود به طوری که همان زمان آقای هاشمی گفته بود: «ما یک سری افراد زبده را به عمق دشمن فرستادیم.» هشت روز در روطه ماندیم و از آنجایی که باقی رزمندگان از طلائیه و مجنون وارد عمل شده بودند، دشمن واقعاً گیج شده بود که فشار اصلی رزمندگان از کدام منطقه است. در خیبر نیز گردان یازهرا(س) از جمله نیروهایی بود که به جاده العماره- بصره رسید، اما نتوانستیم در آنجا استقرار یابیم و عملیات با تصرف جزایر مجنون شمالی و جنوبی تثبیت شد.
جای پایی به نام مجنون
بنابر این ما در خیبر نیز تلاش کردیم تا به جاده العماره – بصره برسیم. جناحین این جاده منطقه هور بود و با وجود دو رود دجله و فرات، تصرف این جاده باعث میشد ارتباط جنوب و شمال عراق قطع شود. این یک هدف مهم بود که چون در خیبر محقق نشد، ما در بدر نیز تلاشمان را کردیم که به آن دست یابیم. البته این را هم بگویم که در بدر به دلیل تصرف جزایر مجنون ما یک جای پا داشتیم و به اصطلاح به هدف اصلیمان نزدیکتر بودیم.
ما حدوداً از 40، 50 روز قبل عملیات شناسایی را انجام میدادیم. فاصلهمان از خط دشمن 13 کیلومتر بود که تا حدود 12 کیلومتر را با قایق میرفتیم اما بعد از آن به دلیل نزدیکی دشمن و اشراف آنها، با کمترین سر و صدا و با بلم به منطقه نزدیک میشدیم. دشمن با توجه به تجربه عملیات بدر، تعداد پاسگاهها و نیروهای جیشالشعبیاش را زیاد کرده بود، اما ما هم راههای نفوذ را جستوجو میکردیم تا اینکه رفتهرفته عملیات شناسایی کامل شد. مثل عملیات خیبر باز از منطقه روطه وارد عمل شدیم. با این تفاوت که در خیبر از محور سمت چپ روطه وارد شدیم اما در بدر به محور سمت راست آن رفتیم، سه گردان بودیم که به این منطقه مأمور شدیم. گردان یازهرا(س) از تیپ 44 قمر بنیهاشم(ع)، یک گردان از تیپ فتح یاسوج و یک گردان از لشکر 31 عاشورا که خود شهید مهدی باکری فرمانده لشکر نیز در این گردان حضور داشت و همان ماجرای معروف شهادتش نیز در همین جا رقم خورد.
جاده العماره زیر گامهای چهارمحالیها
در مرحله اول ما همان شب عملیات به منطقه روطه رسیدیم، در مرحله دوم از دجله عبور کردیم و تقریباً سه روز بعد در آغازین ساعات بامداد 23 یا 24 اسفند 1363 بود که گردان یازهرا(س) به عنوان اولین نیروهای ایرانی به جاده العماره- بصره رسید. وقتی گردان یازهرا(س) به جاده رسید، دو گردان دیگر با کمی تأخیر به ما رسیدند و در همین یکی دو ساعت دشمن آن قدر آتش بر سر ما ریخت که تقریباً یکسوم گردان شهید یا مجروح شدند. حدود 300 نفر بودیم که 35 شهید و 70 الی 80 مجروح دادیم.
زمانی که بچههای فتح و عاشورا به جاده رسیدند، آنها هم نتوانستند کاری از پیش ببرند و تلفات زیادی دادند. طبیعی بود که این تعداد از نیروها نتوانند در محشر جاده العماره – بصره بیش از این مقاومت کنند. در یک عملیات باید همه اجزا و نیروها هماهنگ به اهدافشان برسند که موقعیتی به تثبیت برسد، اما به دلیل آنکه برخی از نیروها نتوانسته بودند به اهدافشان برسند، ماندن ما هم در این نقطه بیفایده بود و کمی بعد دستور عقبنشینی صادر شد. خود من دو گلوله دوشکا به هر دو پایم خورده بود و وقتی که بچههای گردان از دجله عبور کردند، همچنان در منطقه بودم. خدابیامرزد شهید شاهمرادی معاون تیپ 44 را که تعدادی را برای بازگرداندن من فرستاد. با کمی جستوجو بچهها مرا یافتند و یادم است در حین راه جسم مطهر شهدای گردان یا زهرا(س) را میدیدیم که به عنوان سند ایستادگی و ولایتمداری رزمندگان خطه چهارمحال و بختیاری در منطقه جا ماندند.
 
منبع : روزنامه جوان
 
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار