اعترافاتی که با خواندنش احساس غرور خواهیم کرد

رزمندگان ایرانی از دریچه نگاه بیگانگان

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به دلایل متعددی از بدو شروع، ابعادی بین‌المللی به خود گرفت.
کد خبر: ۵۱۱۱۷
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۳ - 12August 2015

رزمندگان ایرانی از دریچه نگاه بیگانگان

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، وقوع انقلاب اسلامی در ایران و متقابلاً سردادن شعارهای پان عربیسم از تریبون حزب بعث عراق، باعث شد تا از همان ابتدا توجه کشورهای منطقه و همچنین ابرقدرتها به جنگی معطوف شود که در منطقه مهم خاورمیانه و خلیج فارس درگرفته بود. به همین خاطر نویسندگان و پژوهشگران بسیاری از سراسر جهان به این جنگ پرداخته و کتابهای متعددی نیز نگاشته شده است.
 

اما در کنار داوریها و ناداوریهایی که گاهاً در نوشتار این نویسندگان خارجی به چشم میخورد، یک نکته حائز اهمیت است. غالب این نویسندگان با هر طرز فکر و مرام و مسلکی، وقتی که به توصیف حالات رزمندگان ایرانی میرسند، چارهای جز تحسین و اقرار به شجاعت و ایثار این رزمندگان در خود نمیبینند. در این نوشتار، به اختصار به نظرات چند تن از پژوهشگران و نویسندگان خارجی در خصوص رزمندگان دوران دفاع مقدس خواهیم پرداخت.

بهشت جایگاهشان بود

وفیق سامرایی؛ وی سرلشکر واحد اطلاعات ارتش بعث عراق بود که بعد از حمله صدام به کویت و شکستش در اولین جنگ خلیج فارس، به اردن فرار کرد و کتابی تحت عنوان «ویرانی دروازههای شرقی» را در لندن به چاپ رساند. او که به گفته خودش یک عراقی میهنپرست است در بخشی از کتاب خود خاطره برخورد با یک اسیر نوجوان ایرانی را چنین بازگو میکند: «رویدادی که سالها پیش در آوریل سال 1982 (فروردین 61) رخ داد، از ذهنم پاک نشده است. هنگامی که من در قرارگاه مقدم فرماندهان در استان میسان بودم، یکی از افسران اطلاعات لشکر دهم با من تماس گرفت و راجع به سرسختی یک اسیر ایرانی گفت و اظهار داشت که او را خواهد کشت. گفتم دست نگه دارد و خودم را به منطقه دزفول رساندم. از افسر خواستم تا وضعیت را روشن سازد، او گفت که این اسیر نوجوان روی عکس صدام آب دهان انداخته است. یک پسر بچه 12 ساله بود! از او پرسیدم چرا این کار را کردی؟ گفت که صدام تمام اعضای خانواده مرا کشته است. سپس دوباره به طرف عکس صدام رفت و بار دیگر روی آن آب دهان انداخت!

جنگ ما با امثال این بچه (ولی با سن و سالی بزرگتر) با خشونت و درندگی صورت میگرفت. آنها (رزمندگان ایرانی) با سرعت زیاد به طرف هدف پیشروی کرده و به خوبی رخنه و نفوذ میکردند. میتوانستند به سرعت گسترش یابند و در زمانی بسیار کوتاه و دور از انتظار و رکوردشکن، خود را به قرارگاهها برسانند. آنها با وجود خسارتهایی که متحمل میشدند، مهارت بالایی در عبور از میدانهای مین داشتند و از جهت روحی و روانی در وضعیت خوبی بودند؛ ایمان داشتند که بهشت جایگاه ایشان است.»

رزمندگانی با پارچههای قرمز

میخائیل رمضان؛ وی یکی از بدلهای صدام بود که بعد از جنگ ارتش بعث با امریکا و متحدینش، به نیویورک فرار کرد و کتابی منتشر کرد که در ایران با نام «شبیه صدام» ترجمه شده است. او که بارها به جای صدام از خطوط مقدم جبههها دیدار کرده بود در خصوص برخوردش با رزمندگان ایرانی مینویسد: «ایرانیان جوانانی بودند که پارچههای قرمزی به دور سرشان بسته بودند. آنها بدون هیچ ترس و وحشتی خود را مقابل تانکهای عراقی میانداختند. آیتالله خمینی در یک بحران ملی که عبارت از تجاوز یک ارتش بیگانه باشد، توانسته بود نظم عمومی را در کشور برقرار سازد؛ همچنین موفق شده بود احساسات ملی را به نفع انقلاب برانگیزد.»

منادیان جنگ چهارم جهانی

الکساندر کنت دومارانش؛ وی چندین سال رئیس سازمان جاسوسی فرانسه بود. او تجربیات جاسوسیاش را در قالب کتابی تحت عنوان جنگ جهانی چهارم نوشته است. کنت دومارانش در این کتاب به سفری که به عراق داشته اشاره کرده و مینویسد: «به صدام گفتم ما در غرب در مورد اسرای ایرانی حرف میزنیم. دوست دارم آنها را از نزدیک ببینم. صبح روز بعد این امر میسر شد. یکی از مفسران خودمان را به همراه بردم ولی آمادگی لازم برای آنچه میدیدم نداشتم. در اردوگاههای جنگی، افرادی را دیدم که قاطعانه برای فدا کردن جان خود در راه اعتقادشان آمادگی داشتند. آن منظره (ملاقات با اسرای ایرانی) منادی جنگ جهانی چهارم بود که ما فقط درک نامشخصی از آن داریم.»

جک اِس. لِوی تحلیلگر غربی: «در حالی که عراق انتظار داشت تا با آغاز جنگ، جامعه متفرق ایران از هم بگسلد، روحیه ارتش آن درهم بشکند و شاید هم نظام ایران سرنگون گردد؛ ولی جنگ در عمل تأثیر معکوسی برجای گذاشت، جامعه ایران را یکپارچه ساخته و روحیه انقلابی که امام خمینی (ره) را به قدرت رسانده بود را دوباره شعلهور کرد. همانند دیگر مهاجمان خارجی در طول تاریخ، عراق نیز با ارتش برانگیخته شدهای روبهرو شد که برای دفاع از سرزمین و انقلاب خود تا سرحد جان آماده نبرد بود.»

 

منبع: روزنامه جوان

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار