در گفتگوی جانبازان حماسه‌آفرین ناوشکنهای سهند و سبلان و ناو جوشن با دفاع پرس مطرح شد

روزی که دریا با جنایت آمریکایی‌ها رنگ خون گرفت/ مردانی که با زبان روزه در دریا به شهادت رسیدند

یکی از حماسه‌ آفرینان ناوشکن سهند می‌گوید: آن روز را نمی‌توانم فراموش کنم. روزی بود که دریا رنگ خون گرفت. خورشید ناوشکن جاوید سهند غروب کرد اما این خورشید طلوع دوباره‌ای داشت.
کد خبر: ۴۵۰۵۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۹ - 19April 2015

روزی که دریا با جنایت آمریکایی‌ها رنگ خون گرفت/ مردانی که با زبان روزه در دریا به شهادت رسیدند

سرویس حماسه و جهاد دفاع پرس- زهرا ظهرهوند: با پیروزی ایران در عملیاتهای والفجر8، کربلای 5 و دیگر عملیاتها، آمریکا و همپیمانانشان از صدام ناامید میشوند و تصمیم میگیرند مستقیم و در خلیج فارس به رویارویی با نظام جمهوری اسلامی بپردازند. از این رو آمریکاییها از روشهای ناجوانمردانه بسیاری استفاده کردند که نمونه آن حمله به هواپیمای مسافربری ایران است.

در تاریخ 29 فروردین سال 67 نیروهای نظامی آمریکا به سکوهای نفتی ایران حمله کردند. عملیات با هماهنگی نیروی هوایی آمریکا از ناو هواپیمابر یواس اس انترپرایز آمریکا و دو گروه سطحی آغاز شد. گروهی به همراه دو ناوشکن و یک کشتی تدارکاتی آبی - خاکی به سکوی نفتی سلمان هجوم بردند، گروه دیگر هم -که یک ناو موشک انداز و دو ناوچه بود- به سکوی نفتی سیری حمله کردند.

در ادامه ناوچه سهند که از بندرعباس حرکت کرده بود، مورد حملهی هواپیماهای آمریکایی قرار گرفت. این هواپیماها چند موشک به سمت ناوچه پرتاب کرد که در نهایت سهند در آبهای نیلگون خلیج فارس غرق شد. باوجود غرق شدن سهند، رزمندگان و دلاورمردان نیروی دریایی ارتش همچنان به دفاع از مرزهای آبی پرداختند. کمی بعدتر ناوچه سبلان حرکت کرد که آن ناوچه نیز مورد اصابت بمب قرار گرفت. در جریان این تجاوز نیروهای آمریکایی، 45 نفر از خدمهی ناوچه سهند و 11 نفر از قایق توپدار جوشن به شهادت رسیدند و 22 نفر به شدت مجروح شدند.

در ادامه به گفتوگو با تعدادی از جانبازان آن حماسه پرداختهایم.

مردانی که قهرمانانه در آب به شهادت رسیدند

جانباز نادر مبارکی میگوید: من از پرسنل بازمانده از ناوشکن سهند هستم. این حماسه در روز اول ماه مبارک رمضان در حالی که روزه بودیم اتفاق افتاد. آن روز، ناوهای آمریکایی به صورت ناجوانمردانه به سکوهای نفتی ما تجاوز کردند. ناوگان ما از بندرعباس ماموریت یافت تا به سوی منطقه اعزام شود که در راه هواپیماهای آمریکایی به سمت ما حمله کردند و ناوشکن ما را مورد هدف قرار دادند.

در این حادثه همرزمان ما جانانه دفاع کردند و تا آخرین گلولههای خود ایستادند. من پشت 20 میلیمتری هولدیکم بودم و تا لحظهی مجروحیتم به سمت هواپیمای آمریکایی شلیک کردم. در آن حماسه هیچ یک از نیروهای ایثارگر نیروی دریایی ارتش ناو را ترک نکردند. فرمانده یگان نیز جانانه در صحنه بود و فرماندهی میکرد.

حدود 9 موشک به ناو اصابت کرد. شهید قهرمانی که پشت 35 میلیمتری بود قهرمانانه دفاع کرد و تا آخرین گلولههایش به سمت هواپیمای دشمن شلیک کرد. یکی از موشکهای آخری به 35 میلیمتری خورد و ایشان در پاشنه ناوشکن سهند شهید شدند.

تا آخرین فشنگ و قطره خونمان ایستادیم

عملیات سختی بود اما نیروها به تاسی از امام حسین(ع) و با شعار هیئات من الذله ایستادگی کردند و تا آخرین قطره خونشان، به دفاع از مرزهای آبی ایران پرداختند.

من پشت 20 میلیمتری هولدیکم در حال تیراندازی بودم که موشکی به زیر 20 میلیمتری اصابت کرد و بر اثر موج انفجار به روی عرشه پرتاب شدم و از ناحیه سر، دست و کمر آسیب دیدم. در آن لحظه احساس کردم سبک شدهام و از این دنیا رفتهام. نمیتوانستم بدنم را تکان بدهم. پس از گذشت چند دقیقهای توانستم خودم را حرکت بدهم. به سمت 20 میلیمتری رفتم اما از کار افتاده بود. بعد به سمت راست ناوچه رفتم. شهید بهزادپناه تختهای را از روی ناو به روی آب انداخت. او به درون دریا پرید و من نیز به عنوان آخرین نفر از روی ناوچه به آب پریدم.

بهزادپناه با زبان روضه به شهادت رسید

تخته حدود 2 متر بود. من یک سر تخته را گرفتم. چندمتری از ناوشکن دور شده بودیم که آمریکاییها جنایتشان را کامل کردند و موشک دیگری به سمت راست ناوشکن پرتاب کردند. در آنجا بهزادپناه ترکش به بدنش اصابت کرد. خون از گردنش بیرون میزد. صورتش را تمیز کردم و به او تنفس مصنوعی دادم اما پس از چند دقیقه به شهادت رسید.

خودم نیز ترکش خورده بودم و خون زیادی از بدنم میرفت. به سختی بدنش را با دست چپم گرفتم اما پس از سپری چند متری بدنش از دستانم جدا شد و برای همیشه پیکرش به دامان خلیج فارس رفت. پس از چند ساعت سرگردانی در دریا به گروهی هشت نفره رسیدم و تا ساعت 12 شب در دریا در کنار هم بودیم تا اینکه گروه امداد و نجات آمدند.

آن روز را نمیتوانم فراموش کنم. روزی بود که دریا رنگ خون گرفت. خورشید ناوشکن جاوید سهند غروب کرد اما این خورشید طلوع دوبارهای داشت.

پیکرهای شهدا روی آب شناور بودند

علی اصغر ایزدخواه یکی دیگر از بازماندگان آن حادثه بیان میکند: ماموریت داشتیم تا به دفاع از سکوهای نفتی وارد عمل شویم. من در پاشنه ناو بودم که بر اثر اصابت موشک، ترکش به بدنم اصابت کرد و دچار موج گرفتگی شدم. در آن روز بسیاری از دوستان و همرزمانمان به شهادت رسیدند. شهید قهرمانی را خودم از آب به بیرون کشیدم و برخی از شهدا نیز پیکرهایشان بر روی آب شناور بود و به اعماق خلیج فارس رفت.

سه سال در کما بودم

علیاصغر حاجیلویی نیز در اینباره میگوید: شب قبل از این حادثه در آمادگی چهارساعته بودیم. نزدیکهای اذان صبح اعلام کردند که جهت عملیات آماده شوید. به دریا اعزام شدیم. در همان لحظهی نخست درگیری ما با هواپیماهای آمریکایی آغاز شد. من از پرسنل مخابرات بودم. ارتباط مخابراتی با هواپیمای دشمن داشتیم. به ما گفتند که منطقه را ترک کنید و به پایگاهتان برگردید. جواب دادم: اینجا وطن ماست و شما باید برگردید و منطقه را ترک کنید.

در آن لحظه حملات موشکی آنها شروع شد. در آن حماسهی دفاع بسیاری از دوستان ما به شهادت رسیدند و به دریا افتادند. من در آنجا بر اثر موج انفجار، دچار جراحت مغزی شدیدی شدم که تا سه سال در بخش اعصاب و روان بستری و در کما بودم و پزشکان از من قطع امید کرده بودند. اما به لطف خدا به یکباره بهبودی یافتم.

ما نیروی دریایی را دوست داریم و افتخار میکنیم که لباس پرافتخار نیروی دریایی را پوشیدهایم. ما و تمام پرسنل نیروی دریایی ارتش با تمام وجود و جانمان از میهمن اسلامیمان دفاع میکنیم.

انتهای پیام/

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
امیر مونسان
|
-
|
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۳
1
3
سلام چرا صحبتی از ناوی ها نمی شود این واقعا بی انصافی است
علی مونسان
|
-
|
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۳
1
2
بسربازان ناو آدم نبودم یک بارهم نیرویی دریائی سراغی از مانگرفت خدای مابزرگ است آیا خبر داری
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار