به مناسبت سالروز میلاد دخت گران ‏قدر نبوى، فاطمه زهرا(س)

فاطمه(س)، عامل استمرار دین و نام مقدس نبوى

از آنجا که استمرار نسل پیامبر خدا(ص) توسط وجود مبارک فاطمى صورت گرفت، روشن مى ‏شود که "کوثر" حضرت فاطمه(س) است و عامل بقاء و استمرار دین و نام مقدس نبوى نیز فاطمه(س) است.
کد خبر: ۱۶۳۴۶
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۹ - 19April 2014

فاطمه(س)، عامل استمرار دین و نام مقدس نبوى

خبرگزاری دفاع مقدس، حفظ، بالندگى و اعتلاى هر ساختار و نظامى نیازمند آینده نگرى، طراحى، برنامه ریزى و مدیریت است. نظام و ساختار هرچه بزرگ تر و مهم تر باشد، طراحى و مدیریت آن براى بقاء و اعتلاء نیز به همان نسبت باید بزرگ تر و اساسى تر باشد.

براین مبنا، ساختار و نظام اسلام نیز براى حفظ، بقاء و شکوفایى قطعاً باید در یک چارچوب حکیمانه و الهى طراحى شده باشد، خصوصاً اگر توجه کنیم اسلام آخرین دین است و بعد از آن تا قیام قیامت دین دیگرى نخواهد آمد. همچنین، اسلام سهل ترین و بزرگ ترین دین حضرت حق و خلاصه و عصاره همه ادیان و رسالت هاى پیامبران الهى است و در واقع باید اذعان کرد که تمامى نظام تشریع ربوبى براى هدایت بشر از آغاز آفرینش تا فرجام آن، در اسلام عزیز جلوه گر است.

با این نگاه، طراحى و برنامه ریزى الهى براى حفظ و استمرار و بالندگى چنین دینى نیز باید به همین تناسب، عظیم و بسیار اساسى باشد.

از سوى دیگر، عظمت و شکوه آرمان ها و اهداف اسلام به عنوان آخرین دین، داراى وسعتى جهانى است و گستره آن تمام بشریت را دربر مى گیرد. این عامل نیز باز اصل مزبور یعنى ضرورت یک طراحى، آینده نگرى و مدیریت براى حفظ و بالندگى اسلام را دو چندان مى سازد.

باز از سوى دیگر، دشمنان خطرناک اسلام چه در زمان پیامبر(ص) و چه تا زمان حاضر که همواره بعد بین المللى و جهانى داشته است نیز عامل بزرگ دیگرى است که خداوند حکیم قطعاً در طراحى و آینده نگرى خود براى حفظ و استمرار اسلام، آن را مورد توجه قرار داده است.

طراحى خداوند چیست؟

پاسخ این سؤال، در شخصیت دخت گران قدر نبوى، حضرت فاطمه زهرا(س) نهفته است. ابعاد وجودى این شخصیت چنان  بزرگ و متعدد و متنوع است که باید براى هریک پژوهشى مستقل و عظیم صورت گیرد. آنچه ما در این مجال و مقال بدان پرداخته ایم تبیین یکى از این ابعاد یعنى نقش وجودى آن حضرت در طراحى خداوند براى حفظ و بالندگى اسلام عزیز تا پایان تاریخ است و آنچه این نقش را روشن مى سازد سوره کوثر است.

تقابل بزرگ در سوره کوثر

یکى از نکات اساسى مطرح شده در سوره کوثر، تقابل بزرگ میان پیامبر گرامى اسلام(ص) و دشمنان آن حضرت است. اجمال این سوره آن است که خداوند نعمتى بزرگ به نام "کوثر" به پیامبر خود عطا نمود و از سوى دیگر فرمود: "دشمن توست که ابتر است" (نه تو).

از این تقابل ـ حتى بدون رجوع به کتب تاریخى و تفسیرى ـ مى توان دریافت که؛

1ـ زمینه و مقدمه نزول این سوره، ملامت و طعنى بود که از سوى دشمنان پیامبر اسلام(ص) متوجه ایشان بود و خوشحال بودند که پیامبر، "ابتر" است و ابتر یعنى آن حضرت هیچ عاملى براى بقاى دین، نام و یاد و نسل خود ندارد.

2ـ خداوند براى پاسخ به این طعن و ملامت، سوره کوثر را نازل کرد و روشن ساخت که بقاى دین، نام و نسل پیامبر خود را به طور قطعى ضمانت کرده و عامل این ضمانت، همان نعمت بزرگ "کوثر" است.

3ـ این کوثر، هم عامل بقاى دین و نام و نسل پیامبر است و هم عامل ابتر شدن دشمنان آن حضرت.

4ـ از آنجا که استمرار نسل پیامبر خدا(ص) توسط وجود مبارک فاطمى صورت گرفت، روشن مى شود که اولاً "کوثر" حضرت فاطمه(س) است ثانیاً عامل بقاء و استمرار دین و نام مقدس نبوى نیز فاطمه(س) است، زیرا هریک از این سه عنصر(دین، نام و نسل پیامبر) از بین برود، رسول خدا(ص) ابتر خواهد بود. پس، کوثر باید عامل بقا و استمرار هرسه باشد تا پیامبر ابتر نشود.

ثالثاً از این نگاه روشن مى شود که تمامى مصادیق دیگرى که براى "کوثر" در تفاسیر ذکر شده، از فروع و شاخساران شجره طیبه فاطمى است.

عظمت کوثر

اکنون مى توان تا اندازهاى به رمز و راز عظمت نعمت اهدایى خداوند به پیامبرش یعنى کوثر پى برد که چرا خداوند آنگونه با  امتنان و شکوه با پیامبرش سخن مى گوید که:

"اى پیامبر، نیک بنگر! این ماییم آرى، ما! که بر وجود مبارکى مثل تو، نعمتى همچون کوثر عطا کرده ایم. و چرا با امتنان و عظمت سخن نگوییم، که این کوثر حافظ و نگاهبان دین توست، نام و یادت با وجود او بلند و بس ارجمند خواهد شد و هرگز کسى را یاراى خاموش کردن این نور نخواهد بود، و این دشمنانت هستند که به خاطر وجود این کوثر، ابتر و نابود شدنى خواهند بود."

کوثر، جریانى دائمى و جهانى

ازآنجاکه اسلام دین جهانى و همیشگى است، پس کوثر نیز که ضامن استمرار و جاودانگى آن است، باید جریانى دائمى و جهانى باشد و از آنجا که دشمنان اسلام نیز جریانى همیشگى و جهانى ـ یعنى جریان باطل در عالم ـ را تشکیل داده اند، بنابراین مظهر جهانى "سقیفه" به شمار مى آیند.

سقیفه یک جریان موقت و تاریخى نبود، بلکه یک واقعیت همیشگى است که از آن نقطه خاص شروع شد و همچنان ادامه دارد. آرى، سقیفه سنگ بنا و جریانى مستمر شد که امروزه به شکل استکبار جهانى و صهیونیسم بین المللى درآمده است. بدین روى، باید گفت فاطمه(س) یا کوثر امروز نیز در مقابل این جریان بزرگ و جهانى ایستاده و به تضمین قرآن با وجود او، این جریان قطعاً ابتر و نابود است. جایى که فاطمه باشد و کوثر جریان داشته باشد، در آن جا حق پیروز و باطل، شکست خورده است.

امروز مشاهده مى کنیم که دشمنان جهانى اسلام و پیامبر اسلام(ص)، توطئه هاى بزرگ خود را از نوشتن کتاب "آیات شیطانى" گرفته تا کشیدن کاریکاتورهاى موهن و آتش زدن قرآن، هر از گاهى خشم عمیق خود را از این دین مقدس و آن پیامبر بزرگ نشان مى دهند، و البته فرزانگان عالم درمى یابند که این حرکات عکس العمل مذبوحانه آنان در قبال شکوه و بالندگى جهانى پیامبر اسلام و دین اوست.

اگر دین و قرآن و نام مقدس پیامبر خدا(ص) رو به افول بود، دشمنان هرگز خشمناک نمى شدند و عکس العمل هایى آنگونه نشان نمى دادند. این اعمال در حقیقت از شکوه و اعتلاى نام پیامبر و دین مقدس او اسلام، و نیز زوال و ابتر شدن نظام سلطه و دشمنان اسلام و در یک سخن از نفوذ و عظمت "کوثر" حکایت مى کند. اگر کسى مىخواهد عظمت زهراى مرضیه و آثار و برکات کوثر را ببیند، به تماشاى همین حقیقت بنشیند و اگر مى خواهد دلیل لحن امتنان آمیز خداوند با پیامبرش در سوره کوثر را دریابد،  به زوال و ابتر شدن دشمنان اسلام بنگرد و دریابد که آیت "ان شانئک هوالابتر" چگونه به برکت کوثر فاطمى، در جهان تفسیر مى شود!

اسوه من، مادرم فاطمه است!

و اگر کسى دوست دارد بداند چرا منجى عالم بشریت حضرت مهدى موعود(عج) که با قیام جهانى خویش بساط ظالمان را از سراسر زمین برخواهد چید و دنباله آنان را قطع خواهد کرد، مى فرماید: " اسوه من، دخت پیامبر خدا است"(1) به فاطمه بنگرد که چگونه در مقابل سقیفه ایستاد و حاکمیت ظلم را رسوا فرمود. آنگاه در خواهد یافت که فرزندش مهدى(عج) نیز با اقتدا به مام گرانقدر خویش فاطمه(س) در مقابل سقیفه جهانى مى ایستد و آنان را نابود مى سازد.

به همین دلیل است که ما هرگز از کوثر دست برنخواهیم داشت. و چون مردمان صدر اسلام فرهنگ متعالى و حیات بخش فاطمى را رها نخواهیم کرد. ما تا کوثر داریم و پیرو آن هستیم، پیروزیم و تا فاطمه داریم، دشمنمان، ابتر خواهند بود!

پاورقى؛
1ـ بحارالانوار، ج43، ص 180.

نظر شما
پربیننده ها