در گفتگو با دفاع پرس مطرح شد؛

شنیدنی‌هایی از زبان افسر بازنشسته ارتش؛از رژه همافران در خیابان‌های تهران تا متوقف کردن تانک‌های گارد شاهنشاهی

«قاسم خرامان» در حالی که دوران نقاهتش را در بیمارستان بعثت تهران می‌گذراند، گفت: بیعت همافران با حضرت امام(ره) اقدام موثری بود که عزت‌آفرین شد و مسیر را برای رسیدن به یک تحول عظیم تاریخی هموار کرد.
کد خبر: ۴۰۷۳۹
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۴ - 10February 2015

شنیدنی‌هایی از زبان افسر بازنشسته ارتش؛از رژه همافران در خیابان‌های تهران تا متوقف کردن تانک‌های گارد شاهنشاهی

19 دی سال 56 مردم با صلابت بیشتری به خیابانها آمدند و خواستار بیرون راندن شاه شدند و از دست درازیهای آمریکا و استکبار جهانی فریاد انزجار سر دادند. خیلی زود این صدای مهیب انفجار خشم مردم در سراسر کشور فراگیر شد؛ اوج این مبارزات به سال 57 رسید و نهایتاً انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در 22 بهمن ماه به پیروزی رسید و مردم انقلابی نیز به رهبری حضرت امام خمینی(ره) اداره حکومت کشور را به دست گرفتند. خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس در آستانه سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی یک روایت جالب و شنیدنی را از زبان یک افسر بازنشسته نیروی هوایی ارتش در ذیل نقل میکند.

"برای دیدن دوستم به بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش رفتم. طبق روال بیشتر شب ها که باید از حال او با خبر میشدم، به بخش قلب این بیمارستان مراجعه کردم. اما این ملاقات حال و هوای متفاوتی نسبت به احوالپرسیهای قبلی داشت. آنشب با راهنمایی دوستم با افسر کهنه کار نیروی هوایی ارتش هم کلام شدم و روحیه خبرنگاری ام اجازه نداد این گفته را فقط در ذهن خود نگهدارم.

 قاسم خرامان تکنسین ارتباطات و الکترونیک نیروی هوایی ارتش بوده که به قول خودش سالهاست کلکسیونی از دردها را به یدک میکشد. یک روزی دلاوریها و سلحشوریهای او در میادین مختلف شهره عام و خاص بود و امروز که بیش از 60 سال دارد نمیتواند خاطرات روزهای سختی را که طی این سال ها در لباس رزم جهت دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی گذرانده را بر زبان جاری کند.

در این بین همسر او هم سوژه جالبی بود که از کنار شوهرش تکان نمیخورد و حتی نمیگذاشت لحظهای تنهایی را احساس کند. این همسر دلسوز و مهربان الان سالهاست به دلیل ابتلای قاسم به بیماریهای قلبی، عروقی و حتی دیابت مجبور است شوهرش را بر روی تخت بیمارستان همراهی کند. این عشق و دلبستگی را ما در زمان شنیدن خاطرات قاسم خرامان نیز از اشک های پنهان و بغض گویای او شاهد بودم."

قاسم خرامان در این گفتوگوی کوتاه اما شنیدنی گفت که قبل از حرکت تاریخی همافران که با حضرت امام(ره) در 19 بهمن سال 57 بیعت کردند ستوان یار سومی بوده که لحظاتی در محل استقرار حضرت امام با ایشان دیدار و گفتوگویی کوتاه داشته است؛ وی اظهار کرد: پس از این دیدار بسیار به یاد ماندنی به همراه همافران نیروی هوایی ارتش رژه باشکوهی در خیابانهای تهران ترتیب دادیم و به طور علنی این بیعت به سمع و نظر همگان رسید.

این افسر بازنشسته سلحشور سالهای سخت مبارزه با ظلم و ستم، حمله نظامی گارد شاهنشاهی به مردم را این طور روایت میکند:

"چون تعداد ما زیاد بود، این رژه یک حالت رسمی به خود گرفت. آسمان پایتخت به یک باره مملوء از  هلیکوپترهای وابسته به گارد و سیستمهای ساواک شد که با حملات غیرمنسجم و متزلزل خود قصد ایجاد التهاب و تهدید را در میان مردم داشتند.

با همافران نیروی هوایی ارتش قرار گذاشته بودیم که به محض نزدیک شدن هلی کوپترهای گارد در عین رژه در کف خیابانها بنشینیم تا از این معرکه دور شوند. البته علیرغم این اقدامات، گارد تصاویری را از صحنه رژه همافران  نیز تهیه میکرد تا بعداً برای توبیخ و مجازات بتواند شناسایی و احضار کند."

صدای رنجور و بیمار قاسم خرامان این اجازه را نمیداد که بتوانیم از خاطرات شیرین مبارزات مردم و همراهی ارتش برای تشکیل انقلاب اسلامی به صورت گسترده و مفصلتر بهرهمند شویم. به همین خاطر آخرین اتفاق و واقعهای که او نیز در آن نقش تأثیرگذاری را ایفا کرده بود، صحبت کرد. وی این طور بیان کرد:

"با آغاز درگیری مسلحانه، پرسنل انقلابی نیروهای هوایی برای تسلیح مردم در ازاء کارت پایان خدمت سربازی یک قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختیار آنان قرار میدادند. در این شرایط، مردم به افتخار پیوستن ارتش به نیروهای مردمی بر روی سر ما گل میریختند. چراکه نیروهای ویژه گارد شاهنشاهی و یا به قول معروف پس ماندههای ساواک برای مقابله با مردم از هیچ تلاش، تجهیز و امکانی دریغ نمیکردند.

در این بین برای اثبات ارادت قلبی خود به حضرت امام(ره) و همکاری در شکلگیری هرچه زودتر انقلاب اسلامی دوست داشتم کاری انجام دهم. همین طور که به این مهم فکر میکردم و تانکهای گارد هم در حال پیشروی بودند، شخصی نزد من آمد و پیشنهادی داد تا نگذاریم مردم هدف گلوله این مزدوران قرار بگیرند."

وی ادامه داد: ابتکار این فرد استفاده از چند لوله آب برای ساقط کردن چرخهای تانک و نهایتاً توقف در پیشروی گارد شاهنشاهی بود. به همین خاطر دست به کار شدیم و چند لوله بزرگی را پیدا کردیم و مترصد فرصتی شدیم که در سرپیچ خیابان وقتی تانک قصد گردش به طرف مخالف را دارد در این بزنگاه به هدف خود یعنی توقف تانکها دست یابیم.

قاعدتاً در این صورت یکی از شنیهای آن باید بچرخد و شنی دیگر به سمت حرکت تانک چرخش میکند؛ در این شرایط لوله بلند را از یک طرف شنیها رد میکنیم تا به شنی طرف مقابل برسد. ناخودآگاه تانک دیگر فقط میتوانست با این فرآیند درجا بزند و نهایتاً متوقف شود.با این ابتکار آن فرد انقلابی دو تانک گارد شاهنشاهی را از کار انداختیم و خوشبختانه موفق شدیم جلوی حمله آنها را به طرف مردم بیدفاع بگیریم."

قاسم خرامان به عنوان حسن ختام صحبتهای خود اظهار کرد: افتخار میکنم که شاید به واسطه آن ابتکار قدمی در شکلگیری این مسیر الهی برداشتهام و اعتقاد دارم انقلاب اسلامی ایران شکل نگرفت مگر با مجاهدت، ایثار، فداکاری و مقاومت در راه رضای الهی تحت رهبری بینظیر حضرت امام خمینی(ره) و به همت مردم سرافراز ایران به یک پیروزی تاریخی رسید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها