روایتی نو از ده سال پرونده هسته‌ای ایران/14

توافق ایران و آمریکا در ماجرای آزادسازی گروگان ها چگونه از بین رفت؟

بوش از پرز دبیرکل سازمان ملل خواسته بود که پیامی را به رفسنجانی برساند:"اگر ایران از نفوذ خود برای آزادی گروگان های آمریکایی استفاده کند، بوش حاضر است که روابط ایران و آمریکا را بهبود بخشد."
کد خبر: ۲۸۷۵۴
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۰ - 21September 2014

توافق ایران و آمریکا در ماجرای آزادسازی گروگان ها چگونه از بین رفت؟

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، گرت پورتر نویسنده، تحلیلگر و تاریخ دان آمریکایی است که پیش از این و در سالهای جنگ ویتنام از فعالان ضد جنگ و صاحب اثر در این حوزه است. تا کنون شش اثر از وی منتشر شده است که ازجمله آنها میتوان به (آمریکا،ویتنام و توافقنامه پاریس) و (کامبوج،انقلاب و قحطی) اشاره کرد.وی در تازه ترین اثر خود به بررسی بحران ده ساله هستهای ایران و عوامل شکل گیری آن پرداخته است.کتاب روند برنامه هستهای ایران از زمان رژیم پهلوی را بررسی میکند و پس از ذکر مقدمه ی کوتاهی در این باره به بررسی تحولات برنامه هستهای ایران پس از انقلاب اسلامیمیپردازد.وی در کتاب خود به مخالفتها و سنگ اندازی های کشورهای غربی از همان ابتدای انقلاب اسلامیمیپردازد وتاکید میکند که سنگ اندازی ها و کارشکنی های غرب بود که نهایتا به پیگیری سیاست خود کفایی هستهای توسط ایران انجامید. بخش چهاردهم از ترجمهی این کتاب در ادامه میآید:


فصل چهارم
ریشه های سیاسی هراس از ایران هسته ای

شکست مصالحه با ایران
پایان جنگ ایران و عراق و فوت آیت الله خمینی در سال 1989 تغییرات گسترده ای در سیاست ایران به وجود آورد.تغییراتی که از سال 1979 و پیروزی انقلاب بی سابقه بود.آیت الله خامنه ای رییس جمهور وقت توسط مجلس خبرگان به عنوان رهبر و رفسنجانی رییس مجلس ، در انتخابات جولای 1989 به عنوان رییس جمهور انتخاب شد
پبروزی رفسنجانی در انتخابات، محافظه کارانی عملگرا را به قدرت رساند که آشکارا معتقد به لزوم ورود ایران به اقتصاد جهانی بودند.رفسنجانی انگلیسی را حتی از برادر خود که در برکلی درس خوانده بود، بهتر صحبت می کرد و باور داشت که ایران باید جهان را به سرمایه گذاری در این کشور متقاعد کند.
پایان جنگ ایران و عراق و ارتقای رفسنجانی در ساختار قدرت ایران اولین فرصت آشکار برای تغییر سیاست دشمنانه ایران و آمریکا، به نوعی از همکاری سازنده بود.جرج بوش این فرصت را به رسمیت شناخت و در نطق ابتدایی خود در 20 ژانویه 1989 بیان نمود که کمک ایران در آزادسازی افراد به گروگان گرفته شده توسط گروه شبه نظامی لبنان، در ذهن آنها خواهد ماند.او هم چنین گفت که حسن نیت با خود، حسن نیت می آورد.
بوش از پرز دبیرکل سازمان ملل خواسته بود که پیامی را به رفسنجانی برساند:"اگر ایران از نفوذ خود برای آزادی گروگان های آمریکایی استفاده کند، بوش حاضر است که روابط ایران و آمریکا را بهبود بخشد."
برنت اسکوکرافت مشاور سابق امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا، بعدها گفت که بوش برای مذاکره مستقیم با ایران، تمایلی نداشت اما آماده بود که با این سخنان به سمت همکاری با ایران حرکت کند.اسکو کرافت می گوید که این کار یک سیگنال بود:"شما برای ما قدمی برمیدارید و ما هم برای شما متقابلا قدمی برخواهیم داشت."
اکتبر 1989 دولت بوش دستور امنیت ملی کاملا محرمانهای پیرامون سیاست خود در خلیج فارس صادر کرد که طی آن آمریکا باید برپایهی تعامل متقابل، برای عادی شدن رابطه خود با ایران آماده شود.مطابق با این دستورالعمل، عادی سازی رابطه با ایران باید پس از قطع حمایت های ایران از تروریسم جهانی و آزادسازی گروگان های لبنان آغاز شود.هم چنین دستورالعمل مذکور، برای عادی سازی کامل رابطه با ایران شروطی مانند بهبود روابط با همسایگان و بهبود وضع حقوق بشر را قرار داه بود.اما با این حال تلویحا تایید کرده بود که بدون وقوع این شرایط نیز می توان اندکی به سوی عادی سازی روابط متقابل رفت.
چندی بعد در سخنانی که به نظر می رسید اجرای این دستورالعمل باشد،جیمز بیکر وزیرخارجه آمریکا گفته بود ایران، که در مقایسه با عراق دشمنی بسیار کمتری با اسرائیل دارد، ممکن است منافع سیاسی مشترکی با آمریکا در منطقه داشته باشد.استراتژی امنیت ملی آمریکا که آگوست 1991 صادر شد نیز باز دیگر تاکید کرد در صورتی که ایران ثابت کند دیگر به دنبال حمایت از آدم ربایی و انواع دیگر تروریسم نیست، هم چنان درهای بهبود رابطه به روی این کشور باز خواهد بود.
پیکو مذاکره کننده سازمان ملل که به دیدار رفسنجانی رفته بود وعدهی بوش را تکرار کرد: آمریکا کمک ایران در آزادسازی گروگانها را جبران خواهد کرد.سال 1991 رفسنجانی تلاش خود برای آزادسازی گروگان های آمریکایی که توسط شبه نظامیان شیعه لبنانی که روابط نزدیکی با ایران داشتند به گروگان گرفته شده بودند را با استفاده از میانجی های محرمانه آغاز کرد.هم چنین اوایل دسامبر 1991 علی اکبر ولاینی شخصا به بیروت رفت.پس از این دیدار و در تاریخ 4 دسامبر 1991 آخرین گروگان آمریکایی نیز آزاد شد.
پس از آن، بوش و اسکوکرافت پیشنهاد کردند به منظور عمل به وعده ی بوش که سه سال قبل از آن و در نطق ابتدایی وی مطرح شده بود، متقابلا کاری برای تهران انجام دهند. اسکوکرافت در میانه ژانویه 1992 به پیکو میانجی سازمان ملل گفته بود که ممکن است آمریکا بتواند ایران را از لیست کشورهای تروریستی خارج کند، تحریم های اقتصادی را کاهش دهد و به خاطر ساقط کردن ایرباس ایرانی در جولای 1998 که 290 مسافر این هواپیما را کشت، به ایران غرامت پرداخت کند.او به پیکو گفته بود که این تصمیم می تواند اوایل مارس عملی شود.پیکو یادداشت های خود از این دیدار را نزد خود نگه داشت و آنها را با من در میان گذاشت.25 فوریه 1992، وقتی که پیکو و اسکوکرافت با یک دیگر ملاقات کردند، اسکوکرافت در این ملاقات بیان کرده بود که دولت آمریکا هم چنان، فروش برخی قطعات هواپیما به ایران و نیز کاهش تحریم های اقتصادی دیگر را در برنامه خود دارد.اما 2 اوریل همان سال، اسکوکرافت ذر تماسی تلفنی با پیکو، به او گفته بود که ایران در عملیات تروریستی خارج از مرزهای خود مقصر است و به همین خاطر هیچ یک از تحریم های این کشور نمی تواند رفع شود.هم چنین 10 آوریل در ملاقات حضوری این دو، اسکوکرافت گفته بود"حسن نیتی (از سوی ایران) وجود ندارد که بخواهیم در برابر آن حسن نیت داشته باشیم."


چه اتفاقی بر سر ژست تعامل متقابل بوش آمد؟
سالها بعد اسکوکرافت توضیح داد که بوش برای بحث پیرامون این مساله جلسه ای با وزاری دفاع و خارجه و نیز رییس سیا برگزار کرده بود.او می گوید بوش با این مساله موافق بود اما دیگر اعضای جلسه عقیده داشتند که ایران در زمینه های گوناگونی، بسیار بدتر از آن عمل کرده که بتوان به این کشور با رفع تحریم پاداش داد.این کار برای ما غیرممکن است."
براک ریدل که یک مقام ارشد حوزه خلیج فارس در شورای امنیت ملی بود این گونه می گوید:"در آن جلسه به ژنرال اسکوکرافت گفتم مشکل این است که ایران در حال حاضر در عملیات های تروریستی بسیاری شرکت دارد و همین مساله، کار را برای بهبود روابط با این کشور بسیار بسیار، مشکل خواهد کرد." اسکوکرافت بسیار ساده این واقعه را شرح می دهد:"استدلالم در برابر آنها رنگ باخت."
اسکوکرافت، آوریل 1992 جزئیات بیش تری در اختیار میانجی سازمان ملل پیکو قرار می دهد.این جزئیات نشان می دهد که مجموعه ای از تحولات سیاسی عمیق تر، چگونه از هرگونه تعامل متقابل با ایران جلوگیری کردند.اسکوکرافت گفته بود که این تصمیم به اطلاعات جدیدی مربوط بود که ظاهرا نشان می داد ایران به دوره جدیدی از فعالیتهای تروریستی و تجاوزهای نظامی وارد شده است.
اسکوکرافت به پیکو گفته بود که اطلاعات جدید بدست آمده نشان می دهد تصمیم ایران پیگیری راهی است که اجازه بهبود روابط با این کشور را نمی دهد.اشاره او به ادعای ترور یک ایرانی در کانکتیکات توسط ماموران ایرانی بود.او هم چنین به گزارش های اطلاعاتی اشاره کرد که طی آن ایران در کشورهای اروپایی و جاهای دیگر به تلافی ترور عباس موسوی رهبر حزب الله که ماه فوریه در جنوب لبنان و به دست اسرائیل اتفاق افتاد، از تیپ های حزب الله برای پاسخ به این اقدام اسرائیل، استفاده کرده است.اسکوکرافت هم چنین گفته بود که اطلاعات مذکور نشان می داد ایران قصد تجدید تسلیحات و تلاش برای دست یابی به سلاح های اتمی دارد.اسکارکرافت به جز ادعای ترور یک ایرانی در کانکتیکات که جای دیگری نیز هویت آن فرد مشخص نشده است، هیچ اطلاعاتی مبنی بر دست داشتن ایران در عملیات های تروریستی انجام شده نقل نکرده بود.
ادعای وجود این ترور نیز یا یک اشتباه بوده است و یا حیلهای عمدی برای توجیه کردن عدم تعامل با ایران بوده است، چرا که این ترور هیچ گاه در بانک اطلاعاتی افبیآی ثبت نشده است.اگر چه اسکوکرافت پیش بینی کرده بود که ایران در آینده فعالیت تروریستی انجام خواهد داد اما ادعایی مبنی بر دست داشتن ایران در سفارت اسرائیل در بودینس آیرس(17 مارس 1992) نیز نکرد.
تصادفی نیست که بلافاصله پس از بازگشت رابرت گیتس به ریاست سیا(وی از آگوست 1989 به عنوان مشاور معاون امنیت ملی فعالیت می کرد)، ایران به عنوان کشور حامی تروریست و ازدیاد دهنده سلاح های کشتار جمعی لقب گرفت.23نوامیر 1991، تنها دو هفته پس از آغاز ریاست گیتس،یکی از مقامات ارشد دولت آمریکا در سخنانی که لس آنجلس تایمز نقل کرد، گفته بود که روابط آمریکا با ایران همچنان، عمیقا سرد خواهد ماند و دلیل اصلی این امر هم، ادامه حمایت ایران از تروریسم جهانی و تلاش برای دست یابی به سلاح های کشتار جمعی است.این مقام رسمی تاکید کرده بود که اگر آمریکا هرگونه تعامل متقابلی در برابر آزادسازی گروگانها توسط ایران، با این کشور داشته باشد، رفسنجانی تحت فشارهای شدید داخلی مجبور به رد تعامل با آمریکا خواهد شد.
این توضیحات پیرامون رفسنجانی و نیز تعامل احتمالی با ایران تنها می توانست از زبان کسی باشد که در حلقهی اول دولت قرار دارد و از طرح بوش-اسکوکرافت خبر دارد.همان طور که سه ماه پیش از آن نیویورک تایمز نوشته بود، نه ملاقات های سطح بالا و نه میانجی پیرامون سیاست دولت بوش در قبال گروگان ها وجود نداشته است و تنها بیکر وزیرخارجه، اسکوکرافت و رابرت گیتس معاون اسکوکرافت مطلع بوده اند.رابرت گیتس اوایل سال 1992 در جلسه عمومی شهادت نزد کمیته های کنگره، ایران را تهدیدی برای امنیت خلیج فارس و نیز منافع آمریکا دانسته بود.او در جلسه شهادت خود نزد کمیته خدمات تسلیحاتی سنا نیز مجموعهای از اتهامات را به ایران نسبت داد که تلویحا به عنوان مخالفت با هرگونه بهبود رابطه بود.
اوگفته بود:"علی رغم وجود رئیس جمهوری عملگرا در ایران، این کشور هم چنان تهدیدی بالقوه برای کشورهای کوچک اطراف خود و نیز جریان آزاد نفت در خلیج محسوب می شود."گیتس این گونه ادامه داده بود که تهران علی رغم فراهم کردن امکان آزادسازی گروگان های آمریکا حمایت از تروریسم را به عنوان ابزاری برای سیاست کشور ادامه می دهد و شروع به تلاش هایی جاه طلبانه برای توسعه صنایع نظامی و دفاعی خود و نیز برنامه هایی برای ساخت سلاح های کشتار جمعی کرده است.
گیتس در جلسه ای نزد کمیته خدمات نظامی سنا در اواخر مارس نیز همین دو موضوع یعنی بحث سلاح های کشتار جمعی و تروریسم را مطرح کرد، اما این بار، صریح تر به سلاح های هسته ای اشاره نمود.او گفته بود که ایران در حال توسعه توانایی ساخت سلاح های کشتارجمعی و نیز تلاش برای دستیابی به توانایی ساخت سلاح اتمی است.
گیتس ادعا کرده بود که دستگاههای اطلاعاتی برآورد می کردند که ایران احتمالا با هدف تخریب روند سازس اسرائیل و فلسطین دست به اقدامات تروریستی و نیز اعمال دیگر خواهد زد.علی رغم این که این سخنان تقریبا دو هفته پس از انفجار سفارت اسرائیل در بوینس آیرس ایراد شده بود، گیتس هیچ سخنی مبنی بر دست داشتن ایران در این انفجار بیان نکرده بود.او برای تکمیل پازل خود به نمایندگان یادآور شده بود که ایران هدف خود، یعنی حکومت اسلام بر جهان و نیز از بین بردن سلطه فرهنگ و فناوری غرب بر جهان را، کنار نگذاشته است.
 

نظر شما
پربیننده ها