محمد اشرفی اصفهانی:

شهید شاه آبادی نرم خو، ملایم و خنده رو بود

ایشان انسانی فوق العاده خوش اخلاق، خوش صحبت و بسیار متواضع بودند. هر کسی که می رسید، حتی اگر یک طلبه معمولی بود شهید شاه آبادی جلوی پایش می ایستاد و به او احترام می گذاشت.
کد خبر: ۲۷۵۶۵
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۶ - 09September 2014

شهید شاه آبادی نرم خو، ملایم و خنده رو بود

 به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، شهید شاه آبادی، همچون پیر و مرادش حضرت امام خمینی، همواره در برقراری پیوند و اتحادی اصیل و ناگسستنی میان شیعه و سنی می کوشید. حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد اشرفی اصفهانی، به واسطة مسؤولیت های پدر بزرگوارش چهارمین شهید محراب حضرت آیت الله حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی در کرمانشاه، سال ها در این خطه زندگی و فعالیت می کرده است. یکی از خاطرات آقای اشرفی مربوط به سفر شهید شاه آبادی به مناطق محل سکونت اهل سنت در این منطقه و تلاش هایش برای ایجاد وحدت و همدلی بین شیعه و سنی به فرمان حضرت امام(ره) است. این گفت و گوی کوتاه را بخوانید:


حاج آقا، از آشنایی تان با شهید شاه آبادی بفرمایید. اولین بار کی و کجا اسم ایشان به گوش تان خورد و با هم برخورد داشتید؟
من ابتدا، دورادور آیت الله شهید حاج آقا مهدی شاه آبادی را از طریق شهرت و نام نیک بزرگ پدر بزرگوارشان می شناختم. ایشان آقازادة حضرت آیت الله العظمی شاه آبادی(قدس سره الشریف)، استاد حضرت امام در عرفان بودند که مزار مبارک آن عالم و عارف بزرگ در شهرری، حرم مطهر، بین ضریح حضرت عبدالعظیم(ع) و حضرت امام زاده طاهر(ع) قرار دارد.
حضرت امام(ره) به مرحوم آقای شاه آبادی بزرگ ـ رحمت الله علیه ـ خیلی عشق می ورزیدند و درس عرفان را نزد ایشان خواندند و برای معظمً له احترام بسیاری قائل بودند. متقابلاً فرزندان مرحوم آیت الله شاه آبادی بزرگ که چند برادر و معمم بودند نسبت به امام عشق می ورزیدند، از جمله مرحوم شهید شاه آبادی و هم چنین اخوی بزرگ شان که در قم از شاگردان حضرت امام بودند و برای تلمذ نزد ایشان می رفتند. من در قم سالیان زیاد با حاج آقا شیخ نصرالله شاه آبادی آشنا بودم. مرحوم شهید شاه آبادی هم عضو روحانیت حوزه تهران بودند یعنی با آقایان هاشمی رفسنجانی و مهدوی کنی در مسیر نهضت، از اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران بودند. ایشان یک دوره نماینده مجلس در تهران بودند و مدتی قبل از شروع دور دوم که مجدداً انتخاب شده بودند، به فیض شهادت نائل شدند.


مدتی بعد از شهادت والد ما ـ چهارمین شهید محراب حضرت آیت الله حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی ـ بود. نیمة سال 1361 حاج آقای ما شهید شدند و اوایل سال 1363 بود. دوره ای بود که خوبان، یکی پس از دیگری با رسیدن به فوز عظمای شهادت، امام و امت را تنها می گذاشتند و به لقای معبود می شتافتند.
ماجرای سفر آقای شاه آبادی به منطقة کرمانشاه چه بود؟
مدتی قبل از شهادت ابوی ما، حاج آقا مهدی از شهر تهران در مجلس شورای اسلامی نماینده بودند. یک سال، ما در هفته وحدت در کرمانشاه خدمت ایشان بودیم و در نشستی که آن جا در جمع شیعه و سنی برگزار شد، در مورد وحدت بین شیعیان و اهل سنت صحبت کردند. سپس به اتفاق مرحوم والدمان و آقای شاه آبادی به شهرهای محل سکونت اهل سنت استان کرمانشاه ـ پاوه و جوان رود و روانسر ـ رفتیم.
برای سخنرانی در زمینه وحدت شیعه و سنی؟
بله، ایشان انسانی فوق العاده خوش اخلاق، خوش صحبت و بسیار متواضع بودند. هر کسی که می رسید، حتی اگر یک طلبه معمولی بود شهید شاه آبادی جلوی پایش می ایستاد و به او احترام می گذاشت. عجیب و غریب بود. من در آن سفر با خصوصیات ایشان بیش از پیش آشنا شدم. البته اخوی بزرگ تر ایشان در قم از علمایی بودند که با آن ها مراوده داشتیم. در سال های اول بعد از پیروزی انقلاب، هفته وحدت جایگاه ویژه ای داشت. مثلاً حاج آقای خود ما در هفته وحدت تا کامیاران به استقبال اهل سنت می شتافتند و دو سه کیلومتر مانده بود به شهر، پیاده به استقبال آن ها می رفتند. یک سال هم ایشان نماز وحدت را در خیابان نزدیک پالایشگاه کرمانشاه برپا کردند. سفر شهید حاج آقا مهدی شاه آبادی به کرمانشاه هم در همین راستا شکل گرفته بود.
در واقع بر اساس همان سنت پسندیدة حضرت رسول اکرم(ص) که همواره می کوشیدند مهاجرین و انصار را به یکدیگر نزدیک کنند، حضرت امام و شهید شاه آبادی و پدر بزرگوارتان نیز بر آن سنت بسیار تأکید داشتند.
بله و در خاطرم است که درباره وحدت شیعه و سنی صحبت می کرد.
شیوه سخنرانی ایشان را به یاد دارید؟
شهید شاه آبادی انسانی نرم خو، ملایم و خنده رو بود و بر اساس همین طبعش نیز سخنرانی-هایش چندان با شدت و حدت انجام نمی گرفت، ایشان خیلی ملایم و شمرده صحبت می کردند و صد البته سخنرانی های شان خیلی جاذبه داشت.
کلاً همه دوستان و معاشرین شهید، از جاذبه های فراوان ایشان می گویند. این جاذبه ها از نظر شما چه بود؟
این روحانی مبارز، تمام خصوصیات ذاتی و خصلت های نیکو و پسندیده اش را در خدمت تبلیغ دین مبین اسلام و مذهب تشیع قرار داده بود و از این روحیاتش در راه مبارزه نیز بهره می برد. می دانیم که برخورد نخست آدمی همواره در یاد دیگران می ماند، اولین برخورد ایشان خیلی مؤثر بود، با این تفاوت که این خوش برخورد بودن فقط به همان آغاز آشنایی منحصر نمی شد و همواره جزو صفات بارز آقای شاه آبادی باقی می ماند. برخورد و رابطه شان با علمای اهل سنت خیلی خوب بود و با حسن خلق با آن ها برخورد می کردند، یعنی در عمل نشان می دادند که وحدت ما، فقط وحدتی از نوع لفظی و قولی نیست، بلکه وحدتی عملی است. ایشان اهل سنت را در آغوش می گرفتند و با آن ها خیلی با فروتنی و با اخلاق رفتار می کردند. این رفتار شهید شاه آبادی خیلی جاذبه داشت.
آن سال، آمدن ایشان به کرمانشاه در آن برنامه های هفته وحدت، تأثیر خیلی خوبی در هر دو جامعه شیعه و سنی داشت، ولی متأسفانه مدتی بعد به دست دشمن شهید شدند و دیگر ممکن نشد که در خدمت شان باشیم. به علاوه، مرحوم شهید شاه آبادی جزو مشوقین نمایندگان مجلس بودند که مرتب به جبهه می رفتند و به رزمندگان سر می زدند.
موقع شهادت ایشان، شما در مجلس نماینده نبودید؟
خیر، من در دوره های بعد از شهادت آن شهید عزیز نماینده شدم.

منبع:شاهد یاران

نظر شما
پربیننده ها