روایت زندگی شهید ابراهیم امیرعباسی فرمانده محور لشکر ویژه شهدا

مسئولیت پذیری از نتایج زندگی در مسیر الهی است/ لازمه حرکت در مسیر خداوند، داشتن تقوا و دوری از شیطان است

در فرازی از وصیت نامه شهید ابراهیم امیرعباسی آمده است: «زندگى کردن براى خدا و حرکت در راهش به انسان مسئولیّت می‌دهد و انسان را وادار مى‌کند که روح‏‌هاى مادّى را کنار بگذارد و در راهش غرق شود و حرکت او یک حرکت نشاطى است.»
کد خبر: ۴۸۷۴۱
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۶ - 02July 2015

مسئولیت پذیری از نتایج زندگی در مسیر الهی است/ لازمه حرکت در مسیر خداوند، داشتن تقوا و دوری از شیطان است

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از مشهد، ابراهیم امیرعبّاسى فرزند حسین در دوّم اردیبهشت ماه سال 1340 در مشهد مقدّس و در خانوادهاى متدّین دیده به جهان گشود. در چهارسالگى از نعمت پدر محروم شد و تحت سرپرستى مادربزرگش قرار گرفت.

کار در کارخانه و دستگیری از محرومین

دوران ابتدایى و راهنمایى را در مدرسه ى همّت پشت سرگذاشت و پس از گذراندن دورهى دبیرستان در 17 سالگى موفّق به اخذ مدرک دیپلم در رشته تجربی شد. در ایّام تحصیل دانش آموزى مستعدّ، فعّال و ازهوش سرشارى برخوردار بود. به مسایل روز آشنایى داشت و به تجزیه و تحلیل آنها مى پرداخت.

نسبت به انجام فرایض مذهبى و برپاداشتن فریضه ى الهى نماز و گرفتن روزه بسیار مقیّد بود. نمازش را اوّل وقت و به جماعت برپا مى کرد. در مجالس سوگوارى، نوحه خوانى، نماز جمعه، تشییع جنازه ى پیکرهاى پاک شهدا، مراسم دعای کمیل، ندبه، توسّل و عزادارى ائمه اطهار(ع) شرکت مى کرد و در منزل جلسه ى قرآن تشکیل مى داد و قرآن را بسیار زیبا تلاوت مى کرد.

نماز شب به پا مى داشت و با حالتى خاص توأم باخضوع  با خدا راز و نیاز مى کرد. وى از اخلاق بسیار نیکویى برخوردار بود. جهت کمک به خانواده، در تعطیلات تابستانى به کار در کارخانه و بقّالى مشغول مى گردید و از درآمدش به افراد مستضعف و بى بضاعت نیز کمک مى کرد. براى امور حلال و حرام تقیّد بسیارى داشت. اکثر کارهایش را مخفى انجام مى داد. به دیدار اقوام مى رفت. تظاهرات و راهپیمایى ها شرکت مى جست و در درگیرى هاى روزهاى تاریخى 9 و 10 دى ماه نیز حضور داشت. در درگیرى بیمارستان امام رضا(ع) و آزادسازى زندانیان نیز فعّالیّت مستمّرى داشت. همچنین اعلامیّه ها و پوسترهاى حضرت امام را پخش مى کرد.

حفاظت  از شخصیت­ ها

پس از پیروز انقلاب شهید امیر عباسی مدّتى از محافظین شهیدهاشمى نژاد و حاج آقا فرزانه بود. با آغاز جنگ تحمیلی پا در میدان دفاع از کشور اسلامی گذاشت و این عرصه صحنه درخشان دیگری در زندگی ابراهیم امیر عباسی بود. پس از مدّتى عضو سپاه پاسداران شد و عضو بسیج مسجد حضرت زینب(س) نیز بود و در کشیکهاى شبانه و آموزش فعّالیّت داشت. در مقطعی نیز به جماران رفت و به محافظت بیت امام مشغول شد. او در عملیات های مختلف جنوب و غرب کشور شرکت داشت. مسئولیت اطلاعات و عملیات منطقه غرب را بر عهده داشت.

تنها ثمره زندگی مشترک

در 20 سالگى و در سال 1361 با دخترى  که هم عقیده خودش بود  به نام مهناز منتظمى ازدواج کرد و تشکیل زندگى داد. ثمره ى این ازدواج یک فرزند دختر به نام زینب است که در سال 1362 پس از شهادت پدر دیده به جهان گشود.

خانم مهناز منتظمى  همسر شهید  در مورد اخلاق و سجایاى ایشان چنین مى گوید: «ایشان با توجّه به سنّ کمى که داشتند، علاوه برایمان و اخلاق خوب، بسیار عاقل و با لیاقت بودند. حقوق همه ى افراد از قبیل: مادر، همسر و خواهر و... را به نحو احسن انجام مى دادند و با افراد نامحرم در صورت لازم صحبت و معاشرت داشتند. و روى این مسئله تأکید زیادى مى نمود. به ساده زیستن علاقه داشتند ملاک زندگى مشترک ما نیز بر پایه هاى بسیار با ارزش و بالاتر از مسایل مادّى استوار بود و دنیا را جز وسیله اى براى رسیدن به هدفى بسیار با ارزش نمى دانستیم. اگرچه زندگى ساده اى داشتیم، ولى خود را بسیار خوشبخت احساس مى کردیم. ایشان اوقات فراغت کمى داشتند، ولى با این حال اگر فرصتى پیش مى آمد، در کارهاى خانه مرا یارى مى کردند.ما در زندگى کوتاه خود مشکلى نداشتیم. ایشان در برابر مشکلات دیگران بى تفاوت نبود و آنها را یارى مى کرد. بزرگترین آرزوى ایشان شهادت در راه خدا بود و بزرگترین آرزوى دنیوى ایشان دیدن فرزندشان بود که به آن آرزو نرسید و چند روز پس از تولّد فرزندمان ایشان شهید شد و من همراه نوزاد ده روزه ام به استقبال پیکر پاره پاره ایشان رفتیم.»

همرزم شهید کاوه و بروجردی

درجبهه با شهید کاوه، بروجردى و حمامى همرزم بود و خدمات زیادى را انجام داد. شهید ابراهیم هدف و انگیزه خود را از رفتن به جبهه، دفاع ازاسلام، قرآن و اطاعت کردن از امر امام و نجات میهن و ناموس بیان مىکرد.ایشان به حدّى عاشق جبهه بود که قبل از اتمام مرخّصى اش، به جبهه بر مى گشت. روحیّه ى شهادت طلبانه اى داشت.

همسر شهید در رابطه با روحیه ى وى مى گوید: «ایشان ازروحیه ى بسیار خوب و بالایى برخوردار بود و همیشه از شهادت سخن مى گفت  و آخرین بار گویى به وى الهام شده بود که به شهادت مى رسد چندان که رفتارش به گونه اى بود که حاکى از شهادت بود و چهره اش نورانى و بشّاش شده بود و از همه حلالیّت مى طلبید.»

برادر کیومرثى  یکى از دوستان شهید در مورد خصوصیّات اخلاقى ابراهیم مى گوید:«از همه دستگیرى می کرد و با اطرافیان با روی گشاده برخورد مى کرد.»

وصال

ابراهیم امیر عبّاسى در تاریخ 1362/3/9براى آخرین بار به جبهه اعزام شد، و در تاریخ 1362/4/1 که به عنوان فرمانده محور لشکر ویژه شهدا برای شناسایی رفته بود در جبهه ى سردشت بر اثر اصابت ترکش، به آرزوى همیشگى اش یعنى شهادت رسید. پیکر مطهّرش پس از انتقال به زادگاهش مشهد، درتاریخ 1362/4/9 و با حضور باشکوه مردم تشییع و در بهشت رضاى مشهد به خاک سپرده شد.

مادر بزرگوار شهید پس از شنیدن خبر شهادت فرزندش چنین مى گوید: «هنگامى که ازشهادتش مطّلع شدم، گفتم: فرزندم فداى امام حسین(ع). از خداوندطلب صبر نمودم و خداوند نیز به من صبر عنایت فرمود. و در زمان برگزارى مجلس عزادارى هم به افراد گفتم: گریه نکنید و با احترام درمجلس بنشینید.»

وصیت­نامه

در قسمتى از وصیّت نامه ى شهید ابراهیم امیر عباسی چنین مى خوانیم: «زندگى کردن براى خدا و حرکت در راهش به انسان مسئولیّت مى دهد و انسان را وادار مى کند که از زندگى دنیا کنده شود و روح هاى مادّى را کنار بگذارد و در راهش غرق شود و حرکت او یک حرکت نشاطى است. باشوق و با خواست قلبى حرکت مى کند، تا این که اگر خدا قبول کند و عاشق او بشود، او را از زمین بگیرد. لازمه ى این که انسان براى خدا وزندگى و تمام حرکات و جوارح او براى خدا زنده باشد این است که شیطان را از خود دور کند و تقوى داشته باشد.»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار